تهران و آنكارا؛ فصل همكاري امنيتي و نظامي
رحمان قهرمانپور
كارشناس روابط بينالملل
روابط ايران و تركيه به لحاظ امنيتي را ميتوان در چند زمينه دستهبندي كرد. در بحث پكك همكاريهاي امنيتي ايران و تركيه بسيار نزديك و باسابقهتر از موضوعات ديگر است. همكاريهاي امنيتي ميان جمهوري اسلامي ايران و تركيه در زمينه مبارزه با حزب كارگران كردستان يا پكك به دهه 1990بازميگردد. متناسب با تحولاتي كه در منطقه رخ ميدهد يا با تغيير در رويكردهاي پكك، ايران و تركيه همكاريهاي خود را به روزرساني ميكنند. در برابر در زمينه سوريه، همكاريها ميان ايران، تركيه و روسيه يك پرونده كاملا جديد و بيسابقه است. در گذشته نمونهاي نداشتيم كه ايران، تركيه و روسيه با هم وارد يك همكاري سهجانبه شدهباشند. در موضوع سوريه هماهنگكننده اصلي همكاريها روسيه است. روسيه به عنوان يكي از اصليترين و گستردهترين نيروهاي نظامي حاضر در خاك سوريه هم منافع مشتركي با ايران و هم منافع مشتركي با تركيه دارد. در مرزهاي زميني سوريه با تركيه، مسكو با آنكارا همكاري ميكند و همكاريها با ايران بيشتر متمركز در حومه دمشق است. در واقع حضور روسيه در خاك سوريه پيونددهنده اصلي تهران و آنكارا در اين كشور است. مسكو با كمك به ايجاد مناطق كاهش تنش در سوريه به صورت موازي با منافع و خواستههاي خودش به منافع ايران و تركيه در خاك سوريه كمك ميكند.
جديدترين زمينه همكاريهاي امنيتي ميان تهران و آنكارا، مساله كردستان عراق است كه به خصوص بعد از برگزاري همهپرسي استقلال كردستان عراق باعث ايجاد خط مشترك جديدي ميان ايران و تركيه شده است. با باز شدن پرونده همهپرسي اقليم كردستان، ممكن است آنگونه كه رجب طيب اردوغان گفته ايران و تركيه به يك نقشه راه مشترك براي رويارويي با اين تحول جديد برسند. بايد توجه داشت كه منافع تهران و آنكارا در مورد اقليم كردستان عراق كاملا يكسان نيست و حتي گاهي تناقضها و نقاط مبهمي در خواستههاي دو طرف در اين پرونده وجود دارد. با اين وجود دو كشور اعلام كردهاند كه با اصل برگزاري همهپرسي و تلاش براي تجزيه عراق مخالفند؛ اين موضع كلي ميتواند سنگبناي يك همكاري جديد امنيتي ميان دو طرف شود. در مورد پكك و سوريه تقريبا ميتوان گفت كه فرمول همكاريها ميان تهران و آنكارا بسيار روشن است و فقط با تحولات تازه به روزرساني ميشوند. اما در موضوع استقلالطلبي اقليم كردستان، دو طرف بايد به يك چارچوب همكاري جديد برسند و اقدامات خود را براساس چارچوب مورد توافق پيش ببرند.
مهمترين و تازهترين فصلي كه در همكاريهاي امنيتي ميان تهران و آنكارا گشودهشده است، سفر ژنرال حلوصي آكار، رييس ستاد مشترك نيروهاي مسلح تركيه به تهران بعد از سفر سرلشكر باقري فرمانده ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران به تركيه بود. اگر به تاريخ تركيه نگاه كنيم، اين نخستين بار است كه فرماندهان ارتش تركيه، بنا به خواست مقامات سياسي اين كشور اقدام به سفر خارجي ميكنند. هميشه در تركيه ارتش ساز و كار خود را داشت و بر اساس خواست خود تصميم ميگرفت. اما بعد از كودتاي 24 تير 1395، تصفيه ارتش و تسلط بيشتر مقامات سياسي بر تركيه، امروز شاهد نوعي تحول در فرماندهي ارتش تركيه هستيم. سفر حلوصي آكار به تهران، پيش از آقاي اردوغان، نشان داد كه از اين به بعد شاهد پيروي ارتش از خواست سياسيون تركيه خواهيم بود. اين تحول در ارتش تركيه ميتواند سرفصل جديدي در همكاريهاي منطقهاي تركيه ايجاد كند و به خصوص از جهت همكاريهاي نظامي دوجانبه ميان تهران و آنكارا. همانگونه كه سرلشكر باقري فرماندهي ستاد كل نيروهاي مسلح اشاره كردند، ميتوانيم فارغ از پروندههايي مانند پكك و اقليم، شاهد همكاريهاي تازهاي ميان دو كشور در حوزه نظامي باشيم.
در مجموع شايد بتوان گفت، طي يك سال گذشته دست كم به صورت تاكتيكي تحولاتي در نگاه امنيتي و نظامي تركيه به روابط خارجي رخ داده است. بعد از كودتاي 24 تير سال گذشته، سوءتفاهم و اختلاف جدي بين تركيه و اتحاديه اروپا و در راس آنها آلمان و فرانسه بروز كرده است. برخي تحليلگران معتقدند كه اين اختلاف نظر ميتواند مقدمه دور شدن تركيه از اتحاديه اروپا باشد. آقاي اردوغان هم اخيرا گفته است كه تركيه به اتحاديه اروپا نياز چنداني ندارد. اما حقيقت اين است كه براي قضاوت نهايي در اين زمينه هنوز زود است. اتحاديه اروپا امروز درگير بحرانهاي متعدد داخلي است. مساله برگزيت، مساله پناهندگان، مساله بيكاري و بسياري از معضلات ديگر باعث شده است كه اتحاديه اروپا از داخل دچار بحرانهاي عميقي باشد. از تحولات اخير ميان آنكارا و بروكسل، نميتوان نتيجه گرفت كه اتحاديه اروپا در شرايط عادي است و انگيزهاي براي پذيرش تركيه ندارد. ارزيابي موضع اروپا در برابر پذيرش تركيه بايد در شرايط عادي انجام شود، اگر اتحاديه اروپا از بحرانهاي كنوني خارج شود و در شرايط عادي اعلام كند قصد ندارد تركيه را بپذيرد و مذاكرات را متوقف كند، آنگاه با قطعيت ميتوان گفت كه اردوغان چارهاي جز دور شدن از اتحاديه اروپا و نزديك شدن به ايران و روسيه ندارد.
فعلا همچنان اتحاديه اروپا، غرب و ناتو اولويت اصلي تركيه در زمينه امنيت هستند. در عين حال اين اولويت نافي نزديك شدن تركيه با ايران و روسيه نيست. اما ممكن است نزديك شدن تركيه به روسيه و ايران بيشتر تاكتيكي باشد تا استراتژيك. نميتوان از تحولات اخير نتيجه گرفت كه تركيه روابط استراتژيكش را با ناتو به هم زده يا تمايلي به پايان دادن آن دارد. آن چيزي كه ميتوان با قطعيت گفت اين است كه تركيه در حال انديشيدن به گزينههاي ديگر است. اين گزينههاي جديد ميتواند در آينده به عنوان موازنهكنندهاي در برابر اتحاديه اروپا مطرح شود يا اينكه به عنوان ابزار چانهزني براي وادار كردن اتحاديه اروپا به پذيرش برخي شرطهاي آنكارا. شواهد تاريخي نشان ميدهد كه معمولا گزينه دوم توسط آنكارا انتخاب ميشود. پيش از اين هر بار كه تركيه تلاش كرده است به تهران و مسكو نزديك شود، از اين نزديكي به عنوان ابزاري براي امتيازگيري و چانهزني استفاده كرده است. در شرايط كنوني مشخص نيست كه آيا تركيه ميتواند با توجه به بحرانهاي متعدد داخلي در اتحاديه اروپا از اين اهرم فشار استفاده كند يا نه.