دولت ترامپ نميتواند براي تحريم ايران ائتلاف جهاني ايجاد كند
دوستان تهران در برابر تحريمهاي واشنگتن
شهاب شهسواري
طي روزهاي گذشته با افزايش تحركات دولت دونالد ترامپ در امريكا براي متهم كردن ايران به نقض تعهداتش در برجام، گمانهزنيها در مورد احتمال كنارگذاشتن برجام از سوي امريكا و تلاش دولت ترامپ براي برقراري تحريمهاي جديد عليه ايران افزايش يافته است. اما اگر ترامپ بخواهد مسير تحريم ايران را انتخاب كند، راه بسيار سخت و پيچيدهاي براي همراه كردن قدرتهاي جهاني عليه ايران پيش روي خود خواهد ديد؛ قدرتهايي كه هر يك با انگيزههاي خاص خود ترجيح ميدهند در كنار تهران بمانند تا از خواستههاي ترامپ پيروي كنند.
سفر نيكي هيلي، نماينده دايم امريكا در سازمان ملل متحد به وين و ديدار او با يوكيو آمانو، دبيركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در آستانه انتشار گزارش تازه آژانس در مورد اجراي تعهدات ايران بر اساس برجام، يكي از نشانههاي تلاش امريكا براي قانع كردن متحدانش به كنار گذاشتن برجام به نظر ميرسيد. دولت ترامپ ميل خود به كنار گذاشتن برجام را هيچگاه پنهان نكرده است. از زمان تبليغات انتخابات رياستجمهوري كه ترامپ برجام را «بدترين توافق تاريخ» خواند تا زماني كه او پس از اعلام پايبندي ايران به برجام، از وزير خارجه كشورش اظهار نارضايتي كرد، بيميلي ترامپ بر اجراي برجام بر كسي پوشيده نمانده است.
اما بزرگترين مانع در برابر دونالد ترامپ فقدان همدلي بينالمللي با او در زمينه تحريم ايران است. آنگونه كه محمدجواد ظريف، وزير خارجه جمهوري اسلامي در واكنش به يكي از طرحهاي تازه براي كنار گذاشتن توافق هستهاي با ايران ميگويد، استفاده از بهانههاي اثبات نشده براي كنار گذاشتن برجام «يك شكست بزرگ براي ايالات متحده امريكا خواهد بود و باعث انزواي بيشتر اين كشور درصحنه بينالمللي خواهد شد.»
هر يك از طرفهاي عضو 1+5 براي تنها گذاشتن امريكا در تحريم بيشتر ايران و نقض برجام، انگيزههاي خاص خودشان را دارند. چين، روسيه، اتحاديه اروپا، هند و بسياري ديگر از شركاي تجاري ايران هر يك به دلايلي مخالفت خواستههاي امريكا را به همراهي با آنها ترجيح خواهند داد. اقدامات و اظهارات دونالد ترامپ طي ۷ ماهي كه در مقام رياستجمهوري ايالات متحده امريكا قرار داشته، باعث شده است بسياري از قدرتهاي اقتصادي جهان، چه در غرب مانند اتحاديه اروپا و چه در شرق مانند چين و روسيه، در تقابل منافع با ايالات متحده امريكا قرار بگيرند. در نتيجه اين تقابل عدم همراهي اين كشورها با ايالات متحده امريكا، نه فقط به انگيزه حمايت از ايران يا منافع تجاري با ايران، بلكه در جهت حفظ منافع بلندمدتشان در جنگهاي تجاري است كه دونالد ترامپ آغاز كرده يا نشانههايي مبني بر تمايلش به چنين جنگهايي را نشان داده است.
ترامپ و «سلطه انرژي»
دونالد ترامپ تيرماه امسال در سخنرانياي اعلام كرد كه هدف او ايجاد «سلطه انرژي (Energy Dominance)» امريكا در جهان است. هدف سياستهاي راهبردي انرژي امريكا تا پيش از اين تحت عنوان «استقلال انرژي» تبليغ ميشد، اما ترامپ سياستهاي كلي خود را با عنوان جديدي عرضه كرده است. ريك پري، وزير انرژي دولت ترامپ، اين تغيير استراتژي را اينگونه توصيف ميكند: «سلطه انرژي امريكا به معناي خوداتكايي انرژي است. به اين معني است كه امنيت امريكا بدون توجه به درگيريها در ديگر نقاط جهان تامين شود به خصوص در مقابل كشورهايي كه از انرژي به عنوان سلاح اقتصادي استفاده ميكنند. سلطه انرژي امريكا به معناي اين است كه امريكا به بازارهاي مختلف در سراسر جهان انرژي صادر كند و رهبري و نفوذ امريكا در سراسر جهان افزايش پيدا كند.» ترامپ همواره اعلام كرده است كه هدف او كاهش بيكاري در امريكا است و از هر اقدامي براي افزايش ايجاد شغل در امريكا استفاده خواهد كرد. خروج از پيمان تغييرات آب و هوايي با هدف كاهش تعهدات امريكا در مقابل توليد و استفاده از سوختهاي فسيلي يكي از مهمترين اقدامات او بود كه با هدف ايجاد «دوران طلايي در رونق صادرات زغال سنگ، نفت و گاز طبيعي» انجام شد. اما در رسيدن به اين هدف دولت ترامپ با موانع بسياري مواجه است، بزرگترين بازار گاز طبيعي و نفت در جهان امروز اتحاديه اروپاست كه ترامپ براي ورود به آن بايد با رقباي قدرتمندي مانند روسيه، ايران و قطر رقابت كند، رقبايي كه به دليل نزديكي جغرافيايي، مزيتهاي نسبي بيشتري در برابر امريكا دارند.
اتحاديه اروپا و جنگ انرژي
اتحاديه اروپا مركز توجه امريكا براي ايجاد «سلطه انرژي» است. از يك سو منافع امريكا در حذف رقبايش براي تامين انرژي اروپاست و از سوي ديگر اروپاييها به دنبال منابع جديد و افزايش رقابت براي تامين انرژي خود هستند. در حال حاضر بيش از ۸۵ درصد از نفت و گاز مصرفي اروپا از دو منبع نروژ و روسيه تامين ميشود تا اروپا بزرگترين قدرت اقتصادي وابسته به انرژي در جهان نام بگيرد. با اين حال بر خلاف امريكا كه مايل به حذف تامينكنندگان انرژي اروپا و قرار گرفتن به عنوان تامينكننده اصلي است، اروپاييها ترجيح ميدهند انرژي مورد نياز خود را از يك بازار رقابتي و با حضور تامينكنندگان متعدد تامين كنند. به همين دليل منافع اروپاييها حكم ميكند كه از تحريمهاي گسترده انرژي عليه ايران و روسيه حمايت نكنند. زماني كه يك ماه پيش كنگره امريكا تحريمهاي جديدي را عليه ايران، روسيه و كره شمالي تصويب كرد، نخستين واكنشها در مورد اين تحريمها از سوي اتحاديه اروپا بود. آلمان در راس كشورهاي اروپايي بهشدت نسبت به تحريمهاي امريكا عليه شركتهايي كه در پروژههاي صادرات انرژي روسيه همكاري كنند، اعتراض كرد. بريجيت زيپريس، وزير اقتصاد آلمان تحريمهاي امريكا را «بر خلاف قوانين بينالمللي» عنوان كرد و از شوراي اروپا خواست تا براي مقابله با اين تحريمها اقدام كند. هر چند اروپاييها بعد از بحران اوكراين، پرچمدار تحريم روسيه بودند، اما وقتي پاي منافع انرژي وسط بيايد، حاضر به همكاري با امريكا نيستند. بريجيت زيپريس، وزير اقتصاد آلمان همزمان با تصويب تحريمهاي جديد امريكا در گفتوگو با شبكه خبري ARD گفت: «امريكا در تحريمهاي جديد عليه روسيه، پايش را از خطوط همكاري دوجانبه با اتحاديه اروپا فراتر گذاشته است. هيچ توافق و هماهنگي ميان امريكا و اروپا در تحريمهاي جديد وجود ندارد.» با تصويب تحريمهاي جديد روسيه، تعدادي از شركتهاي بزرگ آلماني كه با روسيه براي توسعه خط لوله مشهور به «نورد استريم ۲» در حال همكاري بودند، در معرض تحريمهاي امريكا قرار ميگرفتند. درست همزمان با اين تحريمها بود كه نخستين كشتيهاي حامل الانجي توليد امريكا در بندرهايي در لهستان و هلند پهلو گرفت تا گمانهزني در مورد بهانهجويي سياسي امريكا براي تحريم انرژي روسيه افزايش پيدا كند. ناتالي نوگايريد، ستوننويس روزنامه گاردين در مورد اين تحريمها مينويسد: «ابتدا تصور ميشد كه اروپاييها از اين تحريمهاي تازه روسيه اظهار رضايت كنند. بهخصوص كه ماهها بود تبليغ ميشد دولت ترامپ، بدون در نظر گرفتن منافع اروپا با روسيه توافق خواهد كرد. اما همهچيز برخلاف پيشبيني پيش رفت. وزير خارجه آلمان، زيگمار گابريل عنوان كرد كه اين تحريمها بخشي از نقشه اقتصادي امريكا براي افزايش صادرات گاز مايع است. دولت فرانسه قانوني بودن اين تحريمها را زير سوال برد و ژان كلود يونكر، رييس كميسيون اروپايي گفت كه اتحاديه اروپا گامهايي انتقامي در برابر اين تحريمها بر خواهد داشت (هرچند كه چند روز بعد از اين گفته عقبنشيني كرد).» چنين شكاف عظيمي ميان بروكسل و واشنگتن در مورد تحريمهاي انرژي روسيه، قطعا در زمينه اقدامات يكجانبه و سياسي امريكا عليه ايران نيز خود را نشان خواهد داد، به خصوص كه تهران بر خلاف مسكو در حال حاضر روابط بحراني با اتحاديه اروپا ندارد و به عنوان يكي از نامزدهاي صادرات انرژي به اروپا و يكي از مقاصد جديد سرمايهگذاري كمپانيهاي انرژي اروپايي محسوب ميشود. نيل باتيا، در يادداشتي براي «ورلد پاليتيكس ريويو» مينويسد: «اگر اتحاديه اروپا مشاهده كند تصميم ايالات متحده امريكا در مورد عدم اجراي تعهدات ايران، تصميمي سياسي و بدون شواهد محكم است، قطعا حاضر نخواهد شد منافع خود در مبادلات جاري اقتصادي با ايران را فداي آن كند. كمپانيهاي اروپايي نخستين كمپانيهايي بودند كه بعد از نهايي شدن برجام وارد بازار ايران شدند.» اين تحليلگر ساكن واشنگتن ادامه ميدهد: «اگر درگيريها ميان اتحاديه اروپا در زمينه سياستهاي دولت ترامپ در مورد تغييرات آب و هوايي، بودجه ناتو و تحريمهاي جديد عليه روسيه ادامه پيدا كند، قطعا تمايل اتحاديه اروپا به كوتاه آمدن در برابر دولت ترامپ هم كاهش پيدا خواهد كرد.»
روسيه و منافع جديد
شايد زماني كه باراك اوباما، دولتهاي جهان را به محاصره اقتصادي ايران تشويق ميكرد، دولت حاكم در روسيه منافع زيادي در ايران نداشت و ترجيح ميداد در شوراي امنيت سازمان ملل متحد با واشنگتن همكاري كند، اما شرايط در سالهاي اخير بهشدت نسبت به گذشته تغيير كرده است. روسيه دو سال است كه به صورت مستقيم وارد درگيريهاي سوريه شده است و شايد براي نخستين بار در يك بحران بزرگ بينالمللي منافع مشتركي با دولت جمهوري اسلامي ايران پيدا كرده است. تهران و مسكو هر دو از ادامه حاكميت دولت مركزي سوريه در سراسر خاك اين كشور حمايت ميكنند و طي دو سال گذشته همكاريهاي خود را در سوريه به صورت جدي افزايش دادهاند. نيل باتيا در اين مورد مينويسد: «ولاديمير پوتين با دولت ايران دست كم در مورد آينده دولت بشار اسد در سوريه توافق دارد و از زماني كه روسيه تصميم گرفت مستقيما وارد درگيريهاي سوريه شود، همسويي دو دولت بسيار از گذشته بيشتر شد.» اما روابط نزديك ايران و روسيه تنها منحصر به سرنوشت بشار اسد در سوريه نيست، نيل باتيا ادامه ميدهد: «در شرايطي كه روسيه و ايران پيش از اين در زمينه انرژي آنچنان روابط گستردهاي نداشتند، اما طي سالهاي اخير تغييرات جدي در روابط تجاري دو كشور رخ داده از جمله قرارداد جديدي ميان ايران و روسيه براي مبادله روزانه صدهزار بشكه نفت خام ايران و سالانه ۴۵ ميليارد دلار كالاي روسي به امضا رسيده است.»
چين و بيميل به بازي در زمين واشنگتن
مشكلات چينيها با دولت ترامپ يكي دو تا نيست. ترامپ بدون هيچ تعارفي در دوران تبليغات انتخاباتياش عنوان ميكرد كه علاقهمند است كه جلوي رشد اقتصادي چين به عنوان دومين اقتصاد بزرگ جهان را بگيرد و اجازه ندهد، ابرقدرت اقتصادي شرق، به يك تهديد جدي براي منافع اقتصادي امريكا بدل شود. ترامپ قول داده است تا توليدات كمپانيهاي امريكايي را از خاك چين به داخل خاك امريكا بازگرداند و حتي براي واردات محصولات صنعتي از چين، تعرفههاي جديدي تصويب كند. چنين اقداماتي قطعا چين را عصباني و ناراحت خواهد كرد. رهبري چين بهشدت از سوي دولت امريكا تحت فشار است، ترامپ همواره ادعا كرده است كه دولت چين بايد به جاي امريكا بحران كرهشمالي را كنترل كند، در عين حال پكن معتقد است كه اين امريكاييها هستند كه با اقدامات تحريكآميز خود بحران كره شمالي را شعلهور ميكنند. رفتار غيردوستانه ترامپ در مقابل پكن و سخنان تندي كه رييسجمهور امريكا مرتبا در مورد چينيها در حساب كاربري توييتر خود مينويسد، باعث ميشود كه چين نسبت به هر زمان ديگري در همكاري با امريكا براي تحت فشار قرار دادن ايران بيميلتر شود.
هند و «مساله افغانستان»
هنديها هيچگاه در مورد رعايت تحريمهاي امريكا عليه ايران از خود مقاومتي نشان ندادهاند. حتي زماني كه بخش زيادي از نفت خام مصرفي هند توسط ايران تامين ميشد هم دولت هند بعد از مذاكره با دولت امريكا، شيوه جايگزيني تدريجي نفت خام ايران را در پيش گرفت. نراندرا مودي، نخستوزير هند، بر خلاف ديگر قدرتهاي اقتصادي جهان هيچگاه در شرايط رويارويي با شخص ترامپ قرار نگرفته است و روابط خوب خود را حتي با تغيير دولت در واشنگتن، با دولت جديد ادامه داده است. اما تحريمهاي گسترده عليه ايران ميتواند بخشي از منافع استراتژيك بلندمدت هند را كه در دوران پس از برجام پايهگذاري شدهاند، به خصوص در خاك افغانستان با مشكل مواجه كند. طي يكي دو سال گذشته هند برنامههاي سرمايهگذاري راهبردي خود در افغانستان را آغاز كرده است، اما موفقيت تمام اين سرمايهگذاريها وابسته به يك مسير تجاري مطمئن است كه با توافق دولتهاي ايران و هند قرار است از خاك ايران بگذرد. قطعا تحريم گسترده ايران و تلاش امريكا براي محدود كردن سرمايهگذاري خارجي در ايران، برنامههاي بلندمدت هند در افغانستان را با مشكل جدي مواجه خواهد كرد. به اضافه اينكه هنديها به تازگي پيشنويس سياستهاي امنيت انرژي هندوستان را منتشر كردهاند. استراتژي دولت هند در اين برنامه راهبردي مبني بر افزايش روابط با كشورهاي همسايه براي امنيت انرژي از جمله ايران است. دونالد ترامپ در عين حال در تازهترين برنامه راهبردياش براي آينده افغانستان، از افزايش نقش هند در حفظ امنيت افغانستان سخن گفته است، اما به نظر ميرسد اگر امريكاييها قصد داشتهباشند مستقيما با ايران وارد رويارويي شوند، آنگاه بايد مسير دسترسي دهلي نو به كابل را نيز با مشكل جدي روبهرو ببينند.
گزارش جديد آژانس دست امريكا را ميبندد
عصر شنبه محمدجواد ظريف، وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران در حساب كاربري توييتر خود در واكنش به انتشار گزارش هشتم آژانس بينالمللي انرژي اتمي كه در آن به رعايت تمامي تعهدات ايران اشاره شده است، نوشت: «گزارش جديد آژانس در زمينه رعايت برجام از سوي ايران، بر اساس بندهاي توافق نوشتهشده است نه خواستههاي داخلي مقامات امريكايي يا لابيگران.» ظريف به ديدار هفته گذشته نيكي هيلي، نماينده دايم امريكا در سازمان ملل متحد با يوكيو آمانو، دبيركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي اشاره ميكند كه در آستانه انتشار گزارش آژانس از آمانو خواسته بود تا فشار به ايران را افزايش دهد.
روزنامه نيويوركتايمز در اين مورد مينويسد: بازرسان هستهاي بينالمللي با انتشار گزارش جديد خود كار دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا براي يافتن موردي از نقض توافق هستهاي از سوي ايران را پيچيده كردند. اين بازرسان روز پنجشنبه تاييد كردند كه ايران به تعهداتش به توافق پايبند است. دونالد ترامپ هيچ تلاشي براي مخفي كردن اشتياقش براي پاره كردن توافق هستهاي، با وجود مخالفت بسياري از مقامات ارشدش در حوزه امنيت ملي نكرده است، اما گزارش جديد آژانس بينالمللي انرژي اتمي، كار را براي پيدا كردن استدلالي مبني بر تخلف ايران از توافق بسيار سختتر كرده است.