مديريت كشور
سهل و ممتنع است
به نظر ميرسد كه هنوز نتوانستهايم براي اداره امور كشور يك منطق روشن و قابل قبولي را عرضه كنيم و نسبت به آن پايبند باشيم و هر روز برخلاف آن عمل نكنيم. اين روزها طرحي در زمينه كشاورزي در مجلس مورد بحث قرار گرفته است. گفته ميشود كه ٣٤ هزار روستا از سال ١٣٣٥ تا پايان سال ٩٣ در سطح كشور خالي از سكنه شدهاند. اين امر نگراني گستردهاي را در سطح مسوولان ايجاد كرده تا هريك بهنحوي به فكر چاره بيفتند. يكي از راهكارها براي ماندگاري روستايياني كه اغلب به كار كشاورزي و دامداري مشغولند، طرحي است كه از سوي برخي نمايندگان مجلس مبني بر حذف آببهاي كالاهاي استراتژيك مطرح شده است.
ترديدي نيست كه هدف ارايهدهندگان طرح خيرخواهانه است و گمان ميكنند كه با چنين كاري به نفع كشاورز و كشاورزي كشور عمل كردهاند. آنان در پي جلوگيري از خروج مردم از روستاها و سرازير شدن آنان به شهرها هستند. ظاهر قضيه نيز همين را نشان ميدهد. وقتي آببها گرفته نشود، هزينه تمام شده براي توليد كشاورزي، ارزانتر شده و سود كشاورز بيشتر ميشود. از سوي ديگر وقتي اين كار فقط شامل كالاهاي استراتژيك شود (فارغ از اينكه چه كالايي را استراتژيك بدانيم)، براي كشاورز مقرون به صرفهتر خواهد شد كه اين دسته از محصولات را كشت كند. ولي اين استدلال يك سوي ماجراست ولي با اجراي چنين طرحي، نه تنها چنين اهدافي محقق نميشود، بلكه نتايج كاملا برعكسي خواهد داشت. چرا؟
اين نحوه سياستگذاري در واقع دخالت كردن در ارزش نهادههاي توليدات كشاورزي است. اجازه دهيد مثالي بزنيم. اگر دولت براي كمك به كشاورزي و توليد محصولات آن، كود و بذر و سم را مجاني توزيع كند، چه خواهد شد؟ طبيعي است كه محصول ارزانتر خواهد بود، ولي اقتصاد كشور و كشاورزي زمين خواهد خورد. زيرا با پايين بودن قيمت سم و كود، كشاورز در استفاده از آن زيادهروي ميكند و محصولات فاقد كيفيت و نيز زيانبخش توليد خواهد كرد. چون آنها را مجاني ميگيرد، چندان در بند كيفيت آنها نخواهد بود. بسياري از آنها در هنگام مصرف تاريخ مصرفشان گذشته است،يا از ابتدا فاقد كيفيت هستند. فساد در توزيع يا فروش و... بهشدت رواج خواهد يافت و از همه اينها مهمتر اين است كه پول اين بذر و سم و كود مجاني، در واقع از جيب مردم برداشته ميشود، ولي متوجه آن نيستند.
دولتي كه صدها ميليارد تومان بابت يارانه اين كالاها بپردازد، ديگر پول چنداني براي توسعه روستايي نخواهد داشت. توسعه آموزش و بهداشت و زيرساختهاي روستا فراموش ميشود. و در نهايت نيز روستاييان و نيز مصرفكننده و كل كشور همه متضرر ميشوند.
از سوي ديگر اين كار كمكي به توليد محصولات استراتژيك نيز نخواهد كرد. زيرا اگر براي كشاورز مقرون به صرفه باشد كه كالاي ديگري را با سود بيشتري توليد، و آن را بفروشد، طبيعي است كه تغيير در قيمت آب يا هر نهاده ديگر كشاورزي واقعيت را تغييري نخواهد داد و موجب كاهش ارزش افزوده ميشود و اين نيز به ضرر همه است. بهعلاوه وقتي آب مجاني باشد، كاشت هندوانه و خيار مقرون به صرفه ميشود، ولي كاشت محصولات مهم كه آب كمتري ميبرند، اهميت نخواهد داشت و اين برخلاف هدف اوليه طرح است.
ممكن است اين پرسش پيش آيد كه پس چه كار بايد كرد؟ آيا گرفتن حقابه با قيمت تمام شده ساير نهادههاي كشاورزي موجب افزايش هزينه و ضرر كشاورزان نميشود؟ آيا موجب نميشود كه آنان روستا را ترك كنند؟ اين پرسش درستي است و به طور قطع بايد براي آن چارهاي انديشيد. چارهاي كه در دسترس نيز هست. ولي اين چاره هرچه باشد، حذف قيمت نهادههاي كشاورزي نيست. واقعيت اين است كه انگيزه وزارت نيرو را در تعيين حقابه نميدانيم چيست. ولي از آنجا كه همه امور دچار اختلال شده، چنين برداشت ميشود كه آنان براي جبران برخي از كسري بودجه خود اقدام به تعيين چنين مبلغي كردهاند. در واقع به دليل بياعتمادي ميان طرفين، هرگونه اقدام دولت از سوي جامعه با سوءظن نگاه ميشود نگاهي كه چندان هم غيرواقعي نيست. بنابراين كشاورز گمان نميكند كه هدف از تعيين حقآبه منطقي كردن قيمت و كوشش براي صرفهجويي در مصرف آب است. بنابراين چاره اين است كه حقابه را واقعي دريافت كرد ولي مبلغ آن در حساب خاصي صرف توسعه روستا شود. به مصرف اموري از جمله زيرساختها، آموزش، بهداشت، خدمات كشاورزي و... برسد. در واقع منطقي كردن قيمت نهادههاي كشاورزي، بر پايه يك استدلال اقتصادي صورت ميگيرد و هدف آن مصرف بهينهتر اين نهادهها و آب براي توليد و بهرهوري بيشتر است و مبالغ به دست آمده نيز درون منطقه و روستا خرج خواهد شد، و صرف رفاه جامعه روستايي و روستاييان ميشود. تنها از اين طريق است كه ميتوان روستاييان را به ماندن در روستا ترعيب كرد و بهينهترين نوع مصرف آب و نهادههاي كشاورزي را ترويج كرد. ولي مجاني كردن اين عوامل، موجب تخريب و نابودي بيش از پيش كشاورزي خواهد شد. مديريت و اداره كشور امري سهل و ممتنع مينمايد، دچار سهلانگاري نشويم! اين سهلانگاريها به طور معمول با انگيزههاي انساني و خيرخواهانه رخ ميدهد.