• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3525 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۳ ارديبهشت

احمدي‌نژاد و تمركز اصولگرايان

حميد دهقاني استاد دانشگاه

يكي از شيوه‌هاي بازسازي حزبي در كشورهاي مختلف، استفاده از بازيگران سياسي ناشناخته به عنوان كانديداي رياست‌جمهوري در دوران كارزارهاي انتخاباتي است. ناشناخته بودن، اين امكان را براي حزب سياسي فراهم مي‌كند كه نويد تغيير و آغاز دوره‌اي جديد را به مردم بدهد. اين حضور مي‌تواند شور و هيجان تازه‌اي براي سياستمداران و حاميان حزب به همراه داشته باشد. از سويي ناشناختگي امكان تخريب از سوي رقبا را به‌شدت كاهش مي‌دهد. اما، اين همه داستان نيست. روي ديگر ناشناختگي نامزد جديد، فرصت نيست بلكه تهديد است. اگر كانديداي ناشناخته به درستي مورد بررسي قرار نگرفته باشد و براي حزب مورد نظر نيز ناشناخته باشد امكان آسيب‌پذيري حزب بالا مي‌رود. يعني به همان صورت كه با افزايش محبوبيت او محبوبيت و موقعيت حزب بالا مي‌رود همزمان اين امكان وجود دارد كه اين تاثير به ناگهان از سويه مثبت به سويه منفي شيفت كند و موقعيت حزب را به خطر اندازد. افشاگري‌هاي غيرمنتظره در مورد گذشته او يا انجام رفتارهاي غيرقابل پيش‌بيني در دوره رياستش مي‌تواند موجوديت كل جناح حامي او را به خطر اندازد. بخشي از اصولگرايان در انتخابات 1384 به نوعي خواهان بازسازي دروني از طريق معرفي چهره جديد شدند. اگرچه در مرحله نخست نامزد اصلي آنها لاريجاني بود اما اين احمدي‌نژاد بود كه توانست با كسب آراي بيشتر به مرحله دوم برسد و نامزد نهايي اصولگرايان شود. اصولگرايان از ظهور چهره‌اي جديد و پر شور و هيجان سر از پا نمي‌شناختند و فرصت را غنيمت شمردند كه از طريق كانديداي جديد پازل قدرت خود را كامل‌تر كنند. روياي كسب قدرت بيشتر و زمان محدود، امكان بررسي همه‌جانبه در مورد كانديداي جوان و ناشناخته را مهيا نكرد و با گذشت زمان و فروكش كردن هيجانات، احمدي‌نژادي كه معجزه هزاره سوم نام گرفت به ژني معيوب درون DNA اصولگرايي تبديل شد. هرچه از عمر دولتمداري احمدي‌نژاد بيشتر گذشت اشتباه چنين انتخابي براي انتخاب‌كنندگان آن بيشتر آشكار شد. در سه سال اخير نيز هرچه از زواياي تاريك عملكرد او و دولتش بيشتر پرده برداشته مي‌شود، عمق گرفتاري‌هايي كه دولت روحاني ميراث‌دار آن شد بيشتر عيان مي‌شود.  در هر صورت تجربه جوان‌گرايي و برخورداري از چهره جديد از سوي محافظه‌كاران آنچنان آنها را سرخورده كرد كه در رقابت انتخاباتي 1392 از اين منظر چرخشي 180 درجه‌اي داشتند و مردي (جليلي) را به عنوان كانديدا انتخاب كردند كه اطمينان بيشتري در مورد هويت اصولگرايي او وجود داشت. آنها ديگر در پي بازسازي حزبي از راه كانديدايي ناشناخته نبودند. اما اين انتخاب نيز حاصلي در رقابت انتخاباتي براي آنها نداشت.  انتخاب كانديداي انتخاباتي، تاثير بسزايي بر وضعيت جناح يا حزب منتخب دارد و انتخاب نادرست مي‌تواند تعادل جناح سياسي مذكور را بر هم زند يا حتي موجبات فروپاشي دروني را فراهم سازد. با انتخاب احمدي‌نژاد، تعادل دروني اصولگرايي بر هم خورد و اميد زيادي نيز ديده نمي‌شود كه اصولگرايان براي رقابت 1396 بتوانند به تعادل بازگردند. انتخاب‌هاي نامناسب كانديدا از سوي اصولگرايان در چند دوره انتخابات اخير، شك و ترديد زيادي براي حاميان آنها در مورد توانايي آنها در داشتن انتخابي مناسب ايجاد كرده است. پرسش اساسي اين است كه آيا اصولگرايان با وجود چنين تجاربي و همچنين از دست دادن برخي چهره‌هاي نافذ خود در دوران اخير و از سويي عدم توانايي در برند‌سازي سياسي، مي‌توانند ظرفيت‌هاي لازم را براي يك رقابت تمام‌عيار در آينده داشته باشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون