علي صوفي در گفتوگو با «اعتماد»:
ماموريت محمدعلي نجفي در شوراي عالي سياستگذاري پايان يافت
1- جلسه در حضور رييس دولت اصلاحات و در دفتر ايشان بوده است. بنا بر نتيجه اين جلسه شوراي عالي سياستگذاري به كار خود ادامه خواهد داد ولي در مورد تركيب شورا و تعدادي از اعضاي آن بنا شد بعدا تصميمگيري شود و كار گروهي روي اين موضوع كار كند و تركيبش را مشخص كند. اصل شورا با آن ماهيت و رسالتي كه درباره انتخابات داشت ادامه خواهد يافت. نهادي به نام شوراي عالي سياستگذاري براي ساماندهي امور انتخابات به كارش ادامه خواهد داد.
2- ما نواقصي را مطرح نكرديم. برخي دوستان از شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات نواقصي را برشمردند كه بيشتر معطوف به تركيب شوراي عالي بود و دربرگيرنده اصل شورا نبود.
3- كميتهاي كه به بررسي اصلاح ساختارها و تركيب شوراي عالي ميپردازد از دل همان اعضاي شوراي عالي سياستگذاري انتخاب خواهد شد.
4- در مورد ماموريتي كه به آقاي نجفي داده شد مقداري خلط مبحث شد. ماموريتي كه رييس دولت اصلاحات در جلسه شوراي مشورتي به آقاي نجفي داد كه درراستاي بررسي طرح ساختاري شوراهاي شهر و روستا بوده است و رييس دولت اصلاحات در جلسه دوشنبه شب اعلام كرد كه اين ماموريت پايان يافته است. صرفا همين وظيفه بوده است. آنها روي طرح كار كردند و نظر كارشناسيشان را اعلام كردند. ماموريت آنها تمام شد و هيچ ربطي هم به انتخابات ندارد. در مورد انتخابات شوراي شهر همان شوراي عالي سياستگذاري تصميم خواهد گرفت.
5- آقاي عارف همچنان از نظر آقاي خاتمي جايگاه خود را خواهد داشت. به هر حال اين بايد با يك پروسه دموكراتيك تصميمگيري شود. اين مساله به نظر شخص آقاي عارف هم بستگي دارد كه بخواهد نقش خود را به چه صورت ادامه دهد. ليكن احتمال اينكه رياست شوراي عالي را به عهده نداشته باشند، كم و بعيد است.
6-اصلاحطلبان با توجه به جميع شرايطي كه در كشور حاكم است ترجيح ميدهند به صورت جبههاي حركت كنند و زمينه براي فعاليت احزاب فراهم نيست. بنابراين فعاليت حزبي براي اصلاحطلبان با محدوديتها و چالشهاي جدي مواجه است. از همين رو احزاب توانستهاند آنچنان كه بايد فراگير شوند و جبهه اصلاحطلبان را تحت پوشش قرار دهند. حتي احزاب بزرگي كه الان وجود دارند نتوانستهاند نقش مهمي را در سياستورزيها و در بزنگاههاي انتخاباتي داشته باشند. شرايط به گونهاي است كه اجازه نميدهند احزاب به چنين وضعيتي برسند. رفتارهايي كه در گذشته با احزاب شده اين مساله را نشان ميدهد. از طرفي زمينه و بستر لازم براي احزاب فراگير نيز وجود ندارد. حزب فراگير اصلاحطلب احتمالا محدوديتهاي زيادي را بايد تحمل كند كه از انرژي حركت اصلاحطلبان ميكاهد. حتي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات كه احزاب را ساماندهي كرد نتوانست فراگير باشد و آقاي خاتمي ناچار شد شوراي عالي سياستگذاري را به وجود آورد. بنابراين موانع پيش روي حزب فراگير اصلاحطلب زياد است و فعلا شدني نيست.