دوقلوهايي كه ميگويند حضور ما نمادين است
با لباسهاي يك شكل و دست در دست هم وارد ستاد انتخابات شدند. حسن و حسين سيدخاني برادران دوقلو و متولد سال 66 هستند. حسن آمده براي انتخابات رياستجمهوري ثبتنام كند و حسين او را همراهي ميكند. وقتي هر دو وارد جايگاه ثبتنام شدند مسوول ثبتنام از حسين خواست كه بيرون از جايگاه برود و با خنده ميگويد: آنقدر شبيه هم هستيد من نميتوانم تشخيص دهم كدامتان براي ثبتنام آمدهايد. زماني كه حسن مراحل ثبتنام خود را طي ميكرد به سراغ برادرش رفتيم تا بپرسيم با چه هدفي براي ثبتنام آمدند و او با خنده ميگويد اجازه بدهيد برادرم هم بيايد بعد مصاحبه ميكنيم زيرا ما همه كارهايمان را با هم انجام ميدهيم. ميپرسم ازدواج كردهايد و ميگويد: بله، همسرانمان هم دو خواهر دوقلو هستند. مراحل ثبتنام كه تمام ميشود كنار هم ميايستند و دست يكديگر را ميگيرند. از حسن كه براي انتخابات ثبتنام كرده ميپرسم با چه هدفي آمده تا نامزد انتخابات رياستجمهوري شود و او ميگويد: ما ميدانيم كه صلاحيتمان تاييد نخواهد شد اما ما به صورت نمادين آمدهايم تا توجه مسوولان را به جوانان جلب كنيم. ميپرسم اگر قرار باشد رييسجمهور شوي كدام رييسجمهور را الگوي خود قرار ميدهي؟ حسين به جاي برادر جواب ميدهد و ميگويد: همه رييسجمهورهاي ما خوبيهايي داشتند اما ما به هيچ جريان سياسي متصل نيستيم و مستقل هستيم. به حسين ميگويم اگر برادرت هم رييسجمهور شود جاي او پاسخ ميدهي و ميخندد و ميگويد: من و برادرم كاملا با هم هماهنگ هستيم. از حسين ميپرسم چرا تو ثبتنام نكردي و ميگويد: اكر من هم ثبتنام ميكردم رقيب برادرم بودم، من رقيبش نيستم، حامياش هستم ضمن اينكه حسن دو دقيقه از من بزرگتر است و حق اوست كه ثبتنام كند. از حسن ميپرسم اگر رييسجمهور شوي برادرت معاون اول ميشود و در پاسخ ميگويد: از معاون اولي بالاتر، ما كارها را تقسيم ميكنيم، يكي سياست داخلي را عهدهدار ميشود و ديگري سياست خارجي. از سابقه اجرايي آنها ميپرسم و ميگويند: ان جي اويي داريم كه در زمان احمدينژاد چند برنامه با همكاري آقاي بذرپاش برگزار كرديم و با ايشان همكاري و رفاقت داريم.