• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4010 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۴ بهمن

هاشمي به روايت هاشمي(11)

روزنامه اعتماد مصاحبه مركز اسناد انقلاب اسلامي با آيت‌الله هاشمي را روز نوزدهم دي منتشر كرد كه ادامه آن به صورت روزانه منتشر خواهد شد. روز يكشنبه بخشي از پاسخ آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني به اين سوال « دقيقا چند طلبه زخمي شدند» به چاپ رسيد كه امروز ادامه آن را در زير مي‌خوانيد.

 

طبعا اينها [فداييان اسلام] توقع‌ داشتند وقتي‌ حكومت‌ مصدق آمد، به كمك اينها هم آمد. اينها كشتند آن قبلي‌ها را اينها آمدند سركار، اينها توقع‌ داشتند كه‌ احكام‌ اسلام‌ اجرا شود. آقاي‌ كاشاني‌ اين‌ وسط‌ دو نقش‌ را بايد ايفا مي‌كرد اولا در حكومت‌ آن‌ محظورات‌ حكومت‌ را مي‌دانست‌. معلوم‌ است‌ كه‌ جبهه‌ ملي‌ با آن‌ تركيباتي‌ كه‌ داشت‌، با آن‌ وضع‌ نيروهايي‌ كه‌ آن‌ زمان‌ بودند به‌ اين‌ آساني‌ زير بار اسلام‌ نمي‌رفتند. آقاي‌ كاشاني‌ از آن‌ طرف‌ يك‌ محظوراتي‌ داشت. نه مي‌توانست‌ توقعات‌ فداييان‌ اسلام‌ را به‌ اينها بدهد، نه مي‌توانست‌ هم‌ تسليم‌ نظرات‌ غيرديني‌ آنها بشود. مثلا فرض‌ كنيد آقاي‌ كاشاني‌ مطرح‌ مي‌كردند -من‌ اين‌ را از خود آقاي‌ كاشاني‌ شنيدم‌ در مشهد من‌ پاي‌ سخنراني‌ ايشان‌ بودم‌- ايشان‌ مي‌گفت‌ من‌ به‌ اين‌ آقا به‌ مصدق گفتم‌ خب‌، تو اين‌ همه‌ مسلمان‌ها براي‌ شما كار كردند ما را آوردند سر كار شما بيا اين‌ مشروبات‌ الكلي‌ را ممنوع‌ كنيد، او گفت‌ به‌ ما كه‌ يك‌ مقدار زيادي‌ از اين‌ ممر عايدي‌ داريم. الان‌ كه‌ نفت‌ ما اين طور شده‌ لااقل‌ اين‌ ممر عايدي‌ را قطع‌ نكنيم‌. آقاي‌ كاشاني‌ گفت‌ من‌ به‌ اينها گفتم‌ شما بياييد قبول‌ كنيد اين‌ را من‌ به‌ مردم‌ مي‌گويم‌ شما كيلويي‌ يك‌ قران‌ ببنديد روي‌ شكر مردم‌ از صميم‌ دل‌ مي‌دهند و خيلي‌ بيشتر از آن‌ درآمدش‌ است‌. ببينيد سر اين گونه‌ مسائل‌ اينها با هم‌ اختلاف‌ داشتند. يا مثلا همين‌ آقاياني‌ كه‌ رفتند مهندس‌ بازرگان‌ و اينها در مساله‌ خلع‌ يد در آبادان‌ و اينها مسائلي‌ مطرح‌ بود. مثلا آنجا جو غيراسلامي‌ بود، غيرديني‌ بود آقاي‌ كاشاني‌ نظرات‌ خاصي‌ براي‌ مسائل‌ آنها داشت‌. توجهي‌ به‌ اينها نمي‌شد، فداييان‌ مي‌خواستند آقاي كاشاني به مصدق فشار بياورد و احكام‌ اسلامي‌ اجرا بشود. ايشان‌ نه‌ مثل‌ فداييان‌ صريح‌ و قاطع‌ حرف‌ مي‌زد چون‌ مي‌دانست‌ آنجا اجرايي‌ نمي‌شود. نه مي‌توانست‌ تسليم‌ نظرات‌ آنها شود، نه‌ آنها مي‌پسنديدند آقاي‌ كاشاني‌ را چون‌ نماينده‌ تيپ‌ مذهبي‌ جامعه‌ بود و در حكومت‌، مذهبي‌ها تقريبا راهي‌ نداشتند. خيلي‌ كم‌ زمينه‌ داشتند پس، نه مي‌توانست‌ اينها را راضي‌ كند، نه‌ آنها را راضي‌ كند و شايد صحيح‌تر بود كه‌ آقاي‌ كاشاني‌ مثل‌ فداييان‌ اسلام‌ موضع‌ مي‌گرفت‌. اگر قاطعيت‌ به‌ خرج‌ مي‌داد و مثل‌ اينها موضع‌ مي‌گرفت‌ لااقل‌ اينها تقويت‌ مي‌شدند و اين‌ جريان‌ تجزيه‌ نمي‌شد، اين‌ جريان‌ تجزيه‌ شد. يك‌ عده‌اي‌ ازعلماي‌ كامل‌تر و عاقل‌تر يا محتاط‌‌‌‌تر و محافظه‌كارتر رفتند و دوروبر آقاي‌ كاشاني‌ ازاينها بريدند، اينها را سركوب‌ كردند و بعد آقاي‌ كاشاني‌ را آن طورخانه‌نشين‌ كردند. من‌ خيال‌ مي‌كنم‌ اختلاف‌ سر قاطعيت‌ اينها و خشكي‌ اينها و انعطاف‌ناپذيري‌ اينها بوده‌ و انعطاف‌پذيري‌ آقاي‌ كاشاني‌. شايد مسائل‌ عميق‌تر از اين‌ باشد كه‌ من‌ نمي‌دانم‌. افرادي‌ هم‌ دوروبر آقاي‌ كاشاني‌ بودند، ممكن‌ است‌ اينها قبول‌ نداشتند. يك‌ آدم‌هاي‌ متديني‌ بودند نمي‌توانستند تحمل‌ كنند. [شايد] اين‌ افراد باشند، شمس‌ قنات‌آبادي‌ آنها نمي‌توانستند تحمل‌ كنند. احتمالا حالا اينها خودشان‌ هستند شما مي‌توانيد بپرسيد كه‌ سر چي‌ اختلاف ‌داشتند.

مثلا چه كساني، مي‌توانيد نام ببريد؟

چرا؟ افرادي‌ مثل‌ او شايد همين‌ برادر عبدخدايي‌ كه‌ آن‌ زمان‌ بچه‌ بود اما چون‌ در مسائل‌ آن‌ زمان‌ بوده‌ مسائل‌ را خوب‌ مي‌داند كه‌ سر چي‌ دعوا بوده‌ يا يك‌ كسي‌ ديگر هست‌ ابوالقاسمي‌ يا نمي‌دانم‌ كي است. اينها گروهي‌ هستند گاهي‌ كه‌ مي‌آيند ملاقات‌ من‌ يك‌ آدم‌ معمري‌ هم‌ هست‌ بين‌ اينها كه‌ مسائل‌ را مي‌داند.

ارتباط شخص شما با اين دعواها چگونه بود؟

همين‌ مقدار بود. يعني‌ ما كار تشكيلاتي‌ براي‌ اينها نمي‌كرديم‌. عرض‌ كردم‌ من‌ با نظرات‌ آقاي‌ بروجردي‌ واقعا متعبد بودم‌. از نظر روحي‌ من‌ خودم‌ جزو درس‌خوان‌ها بودم‌ و فكر مي‌كردم‌ بايد درس‌ بخوانيم‌، حسابي‌ دنبال‌ درس‌ بوديم‌. و ثانيا آقاي‌ بروجردي‌ چون‌ مخالف‌ بودند اين‌ را ما حاضر نبوديم‌ تخطي‌ كنيم‌. و سطح‌ سياسي‌ من‌ هم‌ آن قدر نبود كه‌ بتوانم‌ وارد تشكيلات‌ بشوم‌. در خانه‌ اخوان‌ و اينها هم‌ كه‌ بوديم‌ خب، به‌ هر حال‌ اينها جزو وجوه‌ آورده‌ بودند. طبعا من‌ بايد رعايت‌ نظرات‌ آنها را هم‌ مي‌كردم‌. آنها خودشان‌ هم‌ در اين‌ چيزها وارد نمي‌شدند. البته‌ آنها نظر بدي‌ روي‌ نواب‌ نداشتند آقاي‌ نواب‌ را مرحوم‌ آقاي‌ صدر هم‌ حسابي‌ قبول‌ داشت‌.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون