«محمد علي كلي» رينگ زندگي را ترك كرد
جهان ورزش، ورزشكاران و مربيان بزرگي به خود ديده اما شايد هيچ كدام از آنها مانند مرد جواني كه زندگياش را با نام كاسيوس كلِي آغاز كرده و به پديدهاي جهاني به نام محمدعلي كلي تبديل شد ماندگار نباشد. علي از اينكه به عقيده بسياري بزرگترين بوكسور و شخصيت كاريزماتيك دورانش بود، به خود ميباليد. درست است كه درخشش علي از داخل رينگ آغاز شد اما شايد عظمت واقعي او در خارج از رينگ و وقتي به مقابله با دولت امريكا پرداخت به دست آمد. او بر سر ماندن بر اعتقادش مبني بر امتناع از شركت در جنگ، هزينه بزرگي چون از دست دادن جام قهرماني، جريمه مالي و محروميت از حرفهاش را پرداخت كرد در حالي كه ميتوانست با همكاري با ارتش امتيازهاي بسياري به دست بياورد.
محمدعلي و درخشش در بوكس
مردي كه به تواناييهايي چون شناور ماندن چون پروانه و نيش زدن همچون زنبورعسل افتخار ميكرد از فردي ناشناخته در ابتداي دهه 1960، ابتدا به شخصيتي ضدامريكايي و در نهايت قهرماني بينالمللي تبديل شد. اين جوان عجول و بيپروا فردي خودساخته بود كه در برابر دوربينهاي تلويزيوني بيآلايش و علاوه بر اين به زيبايياش نيز ميباليد. جالب است بدانيم زماني علي وارد اين رشته شد كه علاقه به بوكس در حال كاهش بود و در حقيقت او با ورودش زندگي دوباره را به اين رشته بازگرداند. درست بود كه علي زندگي را به بوكس آورده بود اما فشردگي مسابقات به كسي اين اجازه را نميداد كه فكر كند علي خواهد توانست بر قهرماني به نام «ساني ليستون» فايق آيد؛ قبل از نخستين مسابقه بين اين دو، 43 نفر از 46 نويسنده ورزشي پيروزي رقيب علي را پيشبيني ميكردند اما در نهايت، علي پيروز اين رقابت شده و براي نخستينبار قهرمان سنگين وزن شد.
تغيير دين از مسيحيت به اسلام
صبح روز بعد از پيروزي بر ليستون و در تاريخ 26 فوريه 1964، كاسيوس كلِي تاييد كرد كه به دين اسلام تشرف پيدا كرده است. اليجاه محمد، پيشواي روحاني او نيز، در يك گفتوگوي راديويي اعلام كرد كه نام كاسيوس فاقد معناي الهي بوده و نام او از اين پس محمدعلي خواهد بود. بسياري از هواداران كلِي از اين تصميم استقبال نكردند، بنابراين بازي بعدي علي در برابر ليستون تنها با شركت چند هزار هوادار برگزار شد با اين وجود علي در همان دور اول رقيبش را ناكاوت كرده و با اين كار اطمينان قلبي از مذهب جديدش را به همگان نشان داد. علي تا سال 1967 هشت بار ديگر نيز از عنوانش دفاع كرد اما رقيب بعدي او دولت امريكا بود؛ زماني كه ارتش از علي خواست كه براي جنگ به آنها بپيوندد، در پاسخ اين جمله را شنيد كه محمدعلي هيچ جنگي با مردم ويتنام ندارد. او سه بار به جنگ فراخوانده شد اما هر بار به طريقي از اين كار سرباز ميزد. در ادامه، يكي از افسران ارتش به او هشدار داد كه عملش مساوي با پنج سال زندان و 10 هزار دلار جريمه خواهد بود اما علي بار ديگر توجهي به اين اخطارها نكرد. در نهايت اين كش وقوسها علي به پنج سال زندان و سه سال محروميت از بوكس محكوم شد اما با فرجامخواهي او، پرونده به ديوان عالي كشور رفت. در نهايت قرار بر اين شد كه تا مشخص شدن روند پرونده، علي در بيرون زندان باقي بماند.خوشبختانه در اين مدت شرايط بر وفق مراد قهرمان پيش ميرفت، مخالفان جنگ و هواداران علي در جامعه امريكا زياد شده و سبب شدند كه در نهايت، علي پس از 3 و نيم سال دوري از رينگ عفو شده و به مسابقات بوكس بازگردد.
نبرد قرن
نخستين مسابقه بزرگ علي پس از بازگشت به ميادين در برابر رقيب سرسختي به نام «جوفريزر» بوده كه «نبرد قرن» نام نهاده شده است. علي و فريزر براي اين مسابقه هر كدام 5/2 ميليون دلار دريافتي داشتند كه ركورد جديدي براي يك رقابت بوكس بود. دو مبارز با گامهاي محكم و چهرههاي خشن به سمت هم ميآمدند. فريزر فشار بياماني را روي علي آورده و علي نيز در مقابل با حركتهاي متنوعي با او مقابله ميكرد. در نهايت فريزر موفق شد در دور پانزدهم علي را شكست دهد. علي مغموم روي زمين افتاده بود در حالي كه فريزر با چهرهاي زخمي از زمين خارج شده و جام را نيز با خود به خانه برد. علي سه سال بعد شكست برابر فريزر را جبران كرد هر چند رقابت دوم به زيبايي بازي قرن نبود.
بازنشستگي، پاركينسون و المپيك 1996 آتلانتا
علي در دوران حرفهاي در مجموع 61 بار روي رينگ حاضر شده؛ 56 مسابقه را پيروز شده و 5 مسابقه را نيز مغلوب از زمين خارج شد. او در نهايت در سال 1978 اعلام بازنشستگي كرد اما اين پايان خبرسازي محمدعلي كلِي افسانهاي نبود. علي در سال 1984 دچار بيماري پاركينسون شد كه با علايمي همچون لرزش، سفتي عضلات و كندي بيان و حركت همراه است. در حالي كه پاركينسون تنها سايهاي از مبارز گذشته باقي گذاشته اما علي هنوز هم ميكوشد كه خوب باشد. در نهايت و در المپيك تابستاني 1996 آتلانتا علي يك بار ديگر در مركز توجه قرار گرفت؛ او با دستهاي لرزانش مشعل المپيك را به نشانه شروع مسابقات روشن كرده و اشك مردمي را كه يك بار اعتقاداتش را با آنها تقسيم كرده بود، سرازير ساخت.