سكوت درباره يك روز جهاني
نازنين متيننيا
ديروز روز جهاني معلولان بود؛ روزي كه قرار است به تمام مردم جهان يادآوري كند كه كمتواني جسمي دليلي براي محدوديت نيست و آنهايي كه سلامت جسماني كامل ندارند به اندازه انسانهاي سالم، حق زندگي خوب را دارند.
اما در عصر جمعه هفتهاي پر از تعطيلي و در روزهايي كه همه سرگرم اخبار سياسي و اتفاقهاي مختلف بودند يا مشغول همراهي با روز جهاني ايدز، اين روز مهم در تقويم گم شد. خبرگزاريها در حد يك خبر ساده اين روز را يادآوري كردند و در شبكههاي مجازي، نه هشتگي براي معلولان ترند شد و نه كسي به كسي يادآوري كرد كه اين روز براي آدمهايي است كه در همسايگي ما زندگي ميكنند و به اندازه ما حق زندگي دارند، اما به اندازه ما امكاناتي براي زندگي ندارند.
اين گمگشتگي در شرايطي اتفاق ميافتد كه همين تابستان، تيمملي پارالمپيك ايران با ستارههاي ورزشكار زن و مردش، افتخارآفرين شد و در همان مدت كوتاه برگزاري بازيها، اهالي شبكههاي مجازي حسابي حواس خود را جمع كردند و درباره موفقيتهاي اين ورزشكاران و زندگي با شرايط سخت از لحاظ امكانات نوشتند. اما ديروز انگار روز ديگري بود؛ روزي كه خبرهاي ديگر آنقدر مهم و پررنگ بودند كه بايد معلولان مثل هميشه در سايه آنها گم ميشدند.
ديروز روز معلولان بود اما دقيقا شبيه يك روز عادي و بيتوجه به اين قشر خاص سپري شد. نه كسي پيامي داد و نه كسي از درك شرايط آنها گفت و نه حتي كسي خواست كه امكانات زندگي براي معلولان بهتر شود و حداقل در شهر و اطراف خود كمي تغيير در فضا و امكانات شهري به نفع كمتوانها ببينيم. روزي كه به نام معلولان ثبت شده، عصرجمعه بيتفاوتي شد شبيه بقيه روزها كه در آن انسانهاي كمتوان با مرارت و سختي با مشكلات زندگي دست و پنجه نرم ميكنند تا شايد كمي شرايط را براي خود بهتر كنند و با تلاش و صرف انرژي چند برابر يك انسان سالم، در جامعهاي كه چندان به آنها توجه نميكند، به معناي واقعي كلمه به آنچه ميخواهند و شايسته آن هستند، برسند.