فلاشبك
اينكه آمدم به اختيار من نبود. من ميروم چون خوانده شدهام. تمام حجت من بر مسلماني حسينبنعلي بود آنچنان كه تو به من گفتي و در آن مجلس شيوخ شنيدم كه از حسين ديگري ميگويند كه به راه دنيا رفته است. گفتم نكند دير شود و من او را نديده باشم و حقيقت را نيافته و همه عمر زير سايبان شك اسف بخورم كه چرا بر حقيقت دانا و بينا نيستم.
روز واقعه- بهرام بيضايي