• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3546 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۹ خرداد

مرتضي مبلغ در گفت‌وگو با «اعتماد»:

وارد بازي‌ تخريب‌كنندگان دولت نمي‌شويم

دولت ديگر فرصتي براي مماشات با مديران ناكارآمد ندارد

رضوانه رضايي‌پور

 با گذشت سه سال، نه تنها از سيل انتقادات به دولتمردان كم نمي‌شود بلكه هر از گاهي تصميماتي با هدف «تخريب» هم انجام مي‌شود. تخريب‌هايي كه با يك دوره‌اي خواندن دولت روحاني از چند وقت پيش آغاز شده و در برخي مواقع شدت هم مي‌گيرد، اما در كمتر مواري با برخورد حاميان دولت روبه‌رو مي‌شود. به راستي اصلاح‌طلبان و اصولگرايان معتدل چرا هيچ‌وقت در برابر اين عده واكنشي از خود نشان نمي‌دهند؟ سالي كه آخرين فرصت دولت براي اجراي برنامه‌هاي برجامانده از وعده‌هاي دوران انتخابات است، با ورود به دوره پسابرجام بيش از هر چه نياز به آرامش دارد؛ آرامشي كه البته ممكن است با بازي تخريب‌كنندگان، مدتي برهم بخورد. مرتضي مبلغ، فعال سياسي اصلاح‌طلب در برابر انتقاد از عدم واكنش حاميان دولت به تخريب‌كنندگان، عنوان خوبي را بر مي‌گزيند. او اعتقاد دارد كه اين تخريب‌ها تنها يك بازي است و ما وارد بازي دست‌اندركاران آن نمي‌شويم. مبلغ براي علت‌يابي اين اقدامات، «نه» بزرگي را يادآوري مي‌كند كه در هفت اسفند ماه، از سوي ملت به تندروها داده شد و عده‌اي كه به جاي اصلاح و درون‌نگري به تشكيلات عملياتي خود پرداختند. معاون سياسي وزير كشور دولت اصلاحات، با بيان اينكه حيات جريانات تندرو و افراطي در گروي غوغاسالاري‌ها و تنش‌ها است، تاكيد مي‌كند: «تجربه گذشته و سطح آگاهي و هوشياري ملت نشان داده كه مردم به سطحي رسيده‌اند كه نه تنها اقدامات تندروها هيچ تاثير مثبتي در افكار عمومي ندارد، بلكه اين حركت‌ها مردم را بيشتر آگاه مي‌كند.» گفت‌وگوي «اعتماد» با مرتضي مبلغ در ادامه مي‌آيد:
يك سال تا انتخابات رياست‌جمهوري باقي مانده، اما تلاش‌ها براي تخريب حسن روحاني از ماه‌ها قبل آغاز شده است. اين اختلاف افكني‌ها با چه اهدافي از سوي مخالفان دولت شكل مي‌گيرد؟
متاسفانه جريانات تندرو در كشور كه طي 8 سال دولت قبل از منافع بسيار گسترده‌اي برخوردار شده‌اند، از همان زمان آغاز به كار دولت يازدهم بيكار ننشسته‌اند. اين افراد با اين قيد كه منافع‌شان عمدتا در راستاي تخريب كشور و ايجاد مشكلات عديده و بحران‌هاي مختلف در روند مديريت كشور است، پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال 92 و «نه» بزرگي كه مردم به اين جريان گفته‌اند به جاي اينكه به خود آمده و سعي كنند با درون‌نگري از گذشته خود درس بگيرند و به بازساري و اصلاح در روند خود بپردازند به تشكيلات عمليات خود پرداختند. اين افراد سعي كردند از يك طرف در كشور حركت‌هايي انجام دهند و به مردم اين پيام را القا كنند كه «شما كاملا اشتباه كرده‌ايد كه چنين تصميمي را گرفته‌اند» و آنها را به دليل رايي كه داده‌اند سرزنش كنند. از طرف ديگر نيز به هر شكل ممكن تلاش مي‌كنند دولت را با همه حركات حماسي كه در اين مدت انجام داده‌اند ناموفق و ناكارآمد جلوه دهند. متاسفانه در طول اين سال‌ها اين روند اشكال مختلفي هم پيدا كرده و ايجاد شكاف‌ها و بداخلاقي‌هاي بسيار گسترده و غوغاسالاري‌هايي كه شروع كرده‌اند همچنان ادامه يافته است. پس از هفتم اسفندماه كه مردم مجددا «نه» بزرگي به اين افراطيون و تندروها گفتند و سياست‌هاي اخلاقي و سازنده را در كشور مطالبه كردند و خواهان تغيير سازنده در امور جاري كشور شدند، اين افراد باز هم دست به توطئه و گسترش تلاش‌هاي خود زده‌اند و تمام هم و غم‌شان نيز اين است كه اجازه ندهند در دور آينده انتخابات، حسن روحاني دوباره به رياست‌جمهوري ايران انتخاب شود و تنها يك دوره را بخواهند بر كشور و سياست‌هاي خود تحميل كنند. اين هدف اصلي اين حركت است. اينها به دنبال بازتوليد منافع ضد ملي خود هستند و در راستاي تنبيه مردم به خاطر رويكرد سازنده‌اي كه داشته‌اند، دست به هر كاري مي‌زنند.
تلاش‌هايي كه براي تخريب روحاني انجام مي‌شود تا چه حد نتيجه بخش است؟ در واقع آن نفعي كه مقصود اصلي اين افراد است، تحقق خواهد يافت؟ مي‌تواند روي راي مردم تاثيرگذار باشد يا نه، مردم به آن حد از شعور سياسي رسيده‌اند كه بدانند حرف‌هايي كه زده مي‌شود تنها با هدف تخريب يا به گفته شما تنبيه آنان است؟
تجربه گذشته و سطح آگاهي و هوشياري ملت نشان داده كه مردم به سطحي رسيده‌اند كه نه تنها اقدامات تندروها هيچ تاثير مثبتي در افكار عمومي ندارد، بلكه اين حركت‌ها مردم را بيشتر آگاه مي‌كند. مردم نسبت به خطر اين جريان افراطي هوشيارتر مي‌شوند. آنان به خوبي مي‌دانند كه خطر اين جريانات افراطي و تندرو چقدر عميق و جدي است. از طرف ديگر طبيعي است كه دود اين كارشكني‌ها و سنگ‌اندازي‌ها به چشم مردم مي‌رود و براي دولت دردسر ايجاد كرده و شرايط را به حالت ناهنجاري تبديل مي‌كند. در اين صورت قاعدتا بخشي از اوقات مسوولان صرف خنثي‌سازي اين حركات تخريبي مي‌شود و به همان اندازه آنها را باز مي‌دارد از اينكه بتوانند به طور سريع به حل مشكلات مردم بپردازند. اينها در افكار عمومي اثر مثبتي ندارد. اما به هر حال دود اين تخريب‌ها به چشم مردم مي‌رود و يك نوع مانع جدي بر سر پيشرفت و توسعه سريع و همه‌جانبه كشور محسوب مي‌شود.
اگرچه اعلام مي‌شود كه اين اقدامات تاثيري بر افكار عمومي ندارد اما باز هم احساس خطر وجود دارد. جريان اصلاحات و حاميان دولت روحاني، فقط به همين اعتقاد كه اقدامات افراطيون تاثيري بر تصميم‌گيري مردم ندارد و آنها از سطح بالايي از آگاهي برخوردارند، خود نيز احساس خطر نكرده و بي‌تفاوت از كنار آن رد مي‌شوند؟
زنگ خطر براي افكار عمومي وجود ندارد اما حركت‌هاي اين افراد به مثابه آبروي خود را بردن است. هرچه بيشتر اين كار را انجام مي‌دهند، تنفر بيشتري را برمي‌انگيزند. به اين دليل كه مردم با اين حركت بداخلاقانه و چالشي و مخرب هيچ علقه‌اي ندارند. اما اين به اين معنا نيست كه نگراني در طيف حاميان دولت وجود ندارد. نگراني اصلاح‌طلبان به دليل تخريب‌هايي كه سال‌هاست تحميل كرده‌اند و همچنان نيز ادامه دارد، است. كشوري كه با اين همه سرمايه عظيم و با اين همه پشتوانه مردمي و پايبندي به ارزش‌هاي انقلاب و شهدا مي‌تواند در مسير توسعه و پيشرفت بتازد، اينطور به دليل حركت‌هاي مخرب عده‌اي، قطعا به مانع مي‌خورد و حركتش كند مي‌شود يا در برخي از مواقع تضعيف مي‌شود. بنابراين اين اقدامات از اين جهت نگران‌كننده هست و خواهد بود.
بهترين اقدام از سوي اصلاح‌طلبان در برابر   اين حركات چيست؟
همه دوستداران كشور و نظام تلاش دارند كه بتوانند افراط گرايي را مهار كنند. در اين راستا نكته مهمي كه وجود دارد و شايد به همين دليل است كه فكر مي‌كنيد جريان اصلاح‌طلب توجه جدي به حركت افراطيون ندارند، اينكه به‌شدت همه دقت مي‌كنند تا وارد بازي افراطيون نشوند. حيات جريانات تندرو و افراطي در گروي غوغاسالاري و تنش‌ها است و اگر افراد ديگر واكنش در مواجهه با اين‌ها ظاهر شوند ورود به اين بازي است و تشديد شكاف‌ها، چالش‌ها و حركت‌هاي مخرب در كشور خواهد بود و به همين دليل همه مراقبت مي‌كنند كه وارد بازي‌هاي مخرب اين گروه نشوند. اصلاح‌طلبان در عين حال هوشمندانه تاكيد دارند تا مردم را نسبت به خطر اين جريانات آگاه كنند و راهنماي آنان باشند تا بتوانند به كمك مسوولان برگزيده خود روند توسعه و تعالي كشور را پيش ببرند. بنابراين مي‌توان گفت كه هدف اين است كه جريان مخرب را مهار كنيم تا فعاليت مخالفان كم‌اثرتر باشد.
آيا اعتقاد داريد كه اقتصاد و وضعيت معيشتي مردم پاشنه آشيل دولت يازدهم در انتخابات دور بعد رياست‌جمهوري است؟
دولت شعارهايي را از ابتداي روي كار آمدن خود به مردم اعلام كرد كه از سوي آنان نيز با اقبال مواجه شده است. دولت اما تنها به شعار بسنده نكرد، دولتمردان تدبير و اميد همواره به انجام اين شعارها متعهد بوده و تمام تلاش‌هاي خود را براي تحقق آن به‌كار گرفته‌اند. اين شعارها هم در زمينه‌هاي مشخصي است. نخستين نقطه هدف دولت، حل مسائل اقتصادي بود كه انصافا هم بايد گفت به موفقيت‌هايي در اين زمينه دست يافته است. پس از آن هم حل مسائل سياست داخلي، نگاه به حقوق شهروندي و نهادهاي مدني و مهم‌تر از همه سياست خارجي و حل پرونده هسته‌اي بوده است. با تمام اين موفقيت‌ها اما تجربه سه ساله نشان مي‌دهد كه برخي مديران در دولت كارآمدي لازم را ندارند. همچون مديران منطقه‌اي كه بايد در پيشبرد سياست‌هاي دولت موثر باشند و نيستند. در اين فرصت باقيمانده از عمر چهارساله، دولت بايد تلاش مضاعفي را دنبال كند تا بتواند هرچه بيشتر و عالمانه‌تر و كارآمدتر در عرصه حل و فصل مشكلات مردم و در جهت توسعه و تعالي كشور قدم برداشته و هم نقاط ضعف خود را به خصوص در بخش مديريت جبران كند. دولت هرجا تشخيص داد كه مديران ناكارآمد هستند، بايد قاطعانه آنان را تغيير دهد. ديگر فرصتي براي مماشات نيست. يكي از مشكلات دولت اين است كه در تغيير برخي مديران كند عمل مي‌كند و قاطعيت لازم را ندارد. در حالي كه همه ما مي‌دانيم كه همت مسوولان در خدمت به مردم بايد در راس امور باشد. اين هدف نبايد فداي رودربايستي مسوولان دولتي شود. بنابراين دولت بايد تصميم درست و سريع بگيرد و مديران كارآمد را انتخاب كند. چنانچه نقاط ضعفي وجود دارد خيلي سريع و فوري با نيروهاي توانمند ضعف‌ها را جبران كند تا بتواند هرچه بيشتر به اهداف مدنظر خود برسد.
منظور از تغيير مديران، ترميم كابينه است؟
من تاكيدم بيشتر روي مديران منطقه‌اي و استاني است، مديراني كه در متن و عرصه اجرايي كشور در صحنه هستند. اما در مورد كابينه هم مي‌توان بازنگري‌ها را مورد ارزيابي قرار داد. چنانچه برخي وزارتخانه‌ها نياز به نيروهاي توانمند داشته و نيازمند اصلاح باشد، بايد اين كار انجام شود تا فرصت‌ها از دست نرفته و همه با مجلس جديدي كه بر سر كار آمده دست به دست هم دهند و با توان هرچه بيشتر در جهت رسيدن به اهداف مردم تلاش كنند.
معتقد هستيد كه مجلس دهم مي‌تواند دولت را در يك سال باقيمانده ياري كند. به طوري كه بتوان گفت تا آستانه انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم بر بسياري از برنامه‌هاي دولت جامه عمل پوشانده شود و تخريب‌ها براي يك‌دوره‌اي شدن تصدي كابينه تدبير و اميد نقش بر آب شود؟
در اين مورد چند نكته وجود دارد. اين مجلس قطعا متفاوت از مجلس نهم است. وجه غالب مجلس گذشته ايجاد دردسر براي دولت بود. هر روز يك مساله، هر روز يك مشكل و هر روز يك بحران. از سوي يك جريان، ميدان‌دار اصلي در آن مجلس به وجود مي‌آمد و دولت را مبتلا مي‌كردند. اين مجلس قطعا چنين روندي نخواهد داشت و خود اين دستاورد بزرگي خواهد داشت. همين كه مجلسي باشد كه نخواهد هر روز مانع‌تراشي و مشكل‌سازي كند براي كشور و دولت دستاورد خوبي است. نكته دوم اينكه در اين مجلس حضور عقلا مي‌تواند به حل مشكلات كشور كمك كند. مشكلاتي كه با وفاق دو جناح اصلاح‌طلبان و اصولگرايان مي‌تواند با حل آن وارد مسير توسعه شود. عدم ورود نمايندگان به رقابت‌هاي چالشي و مهم‌تر از آن در اقليت بودن تندروها نمي‌توانند ميدان‌داري كنند. نكته بعد اينكه نبايد فراموش كنيم كه اين دولت ميراث‌دار چه مشكلات سختي بود. پس نبايد در كوتاه‌مدت براي حل آن برنامه‌ريزي كرد. كمتر كسي با كمترين اطلاع از وضعيت سياسي كشور همچنين توقعي از دولت نخواهد داشت. اما اينكه همه با تمام وجود و قدرت اهتمام بورزند براي حل مشكلات، از اصول اساسي است. مردم بايد احساس كنند كه همه منتخبان آنها با همه توان به دنبال حل مشكلات هستند و هدف اصلي آنان ايجاد گشايش در مشكلات كشور است. از اين طريق مي‌توان اعتماد مردم به صداقت مسوولان را جلب كرد. در مجموع روند سياسي كشور و حاكميت آرامش در سپهر سياسي مي‌تواند دوره بعد انتخابات رياست‌جمهوري را نيز به حسن روحاني اختصاص دهد. مردم بار ديگر با آراي خود به استقبال او خواهند رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون