• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3418 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۲۸ آذر

نمايشنامه گوشت احمدي آريان دوباره به صحنه رفت

    زينب كاظم‌خواه / احمدي‌آريان را بيشتر به عنوان نويسنده و مترجم مي‌شناسيم. او مجموعه‌داستان‌هاي «درخت عزراييل»، «تكه‌هاي جنايت»، كتاب «نگاه خيره منتقد»، رمان «چرخ دنده‌ها» و كتاب «شعارنويسي بر ديوار كاغذي» را نوشته و رمان‌هاي «پيش روي» (اي.‌ال. دكتروف)، «اوهام» (پل استر)، «جايي براي پيرمردها نيست» (كارمك مك‌كارتي) را ترجمه كرده است. او چند سال پيش شانسش را در حوزه نمايشنامه‌نويسي امتحان كرد و نمايشنامه «گوشت» را نوشت كه با كارگرداني حسين ذوقي و با بازي محمدرضا نجفي در فستيوال مونوليو به روي صحنه رفت. حالا بعد از چند سال محمدرضا نجفي كه در اين نمايش بازي مي‌كرد اين كار را هم بازي كرده و هم كارگرداني كرده است كه از 24 آذر در تماشاخانه موج به روي صحنه رفته است. در گوشت به جز اميراحمدي آريان به عنوان نويسنده و محمدرضا نجفي به عنوان بازيگر و كارگردان، نيلوفر صديق دستيار كارگردان و علي طباطبايي مسوول فيلم و عكس است. اين نمايش هر روز ساعت 18:30 در تماشاخانه موج نو واقع در خيابان شريعتي، خيابان ميرداماد، خيابان رودبار شرقي (شمالي)، پلاك ۵۷ به صحنه مي‌رود. با امير احمدي آريان درباره اين نمايش گفت‌وگو كرديم.

   ‌ درباره نمايش«گوشت» كه اين روزها به روي صحنه رفته است قدري توضيح دهيد؟ چه زماني اين نمايشنامه را نوشتيد؟
متن اين نمايشنامه متني قديمي است كه مونولوگ آن چهار سال پيش در مونوليو اجرا شد. حالا دوباره اين نمايش به روي صحنه رفته است اما اين‌بار محمدرضا نجفي اين كار را هم بازي و هم كارگرداني كرده است.
   ‌ چرا اسم اين نمايشنامه گوشت است؟
اين نمايش روايت موجودي مسخ شده ميان انسان و حيوان است كه تلاش مي‌كند با وضعيتي كه دارد خود را انطباق دهد. در مسير اين تلاش، او به اين نتيجه مي‌رسد كه تنها راه رهايي، تعطيلي ذهن و بدل كردن وجودش به گوشت محض است. شخصيت اصلي اين نمايش موجودي غيرعادي است، بچه‌‌اي است كه ويژگي‌هاي حيواني دارد هر چقدر بزرگ‌تر مي‌شود رسيدن به ايده گوشت محض گسترش مي‌يابد.
   ‌ اين نمايش كاري فرمي است؛ ايده كار از كجا به ذهن شما رسيد؟
اين نمايشنامه محصول خواندن كتاب «منطق احساس» ژيل دلوز است كه در آن تفسيرهاي اين فيلسوف از نقاشي‌هاي فرانسيس بيكن آمده است. در واقع اين اثر در اجرا الهامي از آن نقاشي‌هاي بيكن است كه موجوداتي عجيب و بدون لب و دهان هستند.
   ‌ شما كارهاي مختلفي كرده‌ايد از نوشتن رمان و مقاله گرفته تا ترجمه؛ چه شد كه خواستيد نمايشنامه‌نويسي را هم امتحان كنيد؟
اين نمايشنامه در واقع كار اولم است و ممكن است كار آخرم هم باشد. يك دوره‌اي در فستيوال ليو داور بودم. همان جا فكر كردم كه از فرم خوشم مي‌آيد و شروع كردم به نوشتن اين نمايشنامه. البته اين را بگويم كه من خيلي نمايشنامه‌نويس نيستم چون در آن فستيوال درگير شده بودم فكر كردم كه نمايشنامه نوشتن هم تجربه بدي نيست. در مورد فرم كار هم من انتخابي نكرده بودم، در اجرا به اين شكل درآمد.
   ‌ تجربه نمايشنامه نوشتن براي‌تان چقدر با تجربه رمان نوشتن فرق داشت؟
من هيچ‌وقت اين تجربه را نداشتم. وقتي نمايشنامه را تمام مي‌كني، هنوز كار انگار ناقص است و تا وقتي روي صحنه برود كار محقق نمي‌شود. اين موضوع با رمان كاملا متفاوت است و همه‌چيز دست خودت است. ممكن است نمايشنامه‌ات به جاهايي برود كه خودت هم فكرش را نمي‌كردي. در واقع اجرا به متن تو عينيت مي‌دهد در حالي كه در رمان اين‌گونه‌ نيست.
   ‌ اين اجرا با اجرايي كه چند سال پيش روي صحنه رفت چه فرقي مي‌كند؟
در اجراي اول اين طور بود كه شخصيت در بيمارستان بود و با عده‌اي دكتر حرف مي‌زد ولي در اجراي فعلي محيط بيمارستاني كاملا حذف شده است و معلوم نيست كه آن موجود كجا قرار دارد.
   ‌ اين روزها مشغول كار ديگري هم هستيد؟
بله. اين روزها دارم روي كتابي در مورد بررسي شعر بعد از انقلاب كار مي‌كنم. ايده اصلي اين اثر درباره جايگاه شعر است كه به نظرم با انقلاب 57 تمام شده است. به نظر مي‌رسد كه با انقلاب دوران استيلاي هزار ساله شعر ما تمام شده و اين سي و چند سال بعد از انقلاب تنها شاهد تلاش عده‌اي از شاعران در اين زمينه بوده‌ايم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون