ميد اين نورث كوريا
سيد علي ميرفتاح
قطعا اگر بين كره شمالي و آمريكا جنگ شود، من طرف آمريكا را نميگيرم. اما به هزار دليل طرف اين رفيق كمونيست را هم نميتوانم بگيرم... حالا اين «من» چه اهميتي دارد كه نه طرف آمريكا را ميگيرد و نه كره را. احتمالا هر دو كشور از اين غصه كه نويسنده كرگدننامه با اقدامات جنگطلبانهشان مخالف است شب خوابشان نبرد... اما اين من بخشي از مردم ايران را نمايندگي ميكند و احتمالا خيليها با آن همراهند و اگرچه كماكان روحيه ضدامپرياليستي دارند، اما روحيه ضد ديكتاتوري هم دارند و از اين رفيق متعصب جنگطلب خوششان نميآيد. تا به حال شك داشتم كه رسانهها تصوير واقعي كره شمالي را نشانمان بدهند. ميگفتم لابد به دليل هژموني رسانهاي غرب، خبرنگاران درباره كره دروغ ميگويند و تصوير دروغي از آن ديار نشانمان ميدهند، كلا در مواجهه با رسانههاي غربي بدبينم و خيلي به فيلمها و حرفهايشان اعتماد ندارم. مخصوصا گاهي خبرهايي از زورگويي رهبر كره شمالي مخابره ميكنند كه شبيه دروغ شاخدار است و با عقل جور درنميآيد. اين است كه تا شنيدم كرهايها كانال تلگرامي زدهاند با علاقه و اشتياق عضو آن شدم تا بيواسطه رسانهها پاي صحبت اين آخرين بازماندگان كمونيست بنشينم و ببينم حرف حسابشان چيست. ديشب تا به حال اين كانال مرا به خودش مشغول كرده و باعث شده تصوير وحشتناكتري از كره شمالي- از آنچه قبلا ميپنداشتم - در ذهنم ساخته شود. تكليف ما با امريكا معلوم است. خصوصا از وقتي اوباما رفته و جايش را به ترامپ داده، عقل حكم ميكند از ديوانهبازيهاي غرب وحشي وحشي نگران شويم و خداخدا كنيم كه رييس ايالات متحده سنگي به چاه نيندازد كه بعدا ميليونها عاقل نتوانند درش بياورند. اما اين ور هم متاسفانه عقلي در ميان نيست و همان طوري كه ترامپ گرفتار جنون است رفيق كيم جون ايل هم هكذا. باز صد رحمت به پدرش. اين بنده خدا (اگرچه بعيد ميدانم خدا را به بندگي بپرستد) وضعش خراب است و خود را رسما خداي كره ميداند و هرجا برود از ملت متوقع است با گريه و اظهار بيچارگي پذيرايياش كنند. طبق آن چيزي كه كرهايها در اين كانال تلگرامي نوشتهاند او علاقه عجيبي به گيتار دارد يعني جنگ و بمب هيدروژني را سرش بخورد چون گيتار دوست دارد ملت بيچاره را وادار كرده تا از دم گيتار بخرند و در هر خانه و مدرسهاي حداقل يك گيتار «ميد اين نورث كوريا» نگهداري كنند و بنوازند. به همين دليل اسم گيتار را به «كيمتار» تغيير داده و بازارش را پررونق كرده. يعني اگر ايشان تنبك دوست داشتند الان در هر خانهاي يك «كيمبك» نگه ميداشتند يا يك كيمولون... دنياي غريبي است و در قرن بيست و يكم طرف رسما براي خودش نمرود است و عكس خودش و همسر باوفايش رفيق ري سل جو را بر همه جا آويخته... اما مشكل اصلي ما با او فرعونيت و نمروديت او نيست اين را خود كرهايها ميدانند و او. مشكل اصلي عشق و علاقه او به بمب هيدروژني است و توانايياش در انهدام امريكا رسما در اتاق جنگ كه در كانال تلگرامي به زبان فارسي نقشه جنگ كشيده و برد موشكهاي قاره پيمايش را با آب و تاب بيان كرده. حتي در وصف بمب هيدروژني مبالغهها كرده و توانايياش را ستوده.. اما آزاردهندهترين خبر مربوط به ذوق و شوق كرهايهاست از سيل تگزاس. جوانمردي سهل است، از هر نوع انسانيتي به دور است كه آدم از بدبخت شدن مردمي كه نه به جنگ كار دارند و نه اصلا با كره ارتباطي دارند خوشحال شود. من عين خبري را كه برادران كرهاي در كانالشان نوشتهاند من باب حسن ختام برايتان رونويسي ميكنم: «به گزارش خبرگزاري محترم فارس احتمال وقوع انفجارهاي شيميايي در شهر سيلزده تگزاس بسيار زياد است # خشم – خلق.» خدا عاقبت همه ما را ختم به خير كند.