• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4028 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۶ بهمن

تن‌پروري مادر محافظه‌كاري است

بهار سرلك

 

 

فكر فعاليتي تازه دست از سرتان برنمي‌دارد اما مدام آن را به شنبه موكول مي‌كنيد و شنبه كه مي‌شود شروعش را لغو مي‌كنيد چون ترجيح مي‌دهيد وقت خالي بيشتري براي لم دادن داشته باشيد. از طرفي سعي مي‌كنيد سبك زندگي‌تان را تغيير دهيد اما از برنامه‌هاي خودسازي خسته شده‌ايد و با هر شكست نااميد مي‌شويد. با اين اوصاف مي‌توان گفت شما كانديداي مناسبي براي تن‌پروري هستيد. يعني ششمين گناه كبيره‌اي كه دشوار مي‌توان تعريفش كرد و حتي اسم آن را گناه گذاشت چراكه به مفاهيم مختلفي اشاره دارد اما دم‌دستي‌ترين و عام‌ترين تعريفش بي‌ميلي به حركت و كوشش و عدم رغبت به درافتادن با سنگ‌هاي جلوي پاي‌تان است. اما چرا بايد بي‌ميلي به حركت و تقلا گناه محسوب شود؟ اواگريوس پونتوسي از دين‌شناسان رهباني قرن چهارم كه زندگي خود را صرف بررسي بحران‌هاي روحي ذكرشده در كتاب مقدس كرده بود، هشت گناه كبيره را معرفي كرد: شكمبارگي، بي‌بندوباري، طمع، اندوه، غضب، رخوت، خودستايي و تكبر. پونتوسي اين فهرست را براساس شدت گناه و ميزان شرم‌آور بودن هر گناه تنظيم كرد. «بنابراين شكمبارگي كه به مقدار مواد غذايي واردشده به بدن مربوط است، كم‌زيان‌ترينِ گناهان به شمار مي‌آيد، در حالي كه تكبر، كه به ستايش نفسِ موجود مي‌پردازد، بدترين گناهان شمرده مي‌شود.» اما قرن ششم پاپ گرگوري نسخه به‌روزتري را ارايه كرد. او «خودستايي» و «رخوت» را به دليل تشابه‌شان به «تكبر» و «اندوه» كنار گذاشت و جايگاهي براي «حسد» در نظر گرفت. گرگوري اين فهرست را براساس سنگيني گناه، كه از طريق ميزان بازداري انسان از عشق‌ورزي به خدا سنجيده مي‌شود، چيد: «تكبر، حسد، غضب، اندوه، طمع، شكمبارگي و بي‌بندوباري.» اما قرن سيزدهم توماس آكويناس با وجود «اندوه» در اين فهرست مخالفت كرد چراكه «در نظر او اندوه گناهي روحاني بود نه جسماني. » تا قرن هفدهم علماي مسيحيت مشغول بررسي اين گناه بودند تا اينكه «اندوه» خط خورد و «تن‌پروري» جاي آن را گرفت. «نتيجه هشتصد سال تفكرات ديني مسيحيت به اين ختم شد كه گناه اندوه در تن‌پروري ادغام مي‌شود.» در مجموعه كتاب‌هاي «هفت گناه كبيره» كه انتشارات دانشگاه آكسفورد با مشاركت كتابخانه عمومي نيويورك منتشر كرده، محققان و نويسندگان در مجلداتي مجزا كوشيده‌اند از طريق يافته‌هاي پيشين و معاصر تاثير چالش‌هاي ادراكي و عملي گناهان كبيره را بر معنويت، اخلاق و زندگي روزمره ارزيابي كنند. وندي واستراشتاين، نمايشنامه‌نويس برنده جايزه پوليتزر، در كتابي كه مختص «تن‌پروري» است با زباني طنزآلود و كنايه‌آميز - كه در برگردان فارسي، مترجم گهگاه در انتقال لحن و تبيين محيطي كه نويسنده از آن حرف مي‌زند، تلاشي نكرده و بدون پانويس و توضيح بيشتر متن را ترجمه كرده - از انس با كندي، دست كشيدن و بي‌خيال شدن مي‌گويد: «قول مي‌دهم رويكرد تن‌پروري موفقيت‌آميزترين روش گذران زندگي است. خيلي از ما وقت‌مان را بر سر دلخوري از رييس، خانواده، رييس‌جمهور يا حتي خداي خود هدر مي‌دهيم. برنامه تن‌پروري كمك‌مان مي‌كند كه بپذيريم اميد به تغيير اصلا واقعيت ندارد. قدرت همواره در دست اقليتي نخبه و شايسته است و دليلي ندارد زندگي‌مان را به پاي نعره‌هاي رام‌نشدني بر سر قدرت هدر دهيم. » واسراشتاين گناهي را كه در قرن چهارم رخوت ناميده مي‌شد، فراگيرترين سبك زندگي اين روزهاي دنيا مي‌داند و به همين خاطر است كه همه از پس انجام آن برمي‌آيند. او اين كتاب را با استفاده از تكنيك آيرونيِ لفظي، كه در آن بين حالت تقريرشده و معنايي كه براي آن تعيين مي‌شود تضاد وجود دارد، نوشته است. بنابراين ظاهرا او راهكاري عرضه نمي‌كند اما در باطن به تمسخر و بيزاري اين روش زندگي مي‌پردازد. حتي زماني كه وردي رهايي‌بخش را كه شامل 5 جزو مي‌شود به زبان ساده آموزش مي‌دهد: «به جاي آنكه بايستيد، بنشينيد. خود را رها كنيد. دهان خود را بگشاييد و اجازه دهيد هر آنچه دوست داريد واردش شود. رنج و زحمت بس است. خوشبختي درون من است.» در انتهاي بخش اول واسراشتاين ده دروغ رايج درباره تن‌پروري را از جمله اينكه اين گناه «دسيسه‌اي ضدسرمايه‌داري» است، فهرست مي‌كند. اين دروغ كه آيروني لفظي در آن مشهود است، يادآور نكته‌اي است كه فرانسيس هاچرسون در «پيشگفتار فلسفه اخلاق» به آن اشاره مي‌كند: «اگر مردم به صنعت خو نكنند، ارزاني نيازهاي زندگي آنها را به تن‌پروري تشويق مي‌كند. بالا بردن تقاضا براي نيازها بهترين راهكار است... حداقل از طريق كار اجباري موقت بايد تن‌پرور را مجازات كرد.» واسراشتاين در فصل آخر با عنوان «فراتن‌پروري» به سبك خود هشدار مي‌دهد كه لميدن و ناظر بي‌خيالِ دنيا بودن موقعيت‌ها را به تباهي مي‌كشاند: «وقتي به تن‌پروري واقعي برسيد، هر نوع ميلي براي تغيير دنيا از وجودتان رخت برمي‌بندد. تن‌پرورهاي واقعي را چه به انقلابيگري... جماعت تن‌پرورها نه خشمگين‌اند نه اميدوار. آشوب‌طلب هم نيستند. آشوب‌طلبي هم زحمت زيادي دارد. تن‌پرورها همان نگهبانان كسلي هستند كه كنار دروازه وضعيت موجود پاس مي‌دهند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون