• 1404 شنبه 7 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 18 -
  • 1401 پنج‌شنبه 8 ارديبهشت

ناصر ابوشريف، عضو دفتر سياسي و نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين در ايران در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد :

انقلاب اسلامي بعد اسلامي را به مساله فلسطين بازگرداند

عماد حسيني

 

دكتر ناصر ابوشريف نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين در ايران سال 1344 در شهر طولكرم در كرانه باختري به دنيا آمد، در سال 1985 ميلادي به خاطر اجراي عمليات ضد صهيونيستي به 13 سال زندان محكوم شد، پس از گذراندن دوره محكوميت در زندان‌هاي رژيم صهيونيستي به مدت 3 سال به اردن تبعيد شد، سپس به عراق رفت و تا سال 2006 در اين كشور بود، پس از آن يك سال در سوريه در دفتر سياسي جنبش مشغول فعاليت بود و سپس در سال 1387 به عنوان نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين در ايران تعيين شد كه تا زمان حاضر اين مسووليت را عهده‌دار است. او عضو دفتر سياسي جنبش جهاد اسلامي هم است. مشروح گفت و گوي روزنامه اعتماد با او به مناسبت روز قدس را در ادامه بخوانيد. 

   بعد از چهار دهه و اندي از اعلام روز جهاني قدس، نقش جمهوري اسلامي ايران را در مساله فلسطين چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
اولا انقلاب اسلامي بعد اسلامي را به مساله فلسطين بازگرداند. اين در حالي است كه براي سال‌هاي متمادي تلاش مي‌شد تا اين مساله يك مساله عربي صرف و حتي مساله داخلي فلسطين مبدل شود و امروزه نيز تلاش‌‌هايي براي تبديل شدن آن به يك مساله داخلي اسراييل انجام مي‌شود.
انقلاب اسلامي موجب احياي مساله فلسطين به عنوان يك مساله اسلامي‌ شد و علاوه بر آن نقش بسزايي در تبديل شدن آن به يك مساله انساني براي جهان هم داشت و در اين را تلاش‌هاي زيادي انجام داد.
امام خميني (ره) مساله فلسطين را محور مسائل جهان اسلام عنوان كردند، آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي مساله فلسطين را مساله جهان اسلام اعلام كرد و تحركات عملي هم در چارچوب اين امر انجام مي‌شوند كه بارزترين نماد آن هم برگزاري روز جهاني قدس است.
جمهوري اسلامي ايران به ملت فلسطين به‌طور اعم و در حمايت از مقاومت كمك‌هاي شاياني انجام داد.
جنبش‌هاي اسلامي بعد از شكل‌گيري از سوي جمهوري اسلامي مورد حمايت قرار گرفتند و در اين رابطه به‌طور خاص با در اختيار قرار دادن ابزارهاي مقاومت از جمله ابزارهاي نظامي و كمك به ايجاد ساختارهاي تشكيلاتي و فراهم كردن زمينه به‌روز شدن اين مبارزات از مساله فلسطين حمايت كرد.
طي سال‌هاي اخير ما در نوار غزه و دقيقا از سال 2005 شاهد كمك جمهوري اسلامي به توسعه مقاومت فلسطين در تمامي ابعاد هستيم. در كنار آن ما شاهد شكل‌گيري محور مقاومت هستيم، مهندس اين محور جمهوري اسلامي ايران است، محوري كه در حال حاضر در مقابل سياست‌هاي غربي در منطقه و حضور رژيم صهيونيستي در آن مقاومت مي‌كند.جمهوري اسلامي ايران نقش بسيار زيادي در شكل‌گيري و توسعه قدرت توانمندي‌هاي حزب‌الله داشته است.امروز حزب‌الله به چنان قدرتي رسيده كه به خطر راهبردي شماره يك براي رژيم صهيونيستي تبديل شده است.
موضع پايدار جمهوري اسلامي ايران در مقابل تمام سياست‌هاي غربي كه به دنبال از بين بردن و محور مساله فلسطين بود نيز ديگر بعد اين حمايت و پشتيباني است. مردم ايران نيز از ملت فلسطين حمايت بي‌شائبه‌اي دارند. همه مواردي كه به آن اشاره كردم بخشي از نقش‌آفريني و مشاركت انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي در حمايت و پشتيباني از مساله فلسطين محسوب مي‌شوند.
  امروز حمايت جمهوري اسلامي ايران از مساله فلسطين چه تفاوتي با اوايل انقلاب پيدا كرده است؟
در ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي اين انقلاب انگيزه مضاعفي را به ملت فلسطين و مساله فلسطين و مقاومت بخشيد. پيروزي انقلاب اسلامي به خودي خود يكي از تكيه‌گاه‌هاي رژيم صهيونيستي در منطقه را از بين برد، همه آگاهي دارند كه شاه ايران يكي از متحدين اصلي رژيم اسراييل و يكي از مهم‌ترين پايه‌هاي پروژه غربي در منطقه محسوب مي‌شد.
در آن روزگار سفير اسراييل در ايران در مسائل مختلف داخلي ايران هم دخالت مي‌كرد، نفت ايران به رژيم صهيونيستي صادر مي‌شد. در بعد حمايت معنوي از ملت فلسطين پيروزي انقلاب اسلامي توانست خلأ روحي ورواني خروج مصر از گردونه كشمكش با رژيم صهيونيستي و امضاي توافقنامه سازش را پر كند، زيرا يك كشور بزرگ و مقتدري همچون ايران كه تحت رهبري يك روحاني بزرگ و فرهيخته به جرگه حاميان ملت فلسطين پيوسته بود.
اين فرآيند حمايت و پشتيباني بزرگ و غيرقابل تصوري را براي ملت فلسطين ايجاد كرد. در كنار آن انقلاب اسلامي، تحول بزرگي در سطح فكري و اجتماعي به وجود آورد، پيروزي انقلاب اسلامي يك نهضت و بيداري اسلامي بزرگي در جامعه فلسطيني به وجود آورد كه خروجي آن شكل‌گيري جنبش‌هاي مقاومت بود.هرگز نمي‌توان اين نقش را ناديده گرفت.
انقلاب اسلامي علاوه بر آن به يك الگو براي نحوه مبارزه با اشغالگران داد كه به واسطه فعاليت‌هاي مردمي انجام مي‌پذيرد.
از اين‌رو از همان اوان پيروزي انقلاب اسلامي و حتي مدتي قبل از آن دكتر فتحي شقاقي بنيانگذاري جنبش جهاد اسلامي فلسطين كتاب انقلاب اسلامي، امام خميني راه‌حل اسلامي جايگزين به رشته تحرير در آوردند، يعني ايشان اين انقلاب را به عنوان جايگزيني براي مقابله با رژيم صهيونيستي دانستند، همين انديشه‌هاي انقلاب بود كه منجر به شكل‌گيري انتفاضه اول فلسطيني در سال 1987 شد و جنبش جهاد اسلامي فلسطين جرقه اصلي اين انتفاضه را به وجود آورد.پس جنبش جهاد اسلامي فلسطين و جنبش حماس به عنوان جنبش‌هاي اسلامي كه بعد از انقلاب اسلامي رشد و نمو يافتند نقش عمده‌اي در به حركت در آوردن و مديريت و پويايي اين انتفاضه مردمي داشتند. بعد از آن هم حمايت و پشتيباني مادي از مساله فلسطين آغاز شد البته پيش از آن حمايت و پشتيباني سياسي به قوت خود وجود داشت، اما حمايت‌هاي مادي از اواخر دهه 80 از قرن گذشته ميلادي آغاز شد.كه در چارچوب حمايت از جنبش‌هاي اسلامي و تقويت توانمندي‌هاي مقاومتي آن انجام گرفت.در سال 2005 شاهد شتاب گرفتن حمايت جمهوري اسلامي از مقاومت فلسطين و به ويژه از نوار غزه بوديم. از آن زمان بود كه جمهوري اسلامي ايران مسوولت تقويت توانمندي‌هاي اين مقاومت را به عهده گرفت.اين اقدام در سايه رويكرد انگيزه بالاي مردم غزه براي مبارزه ما شاهد ساختار مقاومتي هستيم كه توانسته است معادلات وحشت را با رژيم صهيونيستي ايجاد كند، علاوه بر آن همان‌طور كه گفتم حزب‌الله به عنوان يك قدرت بزرگ و پشتيبان قابل اتكا براي ملت فلسطين در صحنه حاضر است، توانمندي‌هاي بالاي جمهوري اسلامي ايران در مقابل رژيم صهيونيستي، شكل‌گيري جبهه مقاومت و تبديل شدن قدس به محور حركت آن همگي از نتايج و حاصل اقدامات جمهوري اسلامي ايران و انقلاب اسلامي در حال حاضر است.
  امام خامنه‌اي اعلام كردند رژيم صهيونيستي 25 سال آينده را نخواهد ديد، اين امر چگونه تحقق خواهد يافت؟
اولا رژيم صهيونيستي براساس اعتقادات ديني از بين رفتني است و بسيار زود هم اين اتفاق خواهد افتاد، اين ساختار به عنوان يك رژيم مدت زمان طولاني در اين سرزمين باقي نخواهد ماند، زيرا براساس نص قرآن كريم اين ساختار كه براساس افساد شكل گرفته هرگز مدت طولاني استقرار پيدا نخواهد كرد. همانطور كه در سوره اسرا هم بر آن تاكيد شده است.
وقضيْنا إِلي بنِي إِسْراييل فِي الْكِتابِ لتُفْسِدُنّ فِي الْأرْضِ مرّتيْنِ ولتعْلُنّ عُلُوًّا كبِيرًا ﴿۴﴾ فإِذا جاء وعْدُ أُولاهُما بعثْنا عليْكُمْ عِبادًا لنا أُولِي بأْسٍ شدِيدٍ فجاسُوا خِلال الدِّيارِ وكان وعْدًا مفْعُولًا ﴿۵﴾
و در كتاب آسماني[شان] به فرزندان اسراييل خبر داديم كه قطعا دو بار در زمين فساد خواهيد كرد و قطعا به سركشي بسيار بزرگي برخواهيد خاست. (۴) 
پس آنگاه كه وعده [تحقق] نخستين آن دو فرا رسد بندگاني از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مي‏‌گماريم تا ميان خانه‌‏ها[ي‌تان براي قتل و غارت شما] به جست‌وجو درآيند و اين تهديد تحقق‏يافتني است.(۵) 
همان‌طور كه در نص آيه كريمه تاكيد شده است، كساني كه مسجد الاقصي را آزاد مي‌كنند، بندگاني از خود را كه سخت نيرومندند اين كار را انجام مي‌دهند، پس آنها بندگاني براي خدا هستند كه مي‌توانند اين پروژه صهيونيستي را با شكست مواجه كنند.
از اين‌رو ما بر ايمان و اسلام و تقويت اين مسائل تكيه خاصي داريم، انقلاب اسلامي هم اسلام را با خود يدك مي‌كشد و البته يكي از اركان اين مساله جهاد في سبيل‌الله است و البته منظور از جهاد كردن براي مسائل مربوط امت است نه تجاوز.
وقاتِلُوا فِي سبِيلِ‌الله الّذِين يُقاتِلُونكُمْ ولا تعْتدُوا إِنّ‌الله لا يُحِبُّ الْمُعْتدِين ﴿۱۹۰﴾
و در راه خدا با كساني كه با شما مي‌‏جنگند بجنگيد ولي از اندازه درنگذريد زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمي‌دارد. (۱۹۰) 
پس ما از توانمندي و قدرت براي مقابله با رژيم صهيونيستي استفاده مي‌كنيم، اسلام و ايمان و توانمندي پايه‌هاي اصلي و تكيه‌گاه‌هاي آزاد‌سازي فلسطين است، در حال حاضر اين پارامترها در ميان ملت فلسطين ديده مي‌شوند.ملت فلسطينيان همچنان پايدار است، ملت فلسطين همچنان قدرتمند است، اكثريت ملت فلسطين مومن و ديندار است، تمامي جنبش‌هاي عضو جبهه مقاومت هم به اسلام متعهد و وفادارند و به خط مقاومت پروژه غربي متعهد هستند. بله اگر رژيم صهيونيستي بدون جنگ حاضر به خروج از سرزمين‌مان باشد ما استقبال مي‌كنيم اما معتقديم رژيمي كه با استفاده از زور و قدرت نظامي به اين سرزمين آمده و همچنان نيز تا بن دندان مسلح است به روش‌هاي مسالمت‌آميز از فلسطين خارج نخواهد شد و با اتنظار كشيدن يا دل بستن به محافل بين‌المللي كه اين رژيم را ايجاد كردند، اين امر محقق نخواهد شد.
پس ابتدا با توكل بر خدا و نيروهاي مومن قادر خواهيم بود فلسطين را آزاد كنيم كه ان‌شاء‌الله به زودي در سايه توسعه نيروهاي ايماني در مقابل نيروهاي استكباري فساد‌گر اين كار محقق خواهد شد. 
   شهيد سردار قاسم سليماني نقش عمده‌اي در تجهيز و پشتيباني از مقاومت فلسطين داشتند، دقيقا ايشان چه اقداماتي را براي ملت فلسطين انجام دادند، در صورت امكان مصداقي بفرماييد.
حاج قاسم سليماني تقريبا در سال 1998 پرونده فلسطين را در دست گرفتند، درست است كه قبل از آن هم مقاومت در فلسطين وجود داشت، انتفاضه اول شكل گرفته بود و ما در آستانه انتفاضه دوم بوديم كه در سال 2000 به انجام رسيد.مقاومت مسلحانه و عمليات ضد صهيونيستي به‌شدت زياد بودند، در لبنان حزب‌الله فعاليت مي‌كرد و عمليات ضد صهيونيستي بزرگي را به انجام رسانده بود، اما حاج قاسم تاثيرات خاص به خود را بر اين مقاومت داشتند.
در واقع ايشان نماينده جمهوري اسلامي ايران در حمايت از محور مقاومت محسوب مي‌شود، ايشان ايمان قاطعي به محور مقاومت داشت، براي تقويت اين محور تلاش كرد، فعاليت‌هاي زيادي براي شكل‌گيري وحدت داخلي آن انجام داد، در زمينه شاخص‌ها و ساختارهاي تشكيل‌دهنده اين مقاومت فعاليت زيادي داشت.
رويكرد سردار سليماني تقويت مقاومت از داخل و حمايت آن از خارج با تمامي ابزارهاي توانمندي بود.
توانمندي تشكيلاتي، توانمندي اداري، توانمندي ايماني، توانمندي نظامي و توانمندي مادي در تمامي اين زمينه‌ها ايشان تلاش كردند و حتي الامكان اين توانمندي‌ها را براي مقاومت به ويژه جنبش‌هاي اسلامي چه در داخل فلسطين و چه در خارج از آن فراهم كرد.ايشان همچنين سهم بسزايي در ايجاد زيرساخت‌هاي مقاومت در كشورهاي ديگري همچون عراق كه توانمندي‌هاي مقاومت در آن بعد از سال 2003 و اشغال اين كشور توسط امريكا نمود پيدا كرد.ايشان به شكل گسترده‌اي در امر تقويت قواي مقاومت عراق و اعطاي سمت و سوي صحيح به آن به سوي قدس و ممانعت از درگيري‌هاي داخلي آنها تلاش كردند.در يمن نيز ايشان نقش بسزايي در حمايت از زيرساخت‌هاي آزادي‌خواهي مردم اين كشور داشتند، به نحوي كه امروز قطب‌نماي انصار‌الله يمن نيز به سوي فلسطين است. سيد بدرالدين الحوثي يكي از شخصيت‌هايي بودند كه به انقلاب اسلامي ايمان داشتند و خط امام خميني و اين انديشه‌ها را كه در راس آن نظريه محوري بودن فلسطين و قدس در بين مسائل امت اسلامي را به خود به اين كشور بردند.
حاج قاسم نيز از اين رويكرد حمايت و پشتيباني مي‌كردند و از هيچ تلاشي براي تقويت و توسعه توانمندي آنها فروگذاري نكردند.
گروه انصار‌الله خود جرياني مومن بود كه حاج قاسم نيز به آنها براي تقويت و توسعه توانمندي‌هايشان جهت رسيدن به اين خاستگاه‌ها پشتيباني كرد.
يكي از اقدامات حاج قاسم سليماني، تلاش‌هاي ايشان براي وحدت بخشيدن به جبهه مقاومت بود كه براي هم‌افزايي در مقابل رژيم صهيونيستي و پروژه غربي حامي اين رژيم صورت گرفت.ايشان علاوه بر آن يك ديپلمات شاخص بود، در تمام ملاقات‌هايش گفت‌وگوها را به سمت و سوي موضوع فلسطين پيش مي‌برد و اينكه بايد كشورها و دولت‌ها و سياست‌هاي اسلامي و عربي در مقابله با رژيم صهيونيستي نقش‌آفريني كنند.حتي ارزيابي ايشان از عملكرد كشورها نيز در چارچوب پاسخ به اين پرسش بود كه آنها براي فلسطين چه كردند.مهم‌تر از همه اين موارد آن بود كه حاج قاسم سليماني اعتقاد خاصي به محوري بودن قدس در مسائل امت اسلامي داشت.مدت كوتاهي پيش از شهادت‌شان من ملاقاتي با ايشان داشتم، آن بود كه اولين پرسشي كه از ما در روز قيامت مي‌شود آن است كه در اين عصر و زمان براي قدس چه كردي؟
لذا ايشان مساله قدس را مساله مبرم معاصر جهان اسلام دانسته و مبرم‌‌ترين مساله امت اسلامي محسوب مي‌شود.
از اين‌رو هر فردي در روز قيامت بايد پاسخي به اين پرسش داشته باشد كه براي قدس چه كرده است؟
زيرا از ديدگاه او قدس، مساله‌اي است كه هر مسلماني در هر كجاي جهان مسووليتي در قبال آن دارد.در كنار تمامي اين موارد ايشان يك شخصيت استراتژيست و ميداني بود، انديشه‌هاي عميق داشته و انديشه‌هايش را به شكلي كاملا حرفه‌اي به انجام مي‌رساند، او در بعد ميداني قدرت تصميم‌گيري بسيار بالايي داشت و در بعد نظامي منتظر رسيدن تصميمات نمي‌شد از اين‌رو توانمندي بالايي در حل مشكلات به شكل سريعي را داشت.
  با توجه به شخصيتي كه از حاج قاسم ترسيم كرديد، شهادت ايشان چه تاثيري بر حمايت جمهوري اسلامي از مبارزات ملت فلسطين به وجود آورد؟
شهادت و ترور ايشان ضربه بزرگي به جمهوري اسلامي و پروژه نهضت اسلامي محسوب مي‌شود و در اين بين گروه‌هاي مقاومت نيز از آن بي‌تاثير نبودند.
شخصيتي در حجم و اندازه حاج قاسم، شخصيت كوچكي نيستند و امكان پر كردن آسان اين خلأ وجود ندارد، اما ما هم به عنوان امت اسلامي به امر شهادت ايمان داشته، حاج قاسم به يك الگو و نوري براي جنبش‌هاي مقاومت تبديل شدند.
همه حول محورش گرد مي‌آيند، همگان امروز از خط‌مشي حاج قاسم حمايت مي‌كنند، شايد برخي از جوانب شخصيتي حاج قاسم پيش از شهادت‌شان مبهم يا ناپيدا بودند اما بعد از شهادت اين جوانب نيز آشكار شدند و جامعه بزرگي چه در داخل ايران و چه در خارج از آن شيفته آن شدند، پس شهادت ايشان راه و منش و انديشه‌هاي ايشان را براي همگان عيان ساخت، از اين‌رو به سمبلي براي تمامي مجاهدان تبديل شدند.اما با وجود شهادت حاج قاسم، جمهوري اسلامي پابرجاست، امت اسلامي موجود است، تغييري در خط‌مشي جمهوري اسلامي به وجود نيامده است، پس خلف حاج قاسم نيز ادامه‌دهنده راه ايشان است و وظايف ايشان را انجام مي‌دهد در حالي كه چهره حاج قاسم نيز همچنان در اذهان جاودان باقي مانده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها