• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4006 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۳۰ دي

همزمان با برگزاري اختتاميه جشنواره موسيقي فجر

فراموشي، تقدير تاريخي ما است

نيوشا مزيدآبادي

امشب سي و سومين جشنواره موسيقي فجر پايان مي‌يابد و امسال هم مثل هر سال با برگزاري مراسم اختتاميه، بساط همه تب و تاب‌ها و حرف‌ها و نقدها برچيده مي‌شود؛ تا سال ديگر حول و حوش همين فصل سرما، چادرشبِ حرف و حديث‌ها‌ دوباره بگستريم و نقد را زير دندان تخمه كنيم. انگاري فراموشي مفرط، تقدير تاريخي ما مردماني است كه نقدمان جز سينه زدن براي خود كاركرد ديگري ندارد. ‌خداي‌ناكرده به كسي برنخورد اما لابد شما هم همچون نگارنده قطار اسامي آدمياني را به خاطر مي‌آوريد كه اصطلاحا بوجار لنجانند و از هر طرف كه باد بيايد رو به آن مي‌كنند.
جشنواره موسيقي فجر از دو دوره پيش محل انتقادات بسياري از اهالي موسيقي بود؛ انتقاداتي كه هيچ‌وقت آن طور كه بايد شنيده نشد و آن طور كه بايد هم پاسخي نگرفت. اگر دو سال پيش به نگاه بازاري اين فستيوال دولتي و درآمدزايي از آن و چه و چه نقد مي‌كرديم و كسي پاسخي نمي‌داد، امروز بايد بر همه آنچه گذشته نظر بيفكنيم، بر خاكستر حرف‌هاي اسبق بنگريم و از سالن‌هاي خالي از مخاطب گلايه كنيم؛ كمبود مخاطبي كه جز عدم سياست درست در انتخاب گروه‌ها و اطلاع‌رساني صحيح، هيچ دليل ديگري نمي‌توانست داشته باشد. امسال با آنكه حميدرضا نوربخش بي‌پرده و عيان از درآمدزايي جشنواره و گيشه هنرمندان صحبت كرد اما انگاري خودش هم براي آنچه حرفش را مي‌زد، برنامه‌اي نداشت. نه تنها خودش كه مشاورانش هم برنامه‌اي براي معرفي كردن گروه‌ها (چه ايراني و چه غير ايراني) و تحقق بخشيدن به همين نگاه بازاري را نداشتند. چنان كه فروش بليت كنسرت‌هاي پاپ كم رونق بود و برگزاري آنها در سالن وزرنه‌برداري «ايرانيان» براي آنان كه كمتر فراموش مي‌كنند، خاطره شكل‌گيري سايت بليت‌فروشي  miresi را زنده مي‌كرد.
 چند اجرايي هم كه از اين 90 برنامه با مخاطب زياد برگزار شد به همتِ خودخواسته اهالي رسانه بود. انگار ما بيشتر حرص مي‌خورديم و سنگِ تك و توك هنرمندان طراز اول جشنواره را به سينه مي‌زديم تا مردم بيايند و موسيقي خوب گوش كنند. موسيقي‌اي كه نوع بكر آن در ايران چون درّ ناياب است و هر روز به مدد همين نگاه بازاري، منزوي‌تر مي‌شود. با آنكه مديران از برخي‌ها دعوت كرده بودند اما انگاري براي ما مهم‌تر بود تا مردم‌ سرزمين‌مان همايون سخي، اركان اوگور و مانوكچه را بشناسند و حداقل يك بار پاي نوازندگي آنها بنشينند.
امسال هم لابد فراموش خواهيم كرد كه همچون سال‌هاي گذشته با بي‌اعتنايي به هنر بانوان موسيقي سرزمين‌مان، كمرنگ و كمرنگ‌ترشان كرديم تا بلكه روزي حذف‌شان كنيم. ضمن اينكه بي‌شك همه حرف و حديث‌ها درباره منع حضور بانوان نوازنده در اصفهان هم همين روزها مي‌خوابد و تنها خاطره اعتراضِ بجاي رابعه زند، زنده مي‌ماند كه از نامزدي «جايزه باربد» كناره‌گيري كرد. باشد كه زني از ميانه ميدان برخيزد و كاري كند.
لابد سال ديگر همين تك و توك نوازنده طراز اول موسيقي نواحي كه آفتاب لب بوم‌ را به خاطر نمي‌آوريم كه الحق جاي‌شان در جشنواره فجر خالي بود؛ هنرمنداني كه اكثرا در فستيوال خصوصي «آينده‌دار» شركت كرده بودند و به نظر نمي‌رسيد دعوت از آنها براي مديران فجر كار دشواري باشد.
پرده آخر جشنواره موسيقي فجر امشب پايين مي‌آيد و لابد امثال امير‌عباس ستايشگرها را فراموش مي‌كنيم كه دو سال پيش در قامت پيشقراول منتقدان سينه سپر كرده بود و امسال بر مسند مشاور اعظم همين جشنواره تكيه زده است. مشاوري كه حتي در سمت خود در مديريت بخش پژوهش جشنواره هم بي‌فروغ ظاهر شد و حالا در ليست كانديداهاي جايزه «باربد» انتظار 60 سكه را مي‌كشد.
حالا برگزاري جشنواره موسيقي فجر بيشتر از آنكه به كار دل شبيه باشد به كار گِل مانند است و مرور خاطرات اين سال‌ها نشان مي‌دهد تا وقتي ديگ‌ جشنواره براي عده‌اي خاص بجوشد، نقدها دود هوا مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون