رشد اقتصادي چيست؟
روزنامه اعتماد
شوراي نويسندگان
با اعلام بانك مركزي مبني بر رشد اقتصادي 4/7 درصدي در 6 ماه اول سال جاري، مخالفان دولت در موقعيت نامناسبي قرار گرفتند و هركدام سعي كردند اين عدد و رقم را با چالش مواجه كنند و اعتبار آن را زير سوال ببرند. ولي نفي كلي اين عدد ممكن نبود، زيرا آمار بانك مركزي معتبر است و نميتوان آن را رد كرد، مگر آنكه دلايل محكمي براي نقد علمي اين آمار در دسترس باشد. بنابراين دو شيوه ديگر را در نقد و رد اين ادعا پيش گرفتند. اول اينكه مدعي شدند اين رشد در زندگي مردم ديده نميشود. به طور قطع اگر از مردم درباره وضع اقتصادي آنان بپرسيم از وضع اقتصادي خود گلايه دارند، ولي اين دو موضوع در كوتاهمدت و زمان چند ماهه ربط روشني با يكديگر ندارند، به ويژه در اقتصادي كه دولت اصولگراي احمدينژاد از خود باقي گذاشته بود، سالهاي زيادي طول خواهد كشيد كه حتي با همين ارقام رشد اقتصادي، وضع جامعه و مردم به حد قابل قبولي برسد.
ولي شيوه دوم جالبتر بود. اين شيوه از سوي امام جمعه محترم مشهد به كار گرفته و در روز جمعه به اين صورت بيان شد كه:
- «اينكه ميگوييد به فاصله 6 ماه، 4/7 درصد رشد اقتصادي داشتيم، پيشرفتهترين كشورهاي دنيا هم به فاصله 6 ماه اينقدر رشد نميكنند، ما چطور اينقدر رشد داشتيم؟!
- بعد آقاي وزير بيايد توجيه كند و بگويد علت آن اين است كه امسال نسبت به سال گذشته ما مقدار زيادي نفت فروختيم! مگر فروش نفت رشد اقتصادي است؟
- اگر فروش نفت رشد اقتصادي است، پس عربستان سعودي رشد اقتصادياش از همه دنيا بالاتر است.
- اين نفتي كه شما فروختيد، پولهايش كجا رفت؟ پولهايش كه به كشور برنگشت، پولهايش در بانكهاي خارجي مانده و امريكا نميگذارد وارد كشور شود.
- حوزههاي علميه ما پيچيدهترين مسائل اقتصادي را تحصيل ميكنند، به اقتصاد وارد هستند، همه مردم نيز متوجهاند، طوري نگوييد كه مشكل پيش بيايد.»
در اين مورد نكات زير قابل توجه است:
1- بخش اول سخن ايشان دقيق نيست. هيچكس نگفته كه در فاصله شش ماه، 4/7 درصد رشد اقتصادي بوده است. بلكه اين رشد در 6 ماه اول سال جاري نسبت به 6 ماه مشابه سال پيش است و نه نسبت به ابتداي سال. در واقع اين رشد يك ساله است و نه شش ماهه. ولي اينكه در پيشرفتهترين كشورهاي دنيا هم چنين رشدي رخ نخواهد داد درست است. اصولا ارقام بالاي رشد اقتصادي در كشورهاي توسعهيافته رخ نميدهد، بلكه در كشورهاي در حال توسعه رخ خواهد داد. اگر قرار باشد كه امريكا هم مثل چين طي دو دهه رشد دو رقمي را تجربه كند، همه دنيا را خواهد بلعيد. ولي چين به عنوان يك كشور با سطح سرانه پايين ميتواند رشد دو رقمي را براي دو دهه تجربه كند، ولي به مرور از اين رشد كم خواهد شد. بنابراين تعارضي ندارد كه ما به عنوان يك كشور در حال توسعه رشدهاي بالاتري از كشورهاي پيشرفته را تجربه كنيم كه بايد هم چنين كنيم. اين امر دلايل اقتصادي دارد كه مهمترين آن پايين بودن سطح اقتصادي يك كشور در حال توسعه است. اگر درآمد سرانه يك كشور فقير 1000 دلار باشد به راحتي با افزايش 100 دلار درآمد سرانه ميتواند به 1100 دلار يعني رشد 10 درصدي برسد. ولي در نروژ كه درآمد سرانه آن بالاي 40000 دلار است، افزايش 10 درصدي آن 4000 دلار ميشود كه رقم بسيار بالايي است. آنان 800 دلار هم به درآمد خود اضافه كنند، رشدشان 2 درصد ميشود در حالي كه رشد مطلق آن 8 برابر آن كشور فقير است.
2- پرسيدهاند كه مگر فروش نفت رشد اقتصادي است؟ بله متاسفانه چنين هست. چون رشد اقتصادي چنين تعريف ميشود كه: «GDP يك كشور برابر است با حاصل جمع ارزش افزوده ناخالص كليه توليدكنندگان مقيم آن كشور. تفاوت نسبي دو GDP ميشود رشد اقتصادي.» و توليد نفت موجب ارزش افزوده ميشود پس افزايش فروش نفت موجب رشد اقتصادي ميشود ولي اين رشد با رشد ناشي از توليدات صنعت و كشاورزي فرق ميكند. رشد ناشي از خامفروشي است. همان رشدي كه در دولت آقاي احمدينژاد رخ داد و طرفدارانش آن را مثبت دانستند. اين رشد محصول افزايش شانسي قيمت نفت نبود بلكه محصول برنامهريزي و كوشش فراوان دستاندركاران اين صنعت بود. بنابراين فراموش نكنيم كه اين دولت توانست بازار نفت را به دست آورد و آن را بفروشد و اين اقدام مهمي است. مساله اصلي از حالا به بعد است كه اين پول را چگونه استفاده كنند. آيا مثل دولت قبل رفتار كنند و اتلاف منابع رخ دهد و هيچ توليدي از آن حاصل نشود و هنوز هم مردم ندانند آن پولها چه شد؟ يا مثل دولتهاي عاقل رفتار كرده و آن را سرمايهگذاري كنند، بلكه تا چند سال بعد تبديل به توليد و اشتغال شود.
3- در مورد عربستان نيز سخن دقيقي گفته نشده است. اگر يك كشور رشد بالايي داشته باشد، به اين معنا نيست كه اقتصادش بالاتر است. اگر درآمد كسي از 1000 دلار به 1200 دلار برسد 20 درصد رشد كرده ولي به اين معنا نيست كه وضع او از كسي كه درآمد 40000 دلار دارد بهتر است. آن فرد فقير فقط رشد بهتري داشته است. عربستان و ساير كشورهاي نفتي نيز همين طور هستند با افزايش درآمدهاي نفتي وضعشان خوب ميشود و رشد بالايي را تجربه ميكنند ولي اصلا اقتصاد قدرتمندي ندارند.
4- در مورد دريافت پول فروش نفت نيز دقت كافي نشده اين مساله مربوط به دولت پيش بود كه پول فروش همان نفت را نميتوانستند وارد كشور كنند. در اين دولت همه اين پولها در اختيار دولت است. البته قرار نيست مثل قبل اتلاف شود و تبديل به ريال و ميان جامعه توزيع شود و در نهايت هم به فقر و بيكاري دامن زند.
5- قضاوت در مورد بخش آخر سخنان ايشان هم به عهده خوانندگان باشد.