• 1404 شنبه 1 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3497 -
  • 1395 پنج‌شنبه 19 فروردين

قاسم محبعلي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

روسيه از نبود مذاكره مستقيم ايران و امريكا استفاده كرد

واشنگتن علاقه‌مند بود به‌جاي تفاهم با مسكو، با تهران به توافق برسد

  محمدابراهيم ترقي‌نژاد/  «ايران و روسيه و ديگران بايد بدانند كه اگر صلح مي‌خواهند اسد بايد انتقال را بپذيرد. » اين سخني است كه جان كري، وزير امور خارجه امريكا روز سه‌شنبه در مصاحبه با شبكه خبري بلومبرگ گفت و بار ديگر بر پيش‌شرط كناره‌گيري بشار اسد، رييس‌جمهوري سوريه از قدرت تاكيد كرد. صحبت وزير امور خارجه امريكا در حالي است كه قرار است در 11 آوريل، مذاكرات دولت سوريه و جريان معارضه بار ديگر در ژنو آغاز شود و در اين راستا، بشار اسد، رييس‌جمهور سوريه هم گفته است كه فكر مي‌كند مذاكرات ژنو مي‌تواند به تشكيل دولتي با حضور معارضان سوريه و گروه‌هاي مستقل منجر شود. از سوي ديگر، پيشروي‌هاي ارتش سوريه و عقب‌نشيني‌هاي داعش موجب شده است تا دولت سوريه هم توان بيشتري در صحنه مذاكرات بين‌المللي وارد شود. با اين حال، كري در گفت‌وگو با بلومبرگ گفت: من هيچ راهي براي باقي‌ماندن بشار اسد نمي‌بينيم، چون وقتي او در قدرت باشد، راهي براي پايان دادن به جنگ، پايان دادن به خشونت‌ها و يكپارچه كردن كشور وجود ندارد. از سوي ديگر، در روزهاي گذشته و طي سفر جان كري به مسكو و ديدارهاي او با ولاديمير پوتين و سرگئي لاوروف، رييس‌جمهور و وزير امور خارجه روسيه، حرف و حديث‌هاي مبني بر تفاهم مسكو و واشنگتن درباره آينده سوريه به گوش برسد؛ هرچند كه روس‌ها اين مساله را تكذيب كرده‌اند. در رابطه با آينده بشار اسد گفت‌وگويي با قاسم محبعلي، ديپلمات ارشد اسبق كشورمان كه پيش از اين مديركل آسياي غربي وزارت امور خارجه بوده است، داشته‌ايم كه مشروح آن در ادامه مي‌آيد.

‌   جان كري، وزير امور خارجه امريكا در مصاحبه با بلومبرگ بر پيش‌شرط كناره‌گيري بشار اسد، رييس‌جمهوري سوريه از قدرت تاكيد كرده و اين در حالي است كه دولت سوريه تا به امروز در مسير مذاكرات حداقل در قالب حضور فيزيكي مثبت عمل كرده است. آيا امريكايي‌ها به دنبال كنار رفتن بشار و باقي‌ماندن ساختار حزب بعث براي آينده سوريه هستند؟
ما درباره آينده سوريه شاهد اظهارات مختلفي از سوي دولتمردان امريكايي بوديم كه برخي از اين اظهارات ممكن است با توجه به شرايط زماني و مكاني گفته شود و تاكتيكي باشند اما در مجموع موضع اصلي و كلي دولت امريكا از ابتداي بحران سوريه تا به امروز مبتني بر كناره‌گيري بشار اسد از قدرت است. با اين حال، با توجه به تجربه امريكايي‌ها در عراق، افغانستان و ليبي آنها متوجه شده‌اند كه فروپاشي نظام سياسي سوريه به هيچ‌وجه در راستاي امنيت ملي آنها نيست و نمي‌تواند منافع‌شان را تامين كند. به همين خاطر، آنها مواضع‌شان را نسبت به آينده سوريه و ساختار سياسي اين كشور تعديل كرده‌اند و خواستار فروپاشي نظام سياسي اين كشور و ارتش سوريه نيستند و مي‌خواهند ارتش و دولت اين كشور حفظ شود. اين مساله موجب مي‌شود تا امريكا در خصوص اين مسائل درباره سوريه اختلاف چنداني نداشته باشند، زيرا اولويت اصلي روس‌ها نيز بقاي ارتش سوريه، كليت نظام سياسي اين كشور و باقي ماندن پايگاه‌هايشان در لاذقيه و طرطوس هستند. ما در ماه‌هاي گذشته، مشاهده كرده‌ايم حرف‌هايي درباره توافق مسكو و واشنگتن درباره سوريه از سوي امريكايي‌ها بيان مي‌شود كه روس‌ها تكذيب مي‌كنند كه بيش از هر چيز نشان از يك بازي تاكتيكي دارد.
‌   ايران در داخل حزب حاكم سوريه چه چهره‌هاي آشنايي دارد؟
آنچه روشن است، اين است كه ايران و حزب‌الله بيشتر روي بشار اسد و نزديكان او سرمايه‌گذاري كرده‌اند. شايد يكي از انتقاداتي هم كه در اين رابطه به دستگاه ديپلماسي وارد باشد آن است كه آنها بيشتر بر بشار اسد سرمايه‌گذاري كرده‌اند و توجه چنداني به ساير نيروها نداشته‌اند. عمده نگراني هم كه مي‌تواند در اين راستا وجود داشته باشد اين است كه در صورت توافق بين‌المللي در رابطه با كنار رفتن بشار اسد از قدرت، چقدر هزينه‌هاي پرداخت شده از سوي ايران مي‌توانند به دستاورد براي كشورمان تبديل شوند. با اين حال، ايران گفته است از هر كسي كه با راي مردم سوريه بر قدرت بيايد، حمايت مي‌كند.
‌   جايگاه بشار اسد در ميان علويان چگونه جايگاهي است؟
هيچ سند و مدركي در اين‌باره هنوز ارايه نشده است و نمي‌توان در اين‌باره قضاوت صد در‌صدي داشت. با اين حال، بايد دانست كه خانواده بشار اسد در ميان علويان از نفوذ بسياري برخودار هستند، ولي اين نفوذ و قدرت، به معناي انطباق صد در‌صدي مواضع و نظرات نيست. به نظر مي‌رسد فاصله‌هايي ميان آنها است اما علويان هم از حكومت بشار اسد منفعت‌هايي مي‌برند و ترس‌هايي مبني بر رفتن بشار اسد دارند زيرا با روي كار آمدن دولت اهل سنت ممكن است آنها ديگر آن مزاياي سال‌هاي گذشته را نداشته باشند.
‌   رابطه ايران با معارضه سوريه چگونه است؟
جريان معارضه سوريه، طيف‌ متنوعي است كه از پيچيدگي‌هاي بسياري برخودار است. در رابطه با ميزان و سطح ارتباط ايران با جريان معارضه هم نمي‌توان قضاوت داشت، چرا كه ابعاد آن خيلي روشن نيست. با اين حال، ايران با جرياناتي از معارضين در ارتباط است كه بشار اسد آنها را خوش‌خيم خطاب مي‌كند و در سوريه هم هستند. در ميان معارضين، جرياناتي هستند كه به صورت مسلحانه با دولت سوريه در حال جنگيدن هستند كه ايران آنها را تروريستي مي‌داند و با آنها ارتباطي ندارد. با كردها هم به نظر مي‌رسد ارتباطاتي وجود دارد ولي ميزان آن مشخص نيست. بي‌ترديد با گروه‌هاي مورد حمايت امريكا و عربستان كه از سوي آنها هم مورد حمايت مالي و تسليحاتي قرار مي‌گيرند هم روابطي نداريم.
‌   بشار اسد گفته است فكر مي‌كند كه مذاكرات ژنو كه قرار است روز 11 آوريل آغاز شوند، مي‌تواند به تشكيل دولتي با حضور معارضان سوريه و گروه‌هاي مستقل منجر شود. آيا دولت سوريه و معارضان با توجه به گذشته پر‌تنش در اين رابطه مي‌توانند به حضور با هم در قدرت تن دهند؟
دستيابي به تفاهم ميان دولت سوريه و جريان معارضه امر بسيار سختي است كه روي كاغذ نمي‌توان آن را رد كرد ولي بايد دانست كه ساختار كنوني سوريه اينگونه نيست كه توانايي تكثر را داشته باشد و نيازمند اصلاحات بسياري است. شايد مشكل از ابتدا هم در اين‌باره بود زيرا مسكو و واشنگتن در مذاكرات ژنو1 هم در رابطه با دولت ائتلافي وحدت نظر داشتند ولي به دليل عدم وجود ظرفيت در اين‌باره، بحران تداوم يافته است. به نظر مي‌رسد حضور روس‌ها در سوريه و تفاهم آنها با امريكايي‌ها تضميني باشد تا اگر توافقي درباره آينده سوريه صورت گرفت، آنها بتوانند شرايط را براي اجراي روند انتقال و تشكيل دولت ائتلافي تسهيل كرده و عبور آرامي ايجاد شود. استقرار آتش‌بس نيز ناشي از تفاهم امريكا و روسيه است و در واقع، تمريني در همين زمينه بود. من فكر مي‌كنم مهم‌ترين متغير تاثيرگذار در اين رابطه توافق مسكو و واشنگتن درباره سوريه است و اكنون روس‌ها هستند كه مديريت صحنه سوريه را برعهده دارند.
‌   جان كري گفته است كه من هيچ راهي براي باقي ماندن بشار اسد نمي‌بينيم چون وقتي او در قدرت باشد از صلح در سوريه خبري نخواهد بود. ايران و روسيه نيز مي‌گويند مردم سوريه بايد در اين باره تصميم‌گيري كنند. تا چه اندازه اصرار دو طرف بر سرنوشت بشار اسد مي‌تواند حصول به نتيجه را دورتر و گره كار را پيچيده‌تر كند؟
با آنكه طي مذاكرات بين‌المللي سوريه و در پرتو قطعنامه 2254 شوراي امنيت، چشم‌انداز حل و فصل بحران سوريه بيش از هر زمان ديگري پديدار شده است اما هنوز ابهام‌هايي درباره حل و فصل نهايي در اين باره وجود دارد و گره‌هاي كور هنوز باقي است. يكي از اين گره‌ها، آينده بشار اسد است كه دو سر طيف درباره اين مساله و زمان رفتن بشار اسد اختلاف نظر دارند. ما هنوز نمي‌توانيم به صورت قاطع بگوييم كه اراده امريكا براي رفتن بشار اسد تا چه اندازه متحقق مي‌شود و اين چشم‌انداز نيز هنوز روشن نيست كه ايران تا چه زماني مي‌تواند دولت سوريه را كمك كند.
‌   گفته مي‌شود كه روس‌ها با امريكايي‌ها درباره آينده رييس‌جمهوري كنوني سوريه به توافق رسيده‌اند. چقدر احتمال دارد روسيه با امريكا درباره سوريه به معامله دست زده باشد؟
من لفظ معامله را قبول ندارم ولي مي‌توان گفت كه روس‌ها و امريكايي‌ها در سوريه منافعي دارند كه در خصوص اين منافع به تفاهم رسيده‌اند و مي‌خواهند آن منافع حفظ شود. در ماجراي ورود نظامي روسيه به سوريه، امريكا از ابتدا علاقه‌مند و متمايل به حضور روس‌ها در سوريه بودند زيرا از اين طريق، يك طرف مذاكراتي‌اي وجود داشت كه مي‌توانست توافقات را عملياتي كند و در صحنه ميداني به منصه ظهور برساند. شايد امريكايي‌ها از ابتدا علاقه‌مند بودند كه ايران اين نقش را برعهده بگيرد ولي از آنجايي كه وزارت امور خارجه ايران براي مذاكره با امريكا در رابطه با سوريه محدوديت‌هايي داشت، اين فرصت براي روس‌ها پديدار شد تا از اين فرصت استفاده كنند و آنها هم حداكثر بهره‌برداري را انجام دادند. من اعتقاد دارم تا قبل از ورود روسيه به سوريه و نقش‌آفريني آنها، ايران در سوريه مي‌توانست بيشتر از وضعيت كنوني نقش‌آفريني كند.
‌   خروج اكثريت نيروهاي روسي از سوريه را هم در اين راستا تلقي مي‌كنيد؟
روس‌ها درباره سوريه تاكتيك‌هاي مختلفي دارند. هزينه حضور نظامي در سوريه براي آنها بسيار بالاست مخصوصا اينكه روس‌ها با تحريم‌هاي غرب روبه‌رو هستند و قيمت نفت و گاز هم كاهش يافته است و به همين خاطر نمي‌توانند حضور بلندمدتي را در سوريه داشته باشند. از سوي ديگر، هدف آنها عملياتي كردن توافقات‌شان با امريكا در سوريه، مبارزه با تروريسم و تثبيت دولت سوريه براي فراهم كردن شرايط براي آنها جهت حضور در مذاكرات بين‌المللي بود كه به خواسته‌هاي‌شان هم رسيدند.
‌   چرا با وجود پيشروي بشار اسد در مبارزه با داعش، جان كري از تداوم بحران با حضور اسد سخن مي‌گويد؟
در سوريه چند جبهه وجود دارد يكي از اين جبهه‌ها، داعش و القاعده است. جبهه‌هاي ديگري هم هستند كه نيروهاي مورد حمايت عربستان، تركيه و امريكا در آنجا قرار دارند ولي آتش بس در آنجا استقرار دارد. از سوي ديگر، قدرت‌هايي مانند امريكا براساس فاكتورهايي مانند حفظ منافع خود، امنيت اسراييل و... تصميم‌گيري مي‌كند. با اين حال، وقتي بشار اسد به كمك ايران و روسيه بتواند در برابر نيروهاي تروريستي تفوق پيدا كند، يك حالت پاردوكسيكال براي آنها به وجود مي‌آيد؛ هم فرصت به خاطر تضعيف داعش و هم تهديد به دليل قدرت‌گيري بيشتر بشار اسد. اينكه امريكايي‌ها تا چه اندازه به ارتش سوريه امكان پيشروي و رسيدن به رقه را بدهند، معلوم نيست. اكنون بحث حضور كردها براي بازپس‌گيري رقه مطرح است. اكنون سوريه يك معادله‌ پيچيده‌اي است كه به سادگي قابل حل نيست و بايد با احتياط در اين باره تصميم‌گيري كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون