• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4149 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۰ مرداد

اميرعلي ابوالفتح: كارشناس مسائل امريكا در گفت‌وگو با «اعتماد»:

افكار عمومي درباره مذاكره با امريكا قانع شود

ميثم سليماني

 

 

دونالد ترامپ، رييس‌جمهوري ايالات متحده در نشست خبري مشترك با نخست وزير ايتاليا در كاخ سفيد بحث مذاكره بدون پيش شرط را با ايران مطرح كرد؛ موضوعي كه به‌شدت مورد توجه محافل بين‌المللي و رسانه‌اي قرار گرفت. اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا در گفت‌وگو با «اعتماد» عنوان كرد كه عمده‌ترين مانع روابط ايران و امريكا بي‌اعتمادي طرفين است كه به آساني قابل حل نيست، اما امريكايي‌ها اگر بخواهند در راه مذاكره و توافق قدم بردارند با مسير آن ناآشنا نيستند. مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد.

آقاي ترامپ در نشست خبري مشترك خود با نخست‌وزير ايتاليا بحث مذاكره بدون پيش‌شرط با ايران را مطرح كرد. آيا در فضاي كنوني روابط ميان ايران و امريكا چنين مذاكره‌اي امكان پذير است؟

در حقيقت اصولا دونالد ترامپ چنين نيتي را ندارد كه بخواهيم راجع به آن صحبت كنيم و تنها يك اظهارنظر صرف است و اصولا امريكايي‌ها به دنبال مذاكرات بدون پيش شرط نيستند تا به اين سوال پاسخ دهيم، چنين مذاكره‌اي قابل تحقق است يا خير. زيرا فرض اوليه آن مخدوش است. يعني اگر ايالات متحده واقعا به شكل يك صداي واحد به صورت علني يا طي پيغامي پشت پرده اعلام كند كه آماده مذاكرات بدون پيش شرط است زمينه براي رسيدن به چنين تفاهم و گفت‌وگوهايي مي‌تواند فراهم شود، ولي از آنجايي كه امريكايي‌ها چنين نيتي را ندارند بنابراين نمي‌توان چندان به اين موضوع توجه كرد.

چرا امريكا و ايران نمي‌توانند مذاكراتي بدون پيش‌شرط داشته باشند؟

مذاكرات بدون پيش شرط در عمل وجود خارجي ندارد. ما در روابط فردي نيز اگر بخواهيم مذاكراتي داشته باشيم يكسري پيش‌شرط‌هايي وجود دارد. حتي اگر نخواهيم آنها را به زبان آوريم يكسري از موضوعات و شروطي در مذاكرات مطرح است كه اصلا دليلي براي مذاكره وجود ندارد. از همين رو چندان مخالف آن نيستم كه امريكايي‌ها بخواهند پيش‌شرط داشته باشند يا نداشته باشند. در مذاكراتي كه در عمان منجر به برجام شد نيز پيش‌شرط‌هايي مطرح شد. از يك طرف ايران اعلام كرد كه امريكا حقوق هسته‌اي ايران را بپذيرد و امريكايي‌ها نيز به آن تن دادند و در طرف مقابل آنها اعلام كردند كه ايران نبايد حركتي به سمت سلاح هسته‌اي داشته باشد كه ايراني‌ها نيز به آن تن دادند و باراك اوباما هم پذيرفت كه ايران تنها به فكر غني‌سازي صرف براي رسيدن به سلاح هسته‌اي نيست و جمهوري اسلامي نيز در بالاترين سطح اعلام كرد كه ساخت سلاح اتمي شرعا حرام است. بنابراين يكسري پيش شرط‌ها مطرح بود هرچند به صورت رسمي بيان نمي‌شد ولي تمام آنها تحقق پيدا كرد تا زمينه مذاكره را فراهم كند. چيزي كه اكنون در آن ابهام وجود دارد اين است كه از يك طرف رييس‌جمهور عنوان مي‌كند كه مذاكرات بدون پيش شرط و وزير خارجه شروط براي مذاكره تعيين مي‌كند. اگر يك صدا از امريكا خارج شود كه مذاكرات بدون پيش شرط انجام شود امكان تحقق بيشتري دارد و حتي تمام آنها اعلام كنند كه اين مذاكرات با پيش‌شرط باشد نيز تكليف مشخص‌تري دارد كه با چه طيفي و خواسته‌اي مي‌توان روبه‌رو شد. اما اين سردرگمي كنوني و مواضع ضد و نقيض مي‌تواند منجر به آسيب رساندن به فرآيندي باشد كه مي‌تواند در نهايت به يك مذاكره يا توافق منجر شود.

شما به تناقض‌ها اشاره كرديد، چند روز پيش معاون وزيرخارجه امريكا عنوان مي‌كند كه ما به دنبال يك توافق جامع با ايران نه فقط در موضوع هسته‌اي هستيم. ترامپ، رييس‌جمهور امريكا سخن از مذاكرات بدون پيش‌شرط مي‌كند و از سويي ديگر پمپئو سه شرط براي مذاكره با ايران اعلام مي‌كند. در اين فضاي پر تناقض چگونه مي‌توان با امريكا مذاكره كرد؟

من فكر مي‌كنم اين بسيار خوش‌بينانه است كه بگوييم در واشنگتن اختلاف نظر وجود دارد و ديدگاه كاخ سفيد با وزارت خارجه در تعارض است و به همين دليل صداهاي مختلف شنيده مي‌شود و پس از سخنان رييس‌جمهور، وزير خارجه اين سخنان را تصحيح مي‌كند يا موضع رسمي و به شكل متفاوتي ارايه مي‌دهد. با توجه به روحيه دونالد ترامپ اين فرضيه را نمي‌توان رد كرد، زيرا بعضا ديده شده كه دونالد ترامپ بدون هيچگونه مشورتي با مشاوران و افراد نزديك به خود سخناني را مطرح كرده است و دستگاه‌هاي مربوطه مجبور به واكنش شدند تا حدي موضع رييس‌جمهور را تصحيح كنند. اين يك فرضيه خوش‌بينانه است. اما در طرف مقابل يك فرضيه بد بينانه وجود دارد كه امريكايي‌ها در حال بازي پليس خوب و بد هستند. قبلا اين موضوع بازي در برابر ايران ميان اروپا و امريكا جريان داشت. از آنجايي كه ديگر اروپايي‌ها مايل به ايفاي اين نقش نيستند، به نظر مي‌رسد كه امريكايي‌ها بازي پليس خوب و بد را به سمت واشنگتن سوق داده‌اند. دونالد ترامپ نقش پليس خوب را بازي و اعلام مي‌كند كه آماده مذاكره بدون پيش شرط با ايران است و وزارت خارجه نقش پليس بد را بازي مي‌كند كه طي آن شروط خود براي مذاكره با ايران را بيان مي‌كند كه اين شروط مي‌تواند 3گانه يا 12 گانه باشد كه در كل تفاوت چنداني با يكديگر ندارند. اما به شخصه معتقدم كه به سناريوي دوم قايل هستم نه اينكه يك تعارض جدي در اين سطح و به اين آشكاري در داخل بدنه دولت وجود داشته باشد كه رييس‌جمهور يك حرف را بيان مي‌كند و وزيرخارجه 2ساعت پس از آن تفسير ديگري از آن حرف بيان مي‌كند و دونالد ترامپ نيز چيزي به وزيرخارجه‌اش نمي‌گويد. از اين جهت مي‌توان چنين اقداماتي را در راستاي تاثيرگذاري بررفتار افكار عمومي دانست. در ساعت‌هاي اوليه پس از اعلام اين مواضع افكار عمومي به اين سمت سوق پيدا كرد كه چرا ايران مذاكرات را نمي‌پذيرد. در صورتي كه بايد افكار عمومي هر دو صداي ترامپ و پمپئو را بشنود. اين بازي با افكار عمومي است كه اينگونه خود را نشان مي‌دهد.

موضوعي كه وجود دارد نفس مذاكره با دولت ترامپ است. آيا مي‌توان با دولت دونالد ترامپ كه حتي اطمينان كافي وجود ندارد كه مذاكراتي محرمانه يا تضمين‌كننده صورت گيرد، مذاكراتي موفقيت‌آميز باشد؟

مذاكرات ميان ايران و امريكا همواره در طول سال‌هاي مختلف وجود داشته است اما شيوه آن متفاوت بوده است. حتي زماني كه در يك اتاق و پشت ميز مذاكره نيز نبودند با ابزارهاي متعدد و نوين مذاكره وجود داشته است. من معتقدم جمهوري اسلامي با اصل مذاكره موافق نيست، اما الزامات رسيدن به يك وضعيتي كه امكان مذاكره به شكل نشستن پشت يك ميز بايد فراهم شود و اين اتفاق رخ دهد. اين موضوع ربطي به سيستم امريكا نيز ندارد. در روابط شخصي حتي اگر دو نفر بخواهند باهم مذاكره كنند اول بايد به يكديگر احترام بگذارد و در گام بعدي يكديگر را تحقير و تهديد نكنند كه اين احساس به وجود ‌آيد يك طرف با زور و تهديد پشت ميز مذاكره قرار گرفته است. زيرا اين شيوه نتيجه نمي‌دهد و اگر هم نتيجه بخش باشد بلافاصله اين دستاورد مي‌تواند، از بين برود و نهايتا بايد ميان طرفين حداقل اعتماد وجود داشته باشد. يعني حداقل دو طرف بدانند اگر بناست قول و قراري بين طرفين ردو بدل شود، هرطرف به وعده‌هاي خود عمل كند. اكنون اين سه مشكل عمده سر راه جمهوري اسلامي براي مذاكره وجود دارد. دولت آقاي ترامپ محترمانه صحبت نمي‌كند، در سخنراني اخير وزيرخارجه امريكا بالاترين ركن نظام سياسي جمهوري اسلامي مورد خطاب قرار مي‌گيرد و اين در حالي است كه مقام‌هاي پيشين سعي مي‌كردند در اين زمينه احتياط كنند. نكته ديگر اينكه ترامپ اين سخنان را تنها چند روزمانده به آغاز دور اول بازگشت تحريم‌هاي ايران مطرح مي‌كند و اين در حالي است كه 3 ماه براي اين كار فرصت داشت. پس اين اقدام زير سايه تهديد صورت مي‌گيرد و در آخر نيز به شخص ترامپ نمي‌توان اطمينان كرد. اين مشكل تنها ايران نيست بلكه ساير كشورها نيز با اين چالش روبه‌رو هستند. اكنون حتي فرض بگيريم كه ايران شروط 12 گانه آقاي پمپئو را نيز عملياتي كند چه تضميني وجود دارد كه رييس‌جمهور بعدي امريكا نيز همين رويكرد را ادامه دهد. از اين جهت مي‌توان اين 3 شرط كه اصل اوليه هر مذاكره‌اي است تا حدودي برطرف شود و طرفين نيز بتوانند به يك درك مشترك دست پيدا كنند، مي‌توانند مذاكراتي با يكديگر داشته باشند. هرچند كه شايد به مانند مذاكرات برجام فشرده نباشد اما مي‌تواند به شكل‌ها و روش‌هاي مدرن رخ دهد. اما اصلي‌ترين مشكل اينكه چه اعتباري وجود دارد ايران بخواهد وارد مذاكره شود؟ اين شرايط را در خصوص با چين مشاهده كرديم. در صورتي كه نمايندگان امريكا و چين توافق كردند تا تعرفه‌ها افزايش پيدا نكند تنها يك هفته پس از آن ترامپ اعلام كرد كه تعرفه‌ها را اعمال خواهد كرد. امريكايي‌ها بايد دست به اقدامات اعتماد ساز بزنند. دوره‌اي بود كه امريكايي‌ها از ايران مي‌خواستند تا اعتماد‌سازي كند. اكنون شرايط تغيير كرده و حالا امريكايي‌ها بايد به لحاظ رفتاري و سياسي اعتماد‌سازي كنند و اين سياست‌هاي متناقض تغيير كند. در مورد ديگر رييس‌جمهور امريكا با روسيه مذاكره مي‌كند و همزمان كنگره تحريم‌هاي جديد عليه ايران وضع مي‌كند. چه تضميني وجود دارد كه ايران با دولت امريكا به توافق برسد و كنگره مانع‌تراشي انجام ندهد يا در دولت بعدي شرايط تغيير كند؟ اكنون در چنين شرايطي افرادي كه مخالف مذاكره هستند را دشوارتر مي‌توان براي مذاكره قانع كرد.

زماني كه دونالد ترامپ بحث مذاكره بدون پيش شرط را مطرح مي‌كند، در افكار عمومي اين توقع به وجود مي‌آيد كه چرا ايران مذاكره نمي‌كند؟ در صورتي كه با توجه به شرايطي كه شما گفتيد شرايط براي رسيدن به مذاكره بسيار سخت است. ايران چگونه مي‌تواند افكار عمومي را در اين زمينه قانع كند و از فشار‌هاي امريكا نيز رهايي پيدا كند؟

اين يك بحث چند وجهي است. بحث مذاكره پديده‌اي ناپسند نيست، بلكه بايد صورت گيرد. اما افكار عمومي بايد قانع شود و به آنها توضيح داده شود. ما اكنون وارد يك فضاي دو قطبي در كشور شده‌ايم. يك گروهي تمامي مشكلات كشور را بر اثر تحريم مي‌دانند و يك وحشت عمومي ايجاد شده است كه به هرپالس از سمت مقابل واكنش فوري نشان مي‌دهد و تاكيد مي‌كنند كه بايد مذاكره كنيم. گروهي ديگر بر اين باورند كه به هيچ عنوان نبايد مذاكره شود و نگران هستند كه هرگونه نرمش مي‌تواند تبعات سنگيني داشته باشد. به نحوي مي‌توان اين را هوشمندي طرف مقابل دانست كه فضاي داخلي كشور را به اين سمت سوق داده است. اكنون بايد آگاهي بخشي صورت گيرد مشخص شود به اندازه‌اي كه تبليغ مي‌شود امريكا آماده مذاكره و صلح طلب است آنگونه نيست. من معتقد هستم كه در شرايط كنوني اينكه جمهوري اسلامي بخواهد بدون هيچ ما به ازايي راحت پاي ميز مذاكره بنشيند و به خواسته‌هاي امريكا تن دهد دشوار است، مگر اينكه جمهوري اسلامي بخواهد يك تحول بنيادي دروني در داخل خود ايجاد كند كه نمي‌توان آن را پيش بيني كرد. اما تا زماني كه به لحاظ ماهيتي دگرگوني صورت نگيرد رسيدن به يك تفاهم سخت است. ضمن اينكه بايد از فرصت‌ها استفاده كرد و اين مباحث را از سطح عمومي و خياباني خارج كرد و به پشت درهاي بسته برد و بايد به مذاكرات منطقي فرصت داد. به طور مثال پيغام‌هايي كه احتمال دارد از طريق عمان ميان ايران و امريكا ردو بدل شود، در گذشته همه در فضاي محرمانه و بدون هيجانات رسانه‌اي و افكار عمومي صورت گرفت كه در نهايت طرفين زماني كه ديدند مذاكرات به نقطه‌اي رسيده است كه به اصل ماجرا آسيبي نمي‌رساند آن را رسانه‌اي كردند. اينكه رييس‌جمهور امريكا پشت تريبون جمله‌اي مي‌گويد و رييس‌جمهوري ايران نيز به آن پاسخ مي‌دهد و در توييتر نيز پيام‌هايي در فضاي عمومي ردو بدل مي‌شود به اين فضا كمك نمي‌كند كه بخش عمده‌اي از آن را دولت كنوني دامن مي‌زند. زماني كه فضا به نحوي آرام مي‌شود و مدافعان مذاكرات با امريكا قصد دارند براي اين كار نفس بگيرند تا منتقدين را قانع كنند، وزير خارجه يا ديگر مقامات امريكايي سخناني را عنوان مي‌كنند كه فضا تغيير مي‌كنند كه فرصت را از جريان مدافع تفاهم را عامدا مي‌گيرند تا ايران را در شرايط دشوار قرار دهند. در حال حاضر حسن نيتي وجود ندارد. زيرا اگر امريكايي‌ها حسن نيت داشتند به خوبي مذاكره كردن را مي‌دانند. در مذاكرات كره شمالي نيز همين شرايط به نحوي حاكم بود و مذاكرات در فضايي آرام و بدون هياهو صورت گرفت. اما در شرايط كنوني جنگ لفظي مقامات امريكايي و ايراني فضايي براي گفت‌وگوي با شرط يا بي‌شرط باقي نمي‌ماند. دونالد ترامپ تنها مي‌خواهد نمايش تبليغاتي در ديدار با رييس‌جمهور ايران داشته باشد به مانند آن چيزي كه در سنگاپور و هلسينكي شاهد آن بوديم. اين در حالي است كه هيات حاكمه در تعارض آشكار با اين دو كشور است اما ترامپ قصد دارد از اين ديدارها بهره‌برداري تبليغاتي و رسانه‌اي را ببرد. اما اگر امريكايي‌ها قصد داشته باشند به يك توافق برسند آنقدر بي‌تجربه نيستند كه ندانند براي رسيدن به يك نقطه قابل قبول چه كارهايي را انجام دهند يا ندهند.

 


اگر ايالات متحده واقعا به شكل يك صداي واحد به صورت علني يا طي پيغامي پشت پرده اعلام كند كه آماده مذاكرات بدون پيش‌شرط است زمينه براي رسيدن به چنين تفاهم و گفت‌وگوهايي مي‌تواند فراهم شود، ولي از آنجايي كه امريكايي‌ها چنين نيتي را ندارند بنابراين نمي‌توان چندان به اين موضوع توجه كرد.

سردرگمي كنوني و مواضع ضد و نقيض مي‌تواند منجر به آسيب رساندن به فرآيندي باشد كه مي‌تواند در نهايت به يك مذاكره يا توافق منجر شود.

مذاكرات ميان ايران و امريكا همواره در طول سال‌هاي مختلف وجود داشته است اما شيوه آن متفاوت بوده است.

بحث مذاكره پديده‌اي ناپسند نيست، بلكه بايد صورت گيرد. اما افكار عمومي بايد قانع و به آنها توضيح داده شود.

اگر امريكايي‌ها قصد داشته باشند به يك توافق برسند آنقدر بي‌تجربه نيستند كه ندانند براي رسيدن به يك نقطه قابل قبول چه كارهايي را انجام دهند يا ندهند.

چه تضميني وجود دارد كه ايران با دولت امريكا به توافق برسد و كنگره مانع تراشي انجام ندهد يا در دولت بعدي شرايط تغيير كند؟ اكنون در چنين شرايطي افرادي كه مخالف مذاكره هستند را دشوارتر مي‌توان براي مذاكره قانع كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون