فلسفه روزه ماه مبارك رمضان
تغيير از درون آغاز ميشود
بهطور معمول اعمال عبادي در دين اسلام هر كدام در ذات خود فلسفهاي دارد و درك اين فلسفه نه تنها متعبدين را در انجام آن اعمال خشنود ميكند كه سختيهاي انجام آن اعمال را نيز كمتر ميكند. از سوي ديگر اين فلسفه زمينهاي است براي رفع نياز معنوي اشخاص و در سطح بالاتر به نياز معنوي اجتماعي نيز ميتواند پاسخي شايسته بدهد.
از اين منظر وارد موضوع روزه در ماه مبارك رمضان ميشويم كه امروز توفيق داريم نخستين روز آن را درك كنيم و اميدواريم در ادامه نيز اين توفيق را داشته باشيم تا ضمن دريافت بهتر از فضيلتهاي اين ماه و به ويژه شبهاي عزيز قدر در زمره بهره مندان ماه مبارك رمضان باشيم.
در خصوص موضوع روزه انسان آمادگي ذهني پيدا ميكند تا درك خود را از وضعيت رابطه عابد و معبود به لحاظ شخصي و درك اجتماعي خود را از وضعيت عمومي تهيدستان افزايش بخشد.
روزه شاخصههاي ويژهاي دارد كه ميتواند آمادگي ذهني انسان را افزايش دهد. در ماه مبارك رمضان روند و روال عادي زندگي انسان به هم ميخورد، خوردن و آشاميدن معمول تغيير ميكند و فرد روزهدار يك ماه را به صورت طبيعي تلاش ميكند تا عادات هميشگي را تغيير دهد و در جامعه نيز اين را ميبيند تا غفلت نكند.
اعمال و عبادات ديني عموما ابتدا در حوزه شخصي انسان است. در واقع افراد با تعبد ابتدا خود را ميسازند. در قدم بعدي جامعهاي را تصور كنيد كه افراد خودساخته در آن به تعامل و همكاري بپردازند. مسلما چنين جامعهاي نيز به شاخصههاي يك جامعه مطلوب نزديكتر است تا جامعهاي كه از ابتدا بخواهيد كل آن را تغيير دهيد. لذا ميتوان گفت تغيير از درون انسان آغاز شده و به جامعه تسري مييابد. بنابراين به صورت معمول قبل از ورود به عرصه اجتماعي روزه بايد اثر آن را بر خود انسان ديد چرا كه دين اول انسان را ميسازد و بعد اجتماع.
روزه فلسفهاي دارد براي دركهايي كه انسان را از نظر نفساني تغيير ميدهد. در خودش حاوي برخي خودسازيهايي است كه انسان را از گناه حفظ ميكند. نكته دوم در فلسفه روزه اين است كه به هر روي جامعه دچار فقر و اشكالات اساسي اقتصادي است. انسان ميتواند با اين تمرين به درد آنها واقف شود. نگاه نكردن به مشكلات اقتصادي ديگران روال مسلماني نيست. اينكه خود را تافته جدابافتهاي از جامعه بدانيم و درد و رنج ديگر اعضاي اين جامعه براي ما ارزشي نداشته باشد مطابق با هيچ كدام از اصول و اعتقادات مسلماني نيست. بايد توجه كنيم به تحمل اين مشكلات جسمي ناشي از گرسنگي و تشنگي. اين زجر سخت است و به ما ميآموزد كه نبايد به فقر و ناداري ديگران بيتوجه بود. از همين منظر انسان ميآموزد كه اصولا در ساختن خودش حركت كند تا به سمت جامعه درست برويم.
وقتي انسان روند و روال زندگياش يكسان باشد اگر در معرض اميال نفساني قرار گيرد سست شده و احتمال ارتكاب آن گناه و پيروي از اميال نفساني بيشتر ميشود. روزه در واقع نوعي تمرين است كه در برابر آن اميال مقاومت كند. به صورت معمول انسان ميتواند با اين تمرين مقاومت خود را افزاش دهد.
همه اعضاي بدن را تمرين ميدهد و بايد در ماه مبارك رمضان تحولي در اين اعضا و جوارح رخ دهد. اين ميتواند در ادامه زندگي هم تاثيرگذار باشد. انسان ميتواند با اين زمينه بعد از ماه مبارك هم به گناه كمتر نزديك شود. وقتي شما يك ماه تمرين كرده باشيد تا از گناه دوري كنيد پس از آن نيز به نسبت عمق بهرهاي كه از اين يك ماه بردهايد ميتوانيد اثرات آن تمرين را ببينيد. اين مجموعهاي از فلسفه رمضان است.
اما كساني كه به موضوع سطحي نگاه ميكنند طبيعي است كه بهره محدودتري ميبرند، ولي كسي كه عميقتر نگاه ميكنند و ظاهر عمل عبادي را نميبيند و باطن آن را ميبيند و اين ممارست و مراقبت جدي را انجام ميدهد بهره بيشتري نصيبش ميشود و ميتواند بعد از پايان ماه مبارك رمضان ورود بهتري به جامعه داشته باشد.