قانون به جاي كدخدامنشي
امير اسمي
خانه تئاتر تخلف اداري دارد و اين تخلفات كم هم نيستند. نكتهاي كه مانع ميشود پيگيري جدي اين موارد را رها كنيم فقدان قوانين، دستورالعملها و آييننامههاي مدون و مشخص براي رسيدگي به اين تخلفات است. پرسش من اين است كه اگر يك عضو، يك مسوول يا يك هياتمديره در يك موسسه با موضوع فعاليت صنفي تخلف كرده باشد، چه كسي به آن رسيدگي ميكند؟ چرا حدود مجازاتي كه در صورت اثبات تخلف بايد اجرا شود مشخص نيست؟ ضمانت اجرايي آن احكام احتمالي چيست؟ مثلا اگر يك نفر در هياتمديره اصلي يا هياتمديره انجمنهاي خانه تئاتر تخلف كرده باشد در دورههاي بعد اجازه فعاليت اجرايي صنفي را دارد يا ندارد؟ متاسفانه قانوني وجود ندارد كه به عنوان مثال مشخص كند در صورت اثبات تخلف هركس، از فعاليت اجرايي صنفي يا حضور در هياتمديره منع ميشود. در نتيجه اگر فردي اعتراضي داشته باشد اين طور با مقاومت مواجه ميشود كه ميخواهند خانه تئاتر خراب شود. حقيقت اين است كه در خانه تئاتر قوانين مدون بازدارنده وجود ندارد. در حقيقت يكي از مسائل خانه تئاتر اين است كه قوانين وزارت كار بر آن حاكم نيست. پيشنهاد من اين است كه وزارت ارشاد به عنوان صادركننده مجوز فعاليت و احتمالا دبيرخانه هيات رسيدگي به امور مراكز فرهنگي، اين را بررسي كند و روشن اعلام كند تخلفات تشكيلاتي مانند خانه تئاتر چطور بايد بررسي شود. اين كار به اصلاح امور خانه كمك خواهد كرد. تخلفات مورد اشاره اصلا پنهان نيستند و موارد بارها در گزارشهاي هياتمديره يا انجمنها منتشر شده است. به عنوان مثال هياتمديره خانه تئاتر بعضا براي رد نظر اعضا يا انجمنها به آييننامههايي استناد ميكند كه هيچگاه روشن ارايه نشده و به اعتقاد من وجود خارجي هم ندارد. يعني در مواردي با قلدري و بدون منطق كار را پيش ميبرد و به همين دليل تنها يك راه باقي ميماند و آن اينكه از سوي حقوقدان با او صحبت شود. درحال حاضر نگاه كلي من به خانه تئاتر اين است كه قابل اصلاح نيست، چون مرجعي براي رسيدگي وجود ندارد. ميگويند شوراي داوري خانه تئاتر يا شوراي عالي داوري. جدا از اينكه اين شورا هم دچار همين مشكلات آييننامهاي است، من چطور ميتواند شكايتم را پيش داوري ببرم كه خودش مجري امور است و در طرح اين موضوع در جايگاه متهم قرار گرفته باشد؟ به همين دليل هم ديگر وارد چالش نشدم چون مدام ميگويند طرف قصد دارد صنف را تضعيف كند. درحالي كه اگر نگاه دقيق و دلسوزانه وجود داشت بايد متوجه ميشدند اين نقدها اتفاقا به قدرت گرفتن تشكيلات ياري ميرساند.
تشكل توسعه يافته به اين معني است كه وقتي شما ميبينيد يك حوزه فعاليتي تازه شكل گرفته بايد برايش ظرفيت فراهم كنيد. يعني امكاني به وجود بياوريد كه زير چتر تشكل قرار بگيرند و اينجا است كه ميگويم به اين ترتيب 14 كانون و انجمن فعلي امروز شايد به بيش از 30 انجمن تبديل ميشد. چرا نميشود؟ دوستان فعال در حوزههاي تخصصي روابط عمومي، طراحي نور يا تبليغات چرا انجمن تخصصي خود را ندارند؟ چرا با درخواستشان مخالفت ميشود؟ چون چارچوب وجود ندارد و همهچيز طبق سليقه افراد پيش ميرود، چرا؟ چون قانون حاكم نيست و به اين ترتيب امور را طبق دلخواه خودش پيش ميبرد. دستورالعملها بايد جايگزين كدخدامنشيها شوند. با روش و فرايند فعلي امكان گفتوگو وجود ندارد تا زماني كه مرجع بالاتر يا قانونگذار بيايد و امور را اصلاح كند. من وقتي ميتوانم موارد را بيان كنم كه محلي براي طرح موضوع وجود داشته باشد. شما اگر به دزدي اعتراض داشته باشيد قطعا به مرجع قانوني رجوع ميكنيد و حدود مجازات روشن است. اصلا حدود مجازات دزدي، فساد، تخلف يا هر جرم ديگري از پيش مشخص است و اعلام ميشود چون اعلام آن به تنهايي بازدارندگي ايجاد كند. ولي مرجع رسيدگي به امور تشكيلاتي مانند خانه تئاتر كجا است يا احكام تخلفات چيست؟ اگر به عنوان شروع اعلام كنند اين مرجع رسيدگي با حضور حقوقدان كجا است ما ميتوانيم به اصلاح و ايجاد امكان گفتوگو اميدوار باشيم، غير از اين همهچيز در حد جدلهاي پيش پا افتاده باقي ميماند و به اصطلاح همان آش است و همان كاسه.
رييس هياتمديره انجمن طراحان پوستر و مدير كارگروه بهسازي خانه تئاتر