به ياد بنان و استعدادي درخشان
عبدالحسين مختاباد
چند سال پيش و در يك ملاقات، آقاي شجريان از روزگار شروع كاري خود روايت ميكرد. تعريف ميكرد كه در دوران آنها، رفتن پي موسيقي و تلاش براي خواننده شدن كار سختي بوده؛ نه استادهاي بسيار وجود داشته و نه مانند امروز به سادگي دريافت يك فايل موسيقي، هزاران آهنگ و تصنيف و... در اختيار مشتاقان موسيقي قرار ميگرفته. در آن دوران همهچيز به علاقه و استعداد شخصي ختم ميشده. استادهاي موسيقي كم بودند و اگر هم بودند جامعالشرايط نبودند و براي كسي كه علاقه و استعداد موسيقي داشته، ماندن در اين راه و به نتيجه رسيدن، كار بسيار سخت و دشواري بوده. روايت زندگي شجريان مانند روايت زندگي تمام موسيقيدانهاي قديمي و بزرگ ايران است. روايتي كه وقتي آن را مرور ميكنيم و با درنظر گرفتن شرايط آن دوران به آن نگاه ميكنيم، ارزش و بزرگي اين هنرمندان را بيشتر از پيش ميفهميم. درست مانند حضور ناب و درخشان غلامحسين بنان در موسيقي ايراني. چهرهاي كه ميشود به نامش موسيقي ايران را به دو دوره تقسيم كرد و گفت كه موسيقي ايران قبل از بنان و موسيقي ايران بعد از بنان. بنان در روزگاري پا به عرصه موسيقي گذاشت كه خوانندگان فقط و فقط اوجخوان بودند. اگر خوانندهاي نميتوانست در اوج بخواند، به عنوان خواننده موسيقي به حساب نميآمد. اما بنان، بيشتر از اينها بود. او ثابت كرد كه در صداي هر خوانندهاي نقطه طلايي وجود دارد و مانند منطقه طلاييسازها، بايد اين نقطه پرورش پيدا كند. بنان هم در موسيقي اصيل و سنتي و هم در موسيقي پاپ آثار برجستهاي بهجا گذاشت. اين روزها خوانندگان با امكانات پيشرفته در استوديوها صداي خود را ضبط ميكنند، اما بنان هنرمندي بود كه بدون هيچ امكاناتي، اجراي در لحظه براي ضبط داشت. همه آنچه از اين هنرمند بزرگ روايت كردم، روايتي از يك استعداد بزرگ بودكه موسيقي ايران را متحول كرد و 32 سال پيش در چنين روزي درگذشت.