همه سناريوهاي پيش روي احمدينژاديها
كدام شناسنامه از جيب احمدينژاديها بيرون خواهد آمد؟
گروه سياسي| جنجال احمدينژاديها ادامه دارد. نشست خبري برگزار ميكنند، دولت را به توپ انتقاد ميبندند و مدعياند كه بايد پاسخ آنچه كه آنها «اتهام» مينامندش را حالا در روزهاي منتهي به انتخابات بدهند. ميگويند ميخواهند بازداشتشان كنند. همان را كه هشت ماهي بازداشت بوده است. نماينده انتخاب ميكنند كه در صورت بازداشت كانديداي مورد حمايتشان يعني حميد بقايي آنهايي براي ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري به وزارت كشور بروند كه چهارسال پيش هم رفته بودند. صحبت از سه نفري است كه محمود احمدينژاد گفته تنها افراد شبيه به هم در دنيا هستند. چند هفتهاي از اعلام كانديداتوري حميد بقايي معاون احمدينژاد براي انتخابات ميگذرد. روزهايي كه بيشتر آن با وعدههاي انتخاباتي و حمله به دولت گذشته است. با اين همه اما بازي احمدينژاديها دارد همان رنگي را به خودش ميگيرد كه پيش بيني ميشد. يك روز مانده به آغاز ثبت نام كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري حميد بقايي خطاب به ستاد انتخابات كشور دست به قلم ميشود تا براي خودش نماينده تامالاختيار ثبت نام انتخاب كند. او در نامهاش نوشته است: «وفق ماده 55 قانون انتخابات رياستجمهوري بدينوسيله جناب آقايان دكتر محمود احمدينژاد و مهندس اسفنديار رحيم مشايي به عنوان نمايندگان تامالاختيار اينجانب جهت ثبت نام در انتخابات دوره دوازدهم رياستجمهوري معرفي ميشوند لطفا همكاري لازم را مبذول نماييد.» نمايندگان همان دو نفر ديگري هستند كه به او شباهت دارند. يعني اسفنديار رحيم مشايي و محمود احمدينژاد. بهانه در اين ميان چيست؟ چند ساعت بعد عبدالرضا داوري، مشاور رسانهاي رييس دولت نهم و دهم در حساب كاربري خود در توييتر دلايل وكالت بقايي به احمدينژاد و مشايي براي ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري را تشريح كرد. او در يك توييت مدعي تلاش يك جريان امنيتي براي بازداشت بقايي شد تا مانع از ثبتنام او در انتخابات رياستجمهوري شود. اينبار و در روزهاي آتي كه محمود احمدينژاد به ستاد انتخابات كشور برود چهارمين مرتبه حضور او در اين ساختمان براي ثبت نام در انتخابات رياستجمهوريخواهد بود. او دو بار در سالهاي 84 و 88 براي كانديداتوري خودش در اين دو انتخابات و يكبار ديگر در سال 92 براي ثبتنام اسفنديار رحيم مشايي يار غار خود به اين ساختمان رفته بود. بدعتي عجيب كه احمدينژاد به عنوان رييس دولت وقت همراه با يك كانديدا به ساختمان وزارت كشور رفت و مقابل دوربينها دست مشايي را بالا برد و گفت كه «مرخصي ساعتي گرفته است». اگر نهي مقام معظم رهبري در شهريور ماه سال گذشته نبود شايد نيازي به اين نمايش نبود و احمدينژاديها شرايط متفاوتي را براي كار انتخاباتيشان انتخاب ميكردند. اينبار اما اگر مشايي و احمدينژاد بدون حضور بقايي در ساختمان وزارت كشور حضور پيدا كنند شايد شناسنامهاي كه از جيب احمدينژاديها بيرون ميآيد شناسنامه بقايي نباشد. شايد شناسنامه خود احمدينژاد يا شايد هم شناسنامه مشايي كه يكبار مهر رد صلاحيت اين پست به پيشانياش خورده است. محتملترين گزينه در شرايط كنوني ثبت نام خود محمود احمدينژاد است؛ موضوعي كه نخستين تحليل بعد از رويت نامه بقايي به ستاد انتخابات كشور هم بود. هرچند كه در اين ميان احمدينژاديها از يك بازداشت در اردوگاهشان بسيار استقبال ميكنند تا مجموعه كار تبليغاتيشان را تكميل كنند و بگويند«نگذاشتند بقايي بيايد پس خود احمدينژاد ميآيد». هر چه كه هست روزهاي باقي مانده تكليف بازياي را كه احمدينژاديها چند ماهي است آن را آغاز كردهاند روشن ميكند كه برنامهشان چيست؟