حشمتالله فلاحتپيشه:
مخالفان دولت ميخواهند از راي به لاريجاني، گروكشي كنند
شما خود را عضو فراكسيون ولايت ميدانيد؟
تا الان تقريبا.
اين جواب شما ربطي به موضوع تجزيه فراكسيون هم دارد؟ چون به هر حال بحث تشكيل فراكسيون سوم خيلي جدي شده است.
به هر حال فراكسيون ولايت بر اساس شرايط خاص انتخاب رييس مجلس شكل گرفت.
يعني روي چيز ديگري اجماع نبود؟
نبود. ولي ما اميدوار بوديم كه بشود روي مسائل ديگر به توافق رسيد. اميدوار بوديم تغيير وزنكشيها باعث تغييراتي در موضعگيريهاي سخت برخي اصولگرايان بشود و آنها را نرم كند اما نشد. يعني اميدي نيست كه بشود اين فراكسيون را حفظ كرد.
خب هنوز كه به جايي نرسيدهايم. كجاها به اختلاف خورديد؟
روي روابط با دولت و تركيب نامزدهايي كه ميخواستيم براي هيات رييسه به صحن علني معرفي كنيم، به مشكل خورديم. بعد از آن هم مشكلات بر سر هيات رييسه و روساي كميسيونها زيادتر شد. به هر حال طيف منتقد دولت چون ميگويند كه راي آنها كمك اصلي براي رياست آقاي لاريجاني بوده بايد در اين ميان براي كميسيونها سهم خاصي داشته باشند كه اين مورد پذيرش نيست.
كدام كميسيونها؟
برخي از كميسيونها هستند. سه، چهار مورد از كميسيونهاي اصلي و يكي، دو مورد ديگر كه در اختيار داشتن رياست آنها بازوي خوبي براي اين جريان است. ما مخالف نيستيم ولي ميگوييم رسيدن به گزينههاي نهايي بايد يك روند دموكراتيك طي كند و به هر كس رسيد مباركش باشد. ولي آن طرف ميخواهند بر اساس يك توافق اين كار را تمام كنند. به هر حال پايدار ماندن فراكسيون ولايت نياز به از خودگذشتگيهاي بسيار بسيار زيادي دارد.
اين ازخودگذشتگي بايد از طرف چه كساني باشد؟
از طرف همانها كه اين مجموعه را پايهريزي كردهاند و باعث شدند تا آقاي لاريجاني به عنوان رييس مجلس انتخاب شود.
منظورتان طيف معروف به رهروان است؟
بله. به هر حال نمايندگان و چهرههاي سياسي اينقدر شامه و درك قوي دارند كه بتوانند فرق بين نگاه ابزاري و غيرابزاري را متوجه شوند. به هر حال يك شرايط خاصي منجر به شكلگيري فراكسيون ولايت شد و بعد از آن بايد توافق برنامهاي و راهبردي وجود داشته باشد كه بدون تعارف اين را نداريم.
شما مدعي هستيد كه فراكسيون ولايت را اطرافيان آقاي لاريجاني تشكيل دادند. اگر اينطور است پس نقش آن كميته 7 نفره چه بود؟
من نقش آنها را نميدانم. هر چند در ميان آنها هم چند چهره نزديك به آقاي لاريجاني بودند. اما پايه اين فراكسيون را اصولگرايان معتدل گذاشتند و هدف هم آزمودن دوباره شيوه تعامل با طيف ديگر اصولگرايان بود. اما آن طرف فكر ميكرد چون به آقاي لاريجاني قرار است در رياست راي دهد، پس بايد ما تسليم بقيه خواستههاي آنها باشيم. حال آنكه اين راي از سر نداشتن چهره بود. اگر چهره داشتند كه ميآوردند، مثل مجلس هشتم و نهم. لذا اين جريان قصد داشت به قيمت يك راي بيشتر از وزن عددياش در مجلس نفوذ داشته باشد و راي به آقاي لاريجاني را تبديل به ابزار گروكشي سياسي كند. ولي ما ميگوييم همهچيز بايد دموكراتيك باشد تا هر جرياني بر اساس وزنش به دستاوردهاي سياسي برسد.
حالا وضعيت به كدام سو ميرود؟
الان موضوع تعيين تركيب هيات رييسه و روساي كميسيونها فضاي سياسي را به شكلي بلعيده و اختلافات و تحولات در آنجا جريان دارند. اين موضوع كه تمام شود، قطعا تعيين تكليف فراكسيون سوم آغاز خواهد شد. چون همين الان بر سر كميسيونها اختلافات تعميق شده و بيشتر هم ميشود.
البته يك بحث هم هست كه شما آمدهايد راي رياست آقاي لاريجاني را از طرف مقابل خود در فراكسيون گرفتهايد و حالا كه كارتان تمام شده، ميخواهيد برويد.
صرفا ما نرفتيم وآنها هم از همان اول دنبال آقاي لاريجاني بودند. اينكه گزينه ديگري نداشتند جاي بحث نيست. شرايط واقعي اينطور بود.