• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3554 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۲۹ خرداد

مراسم بزرگداشت اصغر بيچاره با حضور ‏هنرمندان و عكاسان برگزار شد

درخواست براي راه‌اندازي موزه عكس

مراسم بزرگداشت زنده‌ياد ‏اصغر بيچاره در حالي پنج‌شنبه گذشته بدون حضور مسوولان برگزار شد ‏كه همچنان رايزني‌ها براي انتقال پيكر اين ‏هنرمند به ايران ادامه دارد. همين موضوع باعث ‏شد تا فرزند اصغر بيچاره در حاشيه اين مراسم ‏توضيحات بيشتري درباره مراحل انتقال پيكر اين ‏هنرمند كه هفته گذشته پس از تحمل يك دوره ‏بيماري در امريكا درگذشت، ارايه كند. به گفته او ‏پيكر اصغر بيچاره پس از درگذشت به يك مركز ‏مطالعات علمي و تحقيقاتي در امريكا برده شده و ‏قرار است چيزي حدود چهار تا شش هفته در ‏آنجا بماند. اين اتفاقي است كه بنا بر رضايت خود ‏اصغر بيچاره انجام شده و او پيش از مرگ، ‏فرم‌هاي مربوط به آن را امضا كرده است. فرزند ‏اين هنرمند با اشاره به اينكه براي انتقال پيكر ‏اصغر بيچاره به ايران ابتدا برنامه‌ريزي‌ خاصي ‏نداشته‌اند، توضيح داد: «با مساعدت آقاي ‏مرادخاني اين اتفاق خواهد افتاد. آقاي مرادخاني ‏چند ساعت بعد از فوت پدرم تماس گرفت و اعلام ‏كرد كه تمام امكانات و شرايط را براي انتقال او به ‏تهران و خاكسپاري‌اش در قطعه هنرمندان بهشت ‏زهرا (س) فراهم مي‌كند. اين خبر ما را بسيار ‏خوشحال كرد.»‏
اما مراسم بزرگداشت اصغر بيچاره، همانطور كه ‏قبلا هم اعلام شده بود روز پنج‌شنبه در خانقاه ‏صفي‌عليشاه و با حضور چهره‌هايي همچون ‏مسعود جعفري جوزاني، فخرالدين فخرالديني، ‏اكبر عالمي، مهدي منعم، محسن شانديز، ‏محمدعلي سجادي، سيف‌الله صمديان، هارون ‏ياشايي، مسعود زنده‌روح، افشين شاهرودي و ‏مهران عفت‌رخ برگزار شد. ‏
اما سيف‌الله صمديان كه در اين مراسم حاضر شده ‏بود، در جمع خبرنگاران درباره اين هنرمند حرف ‏زد: «اصغر بيچاره زماني كه وارد كار سينما شد، ‏ديگر آن را رها نكرد و سينما نيز او را رها نكرد. ‏من پيش از اين نيز گفته‌ام كه اصغر، بيچاره سينما ‏بود. او در زمينه‌هاي متفاوت سينمايي و در نقاطي ‏كه از يكديگر بسيار دور هستند، كار كرد. تا ‏آخرين روزهايي كه او را ديدم، هميشه مي‌گفت: ‏‏«من زيرخاكي هستم» اما مطمئن هستم تمام ‏روي خاكي‌ها را نيز دوست داشت. خاطره عجيبي ‏كه از او دارم به مراسم خاكسپاري پرويز فني‌زاده ‏برمي‌گردد. بيچاره از اين مراسم يك فيلم «سوپر ‏هشت» تهيه كرد و آن را در تالار وحدت به ‏نمايش گذاشت. در آن دوره كسي به فكر اين‌ ‏حرف‌ها نبود و مانند الان همه با گوشي موبايل ‏خود فيلم نمي‌گرفتند. » صمديان در ادامه ‏صحبت‌هايش به عدم وجود موزه عكس در ايران ‏اشاره كرد و گفت: «بزرگ‌ترين مشكل ايران اين ‏است كه با وجود تمام دارايي‌هاي استثنايي عكس ‏خود، موزه عكس ندارد. تمام آرشيوهاي ما بايد در ‏دل موزه عكس جمع‌آوري شود. من اميدوارم با ‏رسمي‌تر شدن انجمن عكاسان و جدي‌تر كار ‏كردن هيات‌مديره آن، اين موضوع پيگيري شود. ‏تا زماني كه اين موزه نباشد، همه آثار پراكنده ‏هستند و اميدوارم با كمك خانواده بيچاره، آرشيو ‏او در دل اين موزه برود. زماني كه اين موزه ‏راه‌اندازي شود، همه مجموعه‌ها كنار يكديگر ‏جمع‌آوري شده و بازديدكنندگان چه توريست ‏باشند، چه پژوهشگر، به آرشيوي دسترسي پيدا ‏مي‌كنند كه هفت، هشت سال بعد از اختراع ‏دوربين عكاسي در ايران جمع‌آوري شد». افشين ‏شاهرودي، عكاس و عضو هيات‌مديره انجمن ‏عكاسان هم يكي ديگر از افرادي بود كه ترجيح ‏داد همچون صمديان درباره اصغر بيچاره و ‏راه‌اندازي موزه عكس صحبت كند؛ «اصغر بيچاره ‏در گفت‌وگويي گفته بود: «من عاشق آسمان و ‏سبزه و پرنده و كلاغم؛ كلاغي كه هر روز من را ‏بيدار مي‌كند.» اين جملات معرف شخصيت او ‏هستند. من او را از دهه 60 مي‌شناسم و در تمام ‏اين سال‌ها نديده بودم برنجد يا كسي را از خود ‏برنجاند.» شاهرودي با اشاره به اينكه موزه تاريخ ‏يك كشور است، درباره ايجاد موزه عكس و ‏نگهداري از آرشيو عكس‌هاي اصغر بيچاره گفت: ‏‏«اگر اين كار انجام نشود، درباره تاريخ كشورمان ‏سهل‌انگاري كرده‌ايم. اميدوارم دولت در زمينه ‏آرشيوهاي بيچاره فكري كند و با ايجاد يك موزه ‏نگذارد اينها از بين بروند. انجمن عكاسان، پشتوانه ‏مالي زيادي براي انجام اينگونه كارها ندارد اما به ‏عنوان نماينده جامعه عكاسي از اين كار حمايت ‏معنوي مي‌كند. من به اعضاي هيات‌مديره اين ‏موضوع را منتقل مي‌كنم تا پيگيري‌هاي لازم را ‏براي اين موضوع انجام بدهند.»‏

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون