• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3431 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۴ دي

باز هم ديوانه‌اي ديگر و سنگي ديگر

الياس حضرتي

كار و كردار نودولتان سعودي، عجيب كار و كردار صدام سي و پنج، شش سال پيش را تداعي مي‌كند. او هم مثل همين‌ها به داشته‌ها و موقعيت خود غره شده بود و پول و نفت و اسلحه، بدتر از همه تعريف و تمجيدهاي متملقين دور و بر فريبش داده بود تا ديوانه‌وار دست به احمقانه‌ترين كار دنيا بزند و دو ملت ايران و عراق را به زحمت بسيار بيندازد. او ذخيره ارزي بسيار داشت، ارتش مجهز و حاضر به يراقي داشت، پول يامفت نفت كورش كرده بود، براي همين خيال خام پخت كه جا پاي سعد ابن ابي وقاص بگذارد و سردار سپاه قادسيه شود و ايران را فتح كند. فكر كرده بود حالا كه ايران انقلاب شده و همه چيز به هم ريخته مي‌تواند برق‌آسا حمله كند و يك هفته‌اي تهران را هم بگيرد. او ديده بود- بلكه شنيده بود- ارتش ايران تضعيف شده، رابطه سپاه و رييس‌جمهور وقت شكرآب است، جوان‌ها سرگرم دعواي سياسي‌اند، مديران انقلابي و ليبرال هم با هم دعوا دارند، گروهك‌ها اسلحه دست گرفته‌اند و در غرب و جنوب شلوغش كرده‌اند، مسوولان مملكت هم براي هم ساز مخالف كوك مي‌كنند؛ فكر كرد حالا كه شهر در ازدحام است چهار نعل مي‌تواند بتازد و بگيرد و كسي هم كار به كارش نداشته باشد.
اما زهي خيال باطل. او محاسباتش غلط نبود. ظاهرا همه چيز را درست حساب كرده بود، مشاورينش هم غلط به او گزارش نداده بودند. اما از دو چيز غافل بود. دو چيز را نفهميده و نشناخته بود؛ يكي قدرت مردم ايران را و يكي هم رهبري فوق‌العاده امام را. صدام هم پولش را داشت، هم ارتشش را، هم حمايت بين‌المللي را. اشتباه تشخيص نداده بود كه نظام سلطه، ‌خواهان شكست انقلاب اسلامي است. حتي چراغ سبز بعضي كشورهاي قدرتمند را گرفته بود.
هم با امريكا ساخت و پاخت كرده بود هم با شوروي و هم با اروپا. آنها هم بنابر ظاهر فكر كردند روي اسب تيزتگي دارند شرط مي‌بندند كه برنده شدنش حتمي است. اما چيزي كه صدام و قدرت‌ها از آن غافل بودند اراده و توان مردم و هوشمندي و قدرت معنوي امام بود. چه كسي فكر مي‌كرد كه امام جنگ را به آمدن ديوانه‌اي و انداختن سنگي تعبير كند؟ چه كسي فكر مي‌كرد كه امام با تاسيس ارتش 20 ميليوني بسيج مستضعفين صدام را سر جايش بنشاند و جز خودكشي راهي برايش نگذارد؟ صدام به بدعاقبتي دچار شد و در طول حكمراني‌اش جز زحمت و دردسر براي مردم عراق و عرب‌ها و منطقه چيزي نداشت. قاعده اين است كه ديكتاتورها از عاقبت هم درس عبرت بگيرند و به آنچه اسلاف‌شان فريفته شدند، فريفته نشوند، اما گويي خداوند بر دل‌هاي‌شان مهر زده و چشم‌ها و گوش‌هاي‌شان را پوشانده تا عبرت نگيرند و اشتباهات يكديگر را تكرار كنند. بعد از صدام حالا نوبت تازه به دوران رسيده‌هاي سرزمين حجاز است كه مغرور داشته‌هاي خود شوند و ناشيانه پا جاي پاي صدام بگذارند وحرف‌هايي بزنند و كارهايي بكنند كه اگر به صدام افلقي مي‌آمد به اينها نمي‌آيد. بالاخره آن زاده تكريت قد و هيكلي داشت و سبلتي و توان نظامي‌اي. اين بيچاره‌ها حتي از آن ظاهر هم محرومند و حتي محاسبات و مناسبات جهاني را هم درك نمي‌كنند. اگر صدام در محاسبه‌اش از دو چيز غافل شده بود، اينها كلا موجودات غافلي هستند كه جهان پيرامون خود را هم نمي‌شناسند. حتي تشخيص نمي‌دهند كه امروز دوره گستاخي‌ها و تعصبات قومي سپري شده و حتي قدرت‌هاي جهاني هم لااقل در ظاهر با آنها همراه نيستند. آنها خود را كه نمي‌شناسند هيچ، جهان را هم نمي‌شناسند، مهم‌تر از همه اينها توان مادي و معنوي ايران را هم نمي‌شناسند. بحث رجزخواني نيست. كافي است آنها به باتلاق يمن كه در آن گرفتار آمده‌اند و به خطاهايي كه در سوريه مرتكب شده‌اند و به ندانم‌كاري‌هايي كه در بحرين باعث شده‌اند نگاه كنند تا بفهمند جز پول و نفت و انباري از اسلحه ناكارآمد چيزي ندارند. ظلم نيز عنقريب دامن‌شان را مي‌گيرد. خون بيگناهان دست از سرشان برنخواهد داشت. رفتار ناعادلانه‌اي كه با شيخ النمر كردند دست از سرشان برنخواهد داشت... ضمن اينكه صبر مردم ايران هم حدي دارد و براي هميشه اين گستاخي‌ها را تحمل نخواهند كرد. ظاهرا باز هم ديوانه‌اي پيدا شده كه مي‌خواهد سنگ‌اندازي كند و رفتار صدام را تقليد كند. يادتان باشد صدام هم با شهيد كردن آيت‌الله صدر و خواهر مكرمه‌اش بنت‌الهدي دست به كار ظلم و ستم شد، اينها هم با آزار و شكنجه شيعيان او را تقليد كردند اما مطمئن باشند زودتر از آنچه فكر كنند به عاقبت نحس او گرفتار خواهند آمد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون