• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3449 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۵ بهمن

آموزش و پرورش و اژدهاي كسر بودجه

محمدرضا نيك‌نژاد٭


لايحه بودجه سال 95 براي بررسي و تصويب به مجلس داده شد. بودجه آموزش و پرورش در اين لايحه از نزديك 26 هزار ميليارد تومان- به گفته بطحايي، معاون پشتيباني وزير در گفت‌وگو با يك تارنماي جماران- به 28 هزار و 65 ميليارد تومان افزايش يافته است. مركز پژوهش‌هاي مجلس اعلام كرد كه در سال 94 نزديك 88 درصد بودجه صرف هزينه‌هاي پرسنلي يعني پرداخت حقوق شده است و 12 درصد باقي‌مانده نيز براي گرفتاري‌هاي ديگر ساختار آموزشي مانند كيفي‌سازي آموزش، تعمير و نگهداري 65 درصد مدرسه‌هاي فرسوده، سرانه‌هاي آموزشي و دانش‌آموزي، هزينه گرداندن مدرسه‌هاي شبانه‌روزي و عشايري، بهسازي امكانات آموزشي و پرورشي و... شده است! البته براي كسي كه با آموزش و پرورش سر و كار دارد آشكار است كه نه آن 88 درصد تاكنون توانسته رضايت فرهنگيان را به دست آورد و نه اين 12 درصد توانسته گره‌اي از بي‌شمار گرفتاري‌هاي آموزشي و پرورشي باز كند! و اين البته جداي از كسر بودجه‌اي است كه سال‌هاي سال است گلوي سامانه آموزشي را چسبيده و آن را مي‌فشارد. گرچه مقدار كسر بودجه اعلام نشده است و برآوردها از 3000 تا 5000 هزار ميليارد است! اما به خاطر اينكه هيچ‌گاه راهكار انديشيده ‌شده و كارآمدي براي آن نمي‌شود، ميزان آن با گذشت هر سال افزون شده و نفسِ آموزش را بيشتر بند مي‌آورد. شوربختانه بي‌توجهي به بودجه سالانه نهاد آموزش و ناتواني فرادستان آموزشي در دريافت بودجه درخور براي آن، آموزش را بيش از پيش بي‌كيفيت كرده و سكانداران را از جايگاه بلند رهبري آموزشي به حسابداران يك بنگاه ورشكسته فروكاسته كه تنها در انديشه سرپا نگه داشتن آن هستند و به پايان رساندن سال مالي جاري! اما كسر بودجه آموزشي، مرده‌ريگي باقي‌مانده از دولت‌هاي گذشته است كه از سر بي‌توجهي از ماري كوچك به اژدهايي سهمگين تبديل شده و آنقدر ترسناك شده است كه حتي مركز پژوهش‌هاي مجلس نيز پيامدهاي ويرانگر آن را به مجلسيان، دولتيان و نهادهاي حاكميتي گوشزد كرده است. مركز پژوهش‌ها در «تحليلي بر بودجه وزارت آموزش و پرورش در برنامه پنجم توسعه و ارايه راهبردهاي اصلاحي» به پيامدهاي كسر بودجه در نهاد آموزشي پرداخته و آن را خطري بزرگ براي وظايف آموزش و پرورش ارزيابي مي‌كند. در اين گزارش در بخش پيامدهاي كسري بودجه در بخش اعتبارات پرسنلي مي‌خوانيم: «منابع نظام آموزشي به سه نوع منابع انساني، مالي، فيزيكي (تجهيزات و فضاهاي آموزشي) قابل تقسيم هستند. منابع انساني محوري‌ترين منابع در اختيار سيستم آموزشي هستند كه با تغيير نگرش، آموزش مداوم، ارتقا و بهبود انگيزه آنان و با تخصيص اعتبارات به‌موقع و كافي مي‌توان كارآيي دروني و بيروني نظام آموزشي را تا حد قابل توجهي افزايش داد. اما متاسفانه كسري مزمن بودجه در آموزش و پرورش نه تنها بخش مديريتي منابع انساني نظام آموزشي كشور را ناتوان ساخته، بلكه مديريت و راهبري آموزش و پرورش را به مديريت هزينه‌اي و تداركاتي تبديل كرده است. بعضي از آثار كسري بودجه پرسنلي آموزش و پرورش به شرح زير است: كاهش قدرت خريد فرهنگيان، كاهش رضايت شغلي، كاهش انگيزه فرهنگيان به ويژه معلمان، اجراي تبعيض‌آميز قوانين در ميان كاركنان دولت (ارتقاي شغلي و...)، تنزل توانايي و مهارت حرفه‌اي معلمان، افزايش مطالبات فرهنگيان و كاهش ارزش پولي آن به جهت انباشت اين مطالبات درسنوات متمادي، كاهش جاذبه شغل معلمي، كاهش مشاركت معلمان در امور آموزشي، اداري، مدرسه‌اي، منطقه‌اي و...، عدم توجه به رفاه فرهنگيان و معلمان، جايگزين شدن مديريت هزينه‌اي و تداركاتي به جاي مديريت راهبري و هدايت آموزش و پرورش. و در بخش پيامدهاي كسري بودجه در بخش اعتبارات غيرپرسنلي نيز آورد‌ه است كه: مهم‌ترين پيامد بحران مالي آموزش و پرورش يا كسري ساختاري در بودجه آن كاهش شديدتر اعتبارات غيرپرسنلي و عدم تحقق يا انجام ماموريت‌ها و اهداف اصلي نظام آموزش و پرورش است كه به‌طور خلاصه و فهرست‌وار مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: كاهش حجم و كيفيت فعاليت‌هاي پرورشي و فوق برنامه، كاهش فعاليت‌هاي كيفي آموزشي و در نتيجه افت تحصيلي دانش‌آموزان، كاهش فعاليت‌هاي پژوهشي به ويژه پژوهش‌هاي دانش‌آموزي، كاهش فعاليت‌هاي بهداشت و سلامت مدارس و دانش‌آموزان، كاهش عدم انجام برنامه‌ها و فعاليت‌هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات (دانش‌آموز، نيروي انساني، معلم، محتواي برنامه‌هاي درسي و...)، كاهش برنامه‌هاي آموزشي نيروي انساني و تضعيف بنيه علمي فرهنگيان، كاهش كارايي و اثربخشي نظام آموزشي، تضعيف هويت ديني و ملي دانش‌آموزان، خودباختگي و تاثيرپذيري از تهاجم فرهنگي، كمبود سرانه واحدهاي آموزشي، قانون‌گريزي مديران در مدارس، كاهش سطح كيفي محصول آموزش و پرورش (خروجي‌هاي آموزش و پرورش)، عدم دستيابي دانش‌آموزان به مهارت‌هاي فردي و اجتماعي مورد نياز در زندگي...»
حال با اين شرايط و با بودجه سال 95 مي‌توان اميدي به حركت به سوي آموزش و پرورش كيفي و سرآمد شدن در منطقه در يك فرآيند چندساله را انتظار كشيد!؟٭آموزگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون