زياده جسارت است اما دريابيد دم عيد را
سيد علي ميرفتاح
حرفي كه ميخواهم بزنم مال همين ايام است؛ از جنس حرفهاي دم عيدي است؛ مربوط به فرهنگي است كه دعوتمان ميكند قبل از بهار، خانهتكاني كنيم، آلودگيها و پليديهاي تلنبار شده را دور بريزيم، خودمان را نونوار كنيم، سال به ته نرسيده حسابهاي مالي و كاريمان را با ملت صاف كنيم و حمام رفته و تر و تميز و آراسته و خندان و اميدوار در كنار خانواده پاي سفره هفتسين بنشينيم و دعاي يا مقلبالقلوب بخوانيم و... از وقتي يادم است هميشه والدين و معلمها و بزرگترها تذكرمان ميدادند كه 10 برابر اين خانهتكاني ظاهري و تصفيهحساب مالي و كاري لازم است كه دلتان را از كينه بزداييد و چيزي از تلخي و بدي و زشتي و ناراحتي سال قبل را با خود به سال بعد نبريد. همه استادان اخلاق، همه آدمحسابيها نصيحتمان ميكردند كه عيد واقعي امري دروني است كه نمودي بيروني دارد... اين حرفها را شما هم بلديد. بزرگترهاي شما هم تذكرتان دادهاند كه دم عيد از بقيه حلاليت بطلبيد و با دست و دلبازي تمام بقيه را حلال كنيد؛ از گناه مردم درگذريد تا خدا از گناهانتان درگذرد. پدرم خدابيامرز ميگفت بار اضافه با خودت به سال بعد نبر و كامت را با يادآوري حوادث تلخ، تلخ مكن. سينه آدمي تحمل يك ذره كينه و نقار و بخل و حسد را هم ندارد چه برسد به اين خروارها و كوهها... مبدع عيد اگر جمشيد بوده خداوند نور به قبرش ببارد كه يك بهانه عالي در آخرين روزهاي زمستان دست و پا كرده تا ملت ببخشند و بخشيده شوند. مادرم ميگفت صدتاي اين گرد و غبار نشسته روي زار و زندگي، روي دل و روح نشستهاند. حالا كه فرش ميشوييم و شيشه پاك ميكنيم و پرده عوض ميكنيم، دستي هم بايد به روح و دل بكشيم و... اين حرفهاي بديهي را چرا دارم ميزنم؟ چرا دارم عين مجريهاي تلويزيوني نكاتي را تذكر ميدهم كه خودتان بهتر و كاملترش را بلديد؟ براي اينكه فكر ميكنم حالا وقتش رسيده كه در عالم سياست هم گردي گرفته شود و فرشي شسته و دلي جلا يافته شود... در عالم سياست كينه تلنبارشده بسيار است. البته ميدانم به هر طرفي بگوييم جوابمان ميدهد كه قضيه شخصي نيست. سلمنا. شخصي نيست اما شما كه ميتوانيد شخصي حل و فصلش كنيد. نميتوانيد؟
خداوند رحمت كند مرحوم واعظ طبسي را. اگر قدري بيشتر عمرش به دنيا بود حتما پادرمياني ميكرد و اين شب عيدي بزرگان را با هم آشتي ميداد. ما ريشسفيد زياد داريم اما ريشسفيدي كه همه قبولش داشته باشند و حرفش را گوش بدهند و رويش را زمين نزنند، خيلي كم داريم. مرحوم طبسي در زمره اين خيرخواهان صلح دوست بود و به جهت مخدوم كريمش نفوذ كلامي داشت كه ميتوانست گرههاي كور ناراحتي و دلخوري را باز كند... شوربختانه عمرش كفاف نداد و نشد كه ميانجيگري كند، اما راه اصلاح ذاتالبين بسته نيست و هنوز بسياري از بزرگان و مراجع و خيرخواهان موجه چنين تواني را دارند. ظرفيتهاي اين مملكت را دستكم نگيريد. به بركت حضور امام هشتم و به ميمنت رسيدن بهار و با اتفاق بزرگان و مصلحتانديشان هيچ كاري نشد ندارد و هيچ قضيهاي هم نيست كه لاينحل باشد. فقط بايد از سر صدق و خيرخواهي از ذات مقدس ائمه هدي خواست كه به لطف و عنايتشان گره از كار فروبسته ما بگشايند و اين ماجرا را هرچه زودتر ختم به خير كنند... نگوييد اين فضوليها به تو روزنامهنگار زهوار دررفته نيامده. قبول كه نيامده اما من هم يك نفر از اين جمع كثيري هستم كه دنبال صلح و مودت و برادري هستند. شما اگر بدانيد ميليونها آدم اين شب عيدي از شما تقاضا دارند كه قصه را ختم به خير كنيد، آيا رويشان را زمين ميزنيد؟
زياده جسارت نميكنم؛ همينقدر ميگويم كه در اين دم عيدي، به خصوص بعد از برجام و انتخابات يك شور و حال خوبي در ملت پديد آمده. اكثرا اميدوارند و انگيزه كار و تلاش دارند و ميخواهند كه مملكتشان را بسازند و آباد كنند. خوشبيني به آينده يك امر فراگير شده و همه دنبال آنند تا سهمي در آينده نصيب خود كنند. جالب اينجاست كه اتفاقا ميل به بخشيدن و بخشيده شدن در مردم و و در جوانان بهشدت قابل ملاحظه است بلكه با چشم سر هم ميشود ديد. گويي همه دنبال بهانهاند تا كينههاشان را دور بريزند و دلهاشان را عين آينه برق بيندازند. آموزههاي ديني و ملي اينجاهاست كه ملت ما را چند سر و گردن از بقيه بالاتر ميبرد. يك زماني سر يك بحث سياسي بين مردم دعوا ميشد و از هم كينه به دل ميگرفتند و سالها با هم قهر ميكردند. حالا اما روزگار عوض شده و همه از سياست و گرايشهاي سياسي ارتفاع گرفتهاند و دوستيهايشان را منوط به اين چيزها نميكنند. بعدا سر فرصت خدمتتان عرض ميكنم و نشانههاي بيني خدمتتان ارايه ميدهم كه بدانيد امروز ما صلحدوستترين مردم دنياييم. نه به تعارف و تشريفات كه به حقيقت. اين مردم به يك بلوغ و پختگي رسيدهاند كه به هيچ قيمتي صلح و امنيت را از دست نميدهند. باور كنيد مردم كوچه و بازار بهتر از همه تحليلگران سياسي ميدانند كه چطور بايد از صلح و امنيت خود پاسداري كنند... با چنين مردمي حيف نيست كه ردههاي بالا از هم دلخور باشند و نتوانند همديگر را حلال كنند و برادرانه دست بدهند و به رسم پدران شانههاي هم را ببوسند و دلهاشان را نه عين آينه كه عين طلا برق بيندازند؟ اين بهانه دم عيد را دريابيد يا اوليالباب.