• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3608 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۳ شهريور

علي شمخاني، مقام عالي هماهنگ‌كننده اقدامات سياسي - امنيتي ايران با سوريه و روسيه:

ائتلاف تهران - مسكو همچنان باقي است

حسين جابري انصاري، معاون وزير امور خارجه ديروز در آنكارا رايزني چهار ساعته‌اي را با همتاي ترك خود انجام داد

محمد ابراهيم ترقي‌نژاد

تحولات خاورميانه اين روزها شتاب بسياري پيدا كرده است. امروز خاورميانه، ديگر شبيه ديروزش نيست و فرداي آن هم متفاوت از آن چيزي است كه امروز رقم مي‌خورد؛ گويي خاورميانه به شطرنجي تبديل شده است كه تكان دادن يك مهره، منجر به تغيير صحنه بازي و بالطبع تغيير در نتيجه آن خواهد شد. نگاه همه بازيگران منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي نيز به يك نقطه متمركز شده است: سوريه. از سوي ديگر، پازل همكاري‌هاي نوين و ايجاد ائتلاف‌هاي جديد اندك اندك در حال كامل شدن هستند و منطقه خاورميانه در حال تجربه جديدي از همكاري‌هاست. تلاش‌هاي منطقه‌اي نيز براي حل و فصل بحران سوريه هم‌اينك نيز بيشتر از سوي ايران، روسيه، تركيه دنبال مي‌شوند. همين مساله، فاصله رايزني‌ها و ديدارهاي مقام‌ها را كاسته و موجب شده تا هفته‌اي نباشد كه يكي از مقام‌هاي اين سه كشور ميزبان ديگري نباشند؛ ابتدا رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه به سن‌پترزبورگ رفت تا دست دوستي با ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه بدهد و از علاقه‌مندي آنكارا براي پيوند و البته همكاري با تزار روس سخن بگويد. پس از آن، محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران سفري يك‌روزه به آنكارا داشت تا مسائل دوجانبه و منطقه‌اي را در فضاي ايجاد شده تركيه پساكودتا مورد پيگيري قرار دهد. سفري كه توانست همراه با دستاوردهايي هم باشد و نتيجه‌اش آن شد كه هنوز يك هفته از آن تاريخ سفرش نگذشته، مولود چاووش‌اوغلو در ميانه سفر خود به هندوستان، سفري اعلام‌نشده به تهران داشته باشد و گفت‌وگويي پنج ساعته با ظريف داشته باشد. پيش از آن، ميخاييل باگدانف به تهران آمد و با حسين جابري انصاري و محمدجواد ظريف ديدار كرد. پس از آن هم معاون عربي و آفريقاي وزارت امور خارجه گفت كه در آينده‌اي نزديك به مسكو و آنكارا سفر خواهد كرد. دوشنبه شب زمان آن سفر فرارسيد و معاون ظريف در راس هياتي وارد آنكارا شد. او طي اين سفر با اميد يالچين، معاون منطقه‌اي وزارت امور خارجه تركيه ديداري چهار ساعته داشت و درباره تحولات منطقه‌اي و افزايش همكاري‌هاي دو كشور با هدف حل سياسي و مسالمت‌آميز بحران‌هاي جاري در منطقه رايزني كرد.
آيا رقباي ديروز، به شركاي امروز تبديل مي‌شوند؟
كودتا فصل جديدي از سياست خارجي را در تركيه رقم زده و موجب شده است تا ترك‌ها دوره جديدي از روابط را با كشورهاي مختلف از جمله ايران و روسيه دنبال كنند. اگر تا پيش از كودتا آنكارا بنا به ملاحظات سياسي و امنيتي خويش سياست متفاوتي را نسبت به تهران و آنكارا دنبال مي‌كرد؛ اينك مقام‌هاي ترك به گونه‌اي ديگر مي‌انديشند و فكر مي‌كنند آثار منفي ترتيبات سياسي و امنيتي پيشين بيش از آثار مثبت آن بوده است. اگر تركيه ديروز با در پيش گرفتن سياست تهاجمي در عرصه منطقه‌اي درصدد افزايش نفوذ خود در ساختارهاي سياسي و امنيتي منطقه و همچنين كشورهاي پيراموني‌اش بود و تصور مي‌كرد با ايدئولوژي‌گرايي مي‌تواند بيشترين تاثير را ايجاد كند و به قدرت برتر تبديل شود و به همين خاطر با ابزار عمدتا امنيتي جنگ‌هاي نيابتي تلاش مي‌كرد خواسته‌هايش را پيش ببرد، امروز متوجه‌اش شده ديگر آن راه‌هاي ديروز، كارايي چنداني ندارند و نمي‌توانند منافع تركيه را تامين كنند. از سويي، افزايش انفجارها در خاك تركيه و گسترش ناامني در منطقه، آنكارا را متوجه كرده كه بايد سياستي جديد اتخاذ كند و ابزاري نوين براي رسيدن به خواست خود در دست بگيرد. در همين راستا، اينك به نظر مي‌آيد ترك‌ها به دنبال بازتعريف جديدي از مهره‌هاي شطرنج منطقه‌اي هستند و مي‌خواهند جاي شركا و رقبا را با يكديگر عوض كنند. اگر تا ديروز تهران و مسكو رقيب آنكارا در سوريه بودند و امريكا و عربستان شركاي تركيه محسوب مي‌شدند، اينك به نظر مي‌آيد كه تركيه درصدد جابه‌جا كردن مهره‌هاست. كودتا، بهانه‌ خوبي شده است تا ترك‌ها تفسير جديدشان را از معادلات منطقه‌اي ارايه كنند و نقشه راه‌شان را براي تحولات منطقه‌اي ارايه كنند. صبر و خويشتنداري استراتژيك ايران و عدم موضع‌گيري‌هايي كه مي‌توانست موجب خراب شدن پل‌هاي بازگشت شود، راه‌ها را براي نزديكي و بازگشت ترك‌ها به سمت ايران هموار كرده است و در اين چارچوب، طي روزهاي اخير، هفته‌اي نيست كه يكي از مقامات دو كشور ميزبان ديگري نباشد. بهرام اميراحمديان، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل منطقه‌اي درباره نزديكي ايران و تركيه در دوره پساكودتا به «اعتماد» مي‌گويد: «ايران و تركيه، دو كشور گره خورده به يكديگر هستند. آنها طي دهه‌هاي گذشته سطح بالايي از مبادلات تجاري را با يكديگر داشته‌اند. مسائل اقتصادي، فرهنگي، تاريخي و امنيتي نيز پيوندهاي دو كشور را به يكديگر افزايش داده است و همه اينها موجب مي‌شود تا تهران و آنكارا نتوانند يكديگر را ناديده بگيرند.» او درباره افزايش رايزني‌هاي تهران و آنكارا نيز مي‌گويد: «رايزني‌ها قطعا درباره سوريه است و نشان مي‌دهد تحولاتي در سوريه در حال رخ دادن است كه ما از پشت پرده آن اطلاعي نداريم.» در مقابل اين اظهارات، حسن بهشتي‌پور، تحليلگر مسائل سياست خارجي درباره رايزني‌هاي فشرده ميان تهران و آنكارا مي‌گويد: «اين روابط از جنس افزايش مناسبات نيست بلكه به دليل ضرورت‌هاي فوري است كه موجب مي‌شود تا مسوولان دو كشور به صورت فشرده با يكديگر ديدار داشته باشند. موضوع اين ديدارها نيز سوريه است و مقامات دو كشور مي‌خواهند در آن نحوه همكاري‌ها براي خروج از برون‌رفت كنوني در سوريه را پيدا كنند. تعديل‌هاي آشكار تركيه در سوريه هم زمينه را فراهم كرده است.»
قرار نبود هواپيماهاي روسيه بمانند
استقرار بمب‌افكن‌هاي روسيه در پايگاه نوژه همدان براي انهدام مواضع گروه‌هاي تروريستي در سوريه، به همان اندازه كه توجه‌ها را به خود جلب كرد، خروج‌شان هم در رسانه‌هاي بين‌المللي پر سروصدا بود و موجب شد تا هر رسانه‌اي از ظن خود دليلي را براي آن بتراشد؛ با آنكه سخنگوي وزارت امور خارجه ايران گفت حضور روس‌ها موقتي بوده است، برخي ديگر گفتند گلايه‌هاي تهران از مسكو موجب شد تا روسيه دست به تعليق پروازها بزند. همين مسائل موجب شد تا علي شمخاني به ميدان بيايد و نظرش را درخصوص اتفاقات رخ داده بگويد. او در گفت‌وگو با صداوسيما گفت: قرار نبود هواپيماهاي روسي در اين پايگاه بمانند بلكه مقرر بود از روز«ر» تا روز پنجشنبه بمانند و بروند. اين هواپيماها ديروز نرفتند بلكه طبق طراحي عمليات زميني، پنجشنبه گذشته رفتند و اين ناشي از فشار كشورهاي ديگر نبود. وي افزود: كشورهاي ديگر از اين همكاري‌هاي راهبردي، متحير و غافگير شدند به همين علت نتوانستند منويات شوم‌شان را در شكست محاصره حلب به ثمر برسانند. دبير شوراي عالي امنيت ملي همچنين درباره ديدگاه‌هاي متفاوت درباره همكاري‌هاي راهبردي ايران و روسيه گفت: در ساختار نظام جمهوري اسلامي ايران، كندي و بن‌بست در تصميم‌گيري مدت‌هاست رفع شده است و متناسب با نيازها براي تامين امنيت كشورمان، ساختار تصميم‌گيري ما به ويژه در عرصه دفاعي و امنيتي، زنده، فعال، هوشمند و روزآمد است. وي افزود: اينكه در بخشي از حلب عملياتي شود كه نيازمند پشتيباني هوايي باشد و اين پشتيباني به خواست مستشاران ايراني و اقدام روسيه باشد نشانه اقتدار است نه وابستگي.
حضور روس ها نمايشي بود ؟
با آنكه روس‌ها پنجشنبه نوژه را ترك كرده‌اند، درباره چند‌وچون حضور آنها و ميزان تاثيرگذاري حملات آنها از نوژه تا سوريه ديدگاه‌هاي بسياري وجود دارد. برخي مي‌گويند نوژه قطعه تكميلي پازلي بود كه روسيه در خاورميانه آن را دنبال مي‌كند و آن به رخ كشيدن قدرت خود است و شايد نيز به همين خاطر باشد كه بهرام اميراحمديان به «اعتماد» مي‌گويد: «روسيه مي‌خواهد در خاورميانه فعال‌تر از هر زمان ديگري باشد. يك روز باگدانف در تهران است و روز ديگر در دوحه. فردايش هم به اردن مي‌رود و سپس با مقامات سعودي ديدار مي‌كنند. آنها براي حضور نياز به امكانات دارند و به همين خاطر به ايران نياز دارند تا پل آنها به خاورميانه باشد.» با اين حال، اين استاد دانشگاه حضور روس‌ها و عمليات‌هاي آنها را نمايشي نمي‌داند و مي‌گويد: «تهران و مسكو تا امروز توانسته‌اند اقدامات موثري را در سوريه انجام دهند و عملا مانع از سقوط بشار اسد شده‌اند. او دليل خروج جنگنده‌هاي روسيه از ايران را هم دلخوري ايران بابت رسانه‌اي شدن اين همكاري نمي‌داند. او مي‌گويد بحث استقرار جنگنده‌هاي روسيه در ايران موجب شد تا افرادي در پارلمان‌هاي دو كشور بگويند اين مساله نيازمند دريافت مجوز از مجلس است و همين مساله مي‌توانست ابعاد وسيعي را باز كند كه طرفين مايل به افشاي آن در مقطع كنوني نبودند.» از سوي ديگر، حسن بهشتي‌پور با بيان اينكه استقرار بمب‌افكن‌هاي روسيه در ايران براساس توافق دوجانبه تهران و مسكو و با هدف تسريع در روند مبارزه با تروريسم صورت گرفته، تصريح كرد: «از ابتداي حضور نظامي روسيه در سوريه، يك نوع تقسيم كار ميان تهران و مسكو صورت گرفته بود كه روس‌ها پوشش هوايي را برعهده داشتند و مواضع تروريست‌ها در سوريه را بمباران مي‌كردند و ايران و حزب‌الله در كنار ارتش سوريه بر روي زمين حضور دارند.» البته او عمليات‌هاي روسيه از طريق پايگاه نوژه را هرچند تاثيرگذار مي‌داند ولي مي‌گويد تعيين‌كننده نيست زيرا «مبارزه با تروريسم نيازمند اقدامات ديگري است.» بهشتي‌پور در اين راستا به «اعتماد» گفت: «وقتي جنگنده‌ها مواضعي را بمباران و يك پوشش هوايي براي نيروهاي زميني ايجاد مي‌كند، قطعا سبب خواهد شد تا نيروهاي تروريستي ضربات و لطماتي را ببينند ولي بايد دانست گروه‌هاي تروريستي صرفا با اقدامات نظامي از بين نمي‌روند چراكه آنها از بسترهاي اجتماعي و فرهنگي برخوردارند.» او درباره رفتن روس‌ها از ايران هم مي‌گويد: «روسيه زود نيامد و زود هم نرفت. صحبت‌هاي وزير دفاع مبني بر بي‌معرفتي روس‌ها نشان مي‌دهد كه ايران تمايل چنداني براي آشكار شدن اين موضوع نداشت ولي مسكو به هر دليل حضورشان را اعلام كرد. با اين حال، طرفين به اهداف‌شان دست يافته بودند و لزومي بر باقي ماندن بيش از حد نبود.» البته اين تحليلگر مسائل سياست خارجي همكاري تهران و مسكو در سوريه و حضور روس‌ها در پايگاه هوايي نوژه همدان را حامل يك پيام نيز مي‌داند: «از مدت‌ها پيش امريكا و عربستان تلاش‌هاي بسياري كردند تا ميان ايران و روسيه در سوريه فاصله ايجاد كنند ولي اين همكاري نشان داد كه آنها در رسيدن به خواست خود ناكام بوده‌اند و به خواست‌شان نرسيده‌اند.»
ايران، تركيه و روسيه؛ ائتلافي استراتژيك يا همكاري تاكتيكي؟
چند هفته‌اي است كه بسياري از شكل‌گيري يك ائتلاف جديد سخن مي‌گويند كه از سه عضو تشكيل شده است: ايران، روسيه و تركيه. موضوع همكاري نيز مشخص است: سوريه. با اين وجود آنكه در اين مدت رايزني‌ها ميان مقامات سه كشور افزايش يافته است و اميد است همكاري جديدي ميان اين سه بازيگر ايجاد شود اما هنوز تا اين زمان، عملي عيني و مشخص جز پاره‌اي از تحليل‌ها و رايزني‌ها انجام نشده است. با آنكه به نظر مي‌رسد خاورميانه در بستري از تحولات و فراز و فرودها روبه‌رو است اما هنوز برخي از كشورها پاردايم‌هاي‌شان را عوض نكرده‌اند. به طور مشخص ترك‌ها همچنان از رفتن بشار اسد مي‌گويند و همين موجب شده تا بسياري معتقد باشند كه شكل‌گيري همكاري جديد بستگي به آن دارد كه تركيه تا كجا بخواهد واقعيات منطقه‌اي را درك كند. از سويي، روسيه از مدت‌ها قبل با امريكا درباره سوريه در حال رايزني است و بسياري از تفاهم كلي مسكو و واشنگتن درباره آينده سوريه سخن مي‌گويند و همه اينها موجب شده است تا معادله سوريه بيش از هر زمان ديگري پيچيده‌تر شود. با اين حال، به نظر مي‌رسد سه كشور در يك نقطه به يكديگر مي‌رسند و آن نقطه، «تروريسم» است. ناامني، پاشنه آشيل هر كشور مي‌تواند محسوب شود و به همين خاطر، سه كشور مي‌توانند براي ايجاد ثبات و مبارزه با تروريسم با يكديگر همكاري كنند. حسن بهشتي‌پور درباره همكاري‌هاي احتمالي ايران، روسيه و تركيه درباره سوريه به «اعتماد» مي‌گويد: «من فكر مي‌كنم همكاري‌هايي انجام شود ولي اين همكاري‌ها استراتژيك نخواهد بود. كساني كه مي‌گويند اين همكاري استراتژيك است، از مفهوم رابطه و همكاري استراتژيك خبر ندارند. هم تركيه و هم روسيه به صورت تاكتيكي به ايران نزديك شده‌اند. البته اين مساله عيب نيست ولي نبايد آن را با همكاري استراتژيك اشتباه گرفت. ترك‌ها به ايران نزديك شده‌اند تا از اين طريق فشار بيشتري بر امريكا وارد كنند و مجبور شوند فتح‌الله‌گولن را تحويل دهند. البته تركيه با روسيه و ايران مناسبات اقتصادي چشمگيري دارد و همين مساله موجب مي‌شود تا تهران را نتواند ناديده بگيرد و با توجه به وضعيت كنوني تركيه، درصدد بهبود مناسبات با ايران و روسيه باشد.» اميراحمديان هم درباره همكاري احتمالي ايران، تركيه و روسيه مي‌گويد: «هر كدام از اين سه كشور در سوريه منافع خود را دارند. تركيه به دنبال ايجاد دولت مركزي در دمشق براي عدم ايجاد دولتي كردي است. روس‌ها به دنبال آن هستند تا پايگاه‌هاي‌شان در سوريه حفظ شود و در سوريه نفوذشان حفظ شود. ايران هم به دنبال دولت قدرتمندي است تا حلقه اتصال جبهه و محور مقاومت بماند. بدون چنين دولتي، محور مقاومت با مشكلات بسياري روبه‌رو مي‌شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون