• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3703 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۶ دي

عدم تشكيل دولت كردي، مهم‌ترين دليل نزديكي تركيه به ايران و روسيه

رحمان قهرمان‌پور تحليلگر مسائل تركيه

 


طي روزهاي اخير سطح درگيري‌هاي تركيه در سوريه افزايش يافته و شاهد افزايش تلفات و پرداخت هزينه‌هاي مختلف از سوي اين كشور در خصوص مساله سوريه هستيم. بخش عمده‌اي از اين هزينه‌هاي تركيه، به دليل تغيير سياستي است كه آنكارا درخصوص سوريه اعمال كرده است. به عبارت ديگر، در پيش گرفتن سياستي نسبتا مستقل‌تر و متفاوت‌تر از گذشته از سوي دولت تركيه در قبال بحران سوريه موجب شده است تا هزينه‌هاي آنها نيز افزايش يابد. هم‌اينك موضوع سوريه از سه جنبه براي ترك‌ها اهميت حياتي پيدا كرده و موجب شده است تا آنها ناگريز سوريه را به موضوع نخست سياست خارجي‌شان تبديل كنند.
نخستين بعد و مولفه موثر و قابل توجه در سياست تركيه در سوريه، حضور پ‌ك‌ك در خاك سوريه و افزايش احتمال تشكيل دولت كردي در شمال سوريه است كه اين مساله، نگراني‌هاي بسيار زيادي را براي ترك‌ها ايجاد كرده است. در اين راستا، آنها تعداد بسيار زيادي از رهبران و نمايندگان مجلس عضو حزب دموكراتيك خلق را دستگير كرده و مذاكرات صلح ميان دولت تركيه و كردها متوقف شده است هرچند كه عبدالله اوجالان، رهبر كردهاي تركيه نسبت به برگزاري مذاكرات صلح ابراز علاقه كرده است. با اين وجود، حضور و نقش‌آفريني پ‌ك‌ك و انجام عمليات‌هاي تروريستي توسط آنها و سپس بازگشت‌شان به سوريه سبب شده است تا توان عملياتي آنها افزايش يابد در حالي كه پيش از اين، در صورتي كه پ‌ك‌ك اقدامي را انجام مي‌داد، ارتش تركيه مي‌توانست با تعقيب‌شان در خاك تركيه، با آنها برخورد كند ولي امروزه، پ‌ك‌ك در مناطق مختلف تركيه حملات تروريستي انجام مي‌دهد و سپس به خاك سوريه مي‌رود و به تجديد قوا مي‌پردازد. از طرفي، افزايش قدرت‌گيري كردهاي سوريه موجب شده است تا دولت تركيه از پيوند خوردن كردها با يكديگر بيم داشته باشد. همين مساله نيز موجب شده است تا دولت تركيه براي رفع اين نگراني مهم با تمام قوا و توان عملياتي خود وارد خاك سوريه شود تا در خارج از خاك‌هاي خود با اين نيروها برخورد كند. پس مي‌توان گفت هم‌اكنون مهم‌ترين هدف تركيه در سوريه، عدم تشكيل دولت كردي و سپس جلوگيري از حمله به تركيه از سوي نيروهاي وابسته به پ. ك. ك از داخل خاك سوريه است و مهم‌ترين دليل مذاكره و نزديكي با ايران و روسيه از سوي تركيه نيز به همين خاطر است.
مولفه دوم تاثيرگذار در سياست تركيه درخصوص سوريه، داعش و مقابله با آنهاست. پس از انفجار بزرگ آنكارا كه به كشته شدن 80 شهروند تركيه منجر شد و گروه تروريستي داعش مسووليت انجام آن را پذيرفت، روابط دولت تركيه با داعش به سمت تيره شدن رفت و كودتاي نافرجام جولاي نيز نقطه پاياني بر مماشات تركيه با  داعش بود. البته آنكارا مي‌داند برخورد با داعش براي او همراه با هزينه‌هاي بسيار است اما تحولات رخ‌داده در منطقه و همچنين با توجه به فشارهاي جامعه جهاني و افكارعمومي براي مقابله با داعش، ترك‌ها وارد مقابله رسمي و جدي با داعش شده‌اند كه همين مساله موجب افزايش اقدامات تروريستي داعش در خاك تركيه و اخيرا در آتش سوزاندن دو سرباز ارتش تركيه شده است. البته در منطقه الباب تركيه درگيري‌هاي شديدي ميان ارتش تركيه و داعش در روزهاي اخير صورت گرفته است و به ادعاي مقام‌هاي آنكارا، آنها توانستند بيش از هفتاد نفر از نيروهاي وابسته به داعش را به هلاكت برسانند.
مولفه سوم در سياست تركيه درخصوص سوريه، مساله حلب و آزادسازي اين شهر توسط ارتش سوريه و حاميان او است كه به تضعيف معارضان سوري كه از رابطه خوبي با دولت تركيه برخوردار هستند و از سوي آنكارا مورد حمايت واقع مي‌شدند، است. در واقع، حلب پايگاه اخوان‌المسلمين سوريه محسوب مي‌شد و تركيه اميد داشت با پيروزي معارضان، گروه‌هاي اخواني قدرت را در سوريه در اختيار بگيرند و از جايگاه خوبي برخوردار شوند اما با آزادي حلب از دست مخالفان بشار اسد، اين خواسته به محاق رفته است.
با توجه به اين سه مولفه و موضوع اساسي براي آنكارا در سوريه، هزينه‌هاي ترك‌ها در سرزمين شام در حال افزايش يافتن است. البته اين هزينه‌ها صرفا به دليل وجود بحران در سوريه نيست بلكه بخشي از آن هزينه‌ها، به خاطر سياست‌هاي غلط رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه در سال‌هاي اخير و به ويژه پس از كودتاي نافرجام 15 جولاي است. از جمله اين سياست‌هاي غلط، دستگيري فعالان كردي و تقويت احساسات ناسيوناليستي براي تضعيف كردها است كه موجب جزم‌تر شدن عزم آنها و بلندپروازي آنها در سوريه شده است. در مجموع مي‌توان گفت كه تمامي هزينه‌هاي تركيه معلول بحران در سوريه نيست.
با اين وجود ممكن است اين سوال براي بسياري مطرح شود كه دولت تركيه تا چه زماني مي‌تواند اين هزينه‌ها را تحمل كند؟ هم‌اينك آنكارا احساس مي‌كند در مقابل اين هزينه‌ها، آورده‌هاي خوبي داشته و در مقابل اين هزينه‌ها، نتايج خوبي را هم گرفته است. اگر اين هزينه‌ها به منتفي شدن تشكيل دولت كردي در شمال سوريه منجر شود، براي ترك‌ها همين مساله كافي است چراكه تركيه در قبال مساله كردي از هر زمان ديگري آسيب‌پذيرتر شده است. اگر شرايط براي تركيه همانند 20 سال پيش بود، آنها مي‌توانستند مساله كردها را با سركوب و برخوردهاي خشن تخفيف داده و به تاخير بيندازند اما امروز شرايط متفاوت از گذشته است و پس از مساله كوباني و خيزش احساسات ناسيوناليستي در ميان كردهاي سوريه و تركيه، دولت حزب عدالت و توسعه نگران تشكيل دولت كردي در شمال سوريه و سرايت آن به تركيه است. ارزيابي دولت تركيه مبتني بر آن است كه هزينه‌هاي كنوني جايگاه تركيه در سوريه را تقويت كرده و حداقل توجيه‌بخش حضور آنها است. با اين وجود، اگر نظام پارلماني موجود در تركيه مطابق خواست اردوغان به نظام رياستي تغيير كند، انگيزه رييس‌جمهور تركيه هم براي ماجراجويي كاهش پيدا مي‌كند و حداقل در داخل، سياست معتدل‌تر و معقولانه‌تري را در پيش بگيرد و شايد آن زمان نخواهد كه هزينه‌هاي كنوني را در سوريه پرداخت كند.
با اين حال، هزينه‌هاي كنوني دولت تركيه در افكارعمومي تركيه هم بازتاب داشته است. البته بايد توجه داشت كه افكار عمومي در همه دنيا يكدست نيست و حالت ژله‌اي دارد. اپوزيسيون دولت تركيه يعني طرفداران حزب جمهوري خلق با هزينه‌هاي كنوني درخصوص سوريه مخالف هستند. در واقع، آنها از ابتدا مخالف حضور تركيه در سوريه بوده و هستند اما بخشي از طرفداران اردوغان و همچنين ناسيوناليست‌ها معتقدند اين هزينه‌ها به‌ازاي تامين امنيت تركيه است و به همين دليل، حزب عدالت و توسعه تركيه همسو با حزب حركت ملي با دامن زدن به احساسات ناسيوناليستي، آن هزينه‌ها را توجيه مي‌كنند. ما بايد توجه داشته باشيم كه ناسيوناليسم در تركيه از ريشه‌اي تاريخي برخوردار است و بازي با احساسات افكار عمومي موجب همراهي بخشي از مردم مي‌شود. البته روشنفكران، رسانه‌ها و اپوزيسيون حزب عدالت و توسعه، مخالف سياست‌هاي اردوغان از جمله نقش‌‌آفريني تركيه در سوريه و متعاقب آن، اين هزينه‌ها هستند. با اين حال، براساس آخرين نظرسنجي‌ها، 48 درصد مردم تركيه موافق تغيير نظام پارلماني به نظام رياستي هستند كه براساس آن مي‌توان اين تلقي را داشت كه اين آرا، ميزان حاميان اردوغان هستند و اين، نشان از آن دارد كه سياست‌هاي اردوغان مورد حمايت اين افراد نيز است.
با اين حال، سياست‌هاي سوريه‌اي تركيه در ماه‌هاي اخير پوست‌اندازي‌هاي بسياري داشته است. آنكارا در هفته‌هاي اخير نزديكي‌هايي با تهران و مسكو داشته است. البته همچنان تضادها و اختلافات بسياري در ميان اين سه بازيگر وجود دارد كه البته اين اختلافات و تضاد در سياست، امري طبيعي محسوب مي‌شوند. شايد در حالت خوش‌بينانه ايران و تركيه حدود 20 درصد سياست‌هاي‌شان در قبال سوريه همخواني داشته باشد. مسائلي همچون حفظ تماميت ارضي در سوريه، عدم تجزيه اين كشور، عدم تشكيل دولت كردي و مقابله با تروريسم و جلوگيري از رشد آنها نقاط اشتراك در منظومه ايران و تركيه در سوريه است اما همچنان مسائلي نظير آينده بشار اسد، ايجاد منطقه امن و پرواز ممنوع، كمك‌هاي ايران و روسيه به دولت سوريه و همچنين معارضان و كساني كه حق دارند در نظام آتي سوريه مشاركت داشته باشند، همچنان محل اختلاف طرفين است كه البته امر عجيبي هم نيست. نكته قابل اهميت نيز در همين مساله نهفته است كه آنچه باعث گفت‌وگو و مذاكره مي‌شود، در همين مسائل متضاد نهفته است زيرا هنگامي كه درخصوص مساله يا مسائلي اشتراك نظر دارند، ديگر گفت‌وگو نمي‌كنند. ايران اعتقاد دارد كه اين گفت‌وگوها مي‌تواند به حل مساله سوريه و پيشبرد راهكارهاي سياسي كمك ‌كند و تركيه نيز احساس مي‌كند كه اين گفت‌وگو‌ها اگر حداقل 10درصد هم جايگاهش را در سوريه تقويت كند و منطبق با اهدافش باشد، به نفعش است. در بند هشت بيانيه سه جانبه ايران، روسيه و تركيه در اجلاس مسكو نيز مشاهده مي‌كنيم كه طرفين ضمن تاكيد بر مبارزه با داعش و جبهه النصره معتقد به تفكيك گروه‌هاي معارضه از گروه‌هاي تروريستي هستند كه معناي ضمني آن، پذيرش تروريست نبودن برخي از گروه‌هاي مخالفان است كه امتيازي براي ترك‌ها محسوب مي‌شود و البته آنها نيز امتيازي را به ايران و روسيه داده‌اند.
با همه اين تفاصيل، نمي‌توان سياست امروز تركيه را همانند سياست گذشته اين كشور در سوريه دانست. آنها به ايران و روسيه نزديك شده‌اند. شايد يكي از دلايل نزديكي ترك‌ها به اين دو كشور، به دليل افزايش تنش‌هاي صورت گرفته ميان آنها با اتحاديه اروپا باشد. البته بايد دانست كه نگاه تركيه به اتحاديه اروپا، نگاهي استراتژيك است. با وجود فشارها، مخالفت‌ها، تنش‌ها و برگزيت، نيمي از تجارت خارجي تركيه با اتحاديه اروپا است كه فاكتور مهمي محسوب مي‌شود. تركيه و اروپا از نظر ژئوپولتيكي درهم‌ تنيده‌اند. در گذشته نيز هرگاه تركيه با اتحاديه اروپا وارد چالش مي‌شد، آنها خود را به تهران و مسكو نزديك‌تر مي‌كردند تا نرخ خودشان را براي اروپايي‌ها افزايش دهند. مجموعه اين مسائل موجب مي‌شود تا جدايي تركيه از اروپا در بلندمدت، محال به نظر برسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون