• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5026 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۴ شهريور

زير پوسته تاريك اتاق‎هاي پژوهشي فلسفه

سارا قزلباش|در فلسفه قاعده‎اي وجود دارد كه طبق آن، ارتباط تنگاتنگي بين آزمون و آزمودن با انتخاب عقلاني و آزادانه وجود دارد؛ به‌ طوري كه شما براي داشتن آزادي بيشتر در انتخاب و در عين حال انتخاب موارد بهتر يا انتخاب مناسب‎تر، دامنه آزمون‌هاي خود را گسترش مي‎دهيد تا جايي كه به قواعدي كه انتخاب‎تان را مبتني بر آن ساخته‎ايد، اطمينان حاصل كرده و آن را موجه بيابيد. براي نمونه، اسپينوزا در گزاره ساده‎اي در اين رابطه مي‎گويد: «شما ادعا مي‎كنيد كه بالاخره بهترين مذهب را پيدا كرده‎ايد يا لااقل بهترين معلمان شما را به آن هدايت كرده‎اند. از كجا مي‎توانيد ادعا كنيد كه اينها بهترين معلمان مذهبي هستند كه تاكنون بوده‎اند و هستند و خواهند بود؟ آيا تمام مذاهبي را كه تاكنون در هند يا در تمام عالم تعليم داده شده‎اند، آزموده‌اي؟ فرض كنيم كه همه را آزموده‎اي؛ چگونه مي‎تواني ادعا كني كه بهترين آن را انتخاب كرده‌اي؟»
يا مثلا ويتگنشتاين نيز آزمودن را يكي از مطمئن‎ترين قواعد توجيه و معناداري براي ارائه گزاره‎هاي معنادار مي‎داند؛ اگرچه اين آزمون، آخرين نتيجه مطلوب نباشد، بلكه آخرين نتيجه ممكن باشد. 
حال آنچه در وضعيت كنوني جامعه ما و به ويژه در حوزه فلسفه قابل ملاحظه و جالب توجه است آنكه در مرحله فعاليت‌ها و پژوهش‎هاي فلسفي، انتخاب برمبناي آزمون صورت نمي‎گيرد، بلكه آزمون صرفا در مرحله آموزش است و انتخاب در مرحله نهايي (پژوهش و فعاليت فلسفي) براي هر آموزش‎ديده‌اي، صرفا برمبناي ديدگاه‎ها، نظرات، عقايد و قواعد شخصي در اتاق‎هاي پژوهشي فلسفه صورت مي‎گيرد. 
براي نمونه، در سيستم‎هاي پژوهشي بسته‎اي همچون پژوهشگاه علوم انساني يا پژوهشگاه فرهنگ و...، صرفا آموزش ديده‎هايي خاص با وضعيت ظاهري و البته فكري  عقيدتي خاص كه متناسب با قواعد شخصي افراد اتاق فكر فلسفي آنجا باشند مجوز حضور و فعاليت فلسفي را داشته و البته از مزاياي مالي و رتبه اجتماعي آن نيز بهره‎مند خواهند شد. حال در همين فضاي پژوهشي بسته، صرفا عناوين، محورها و طرح‎هاي پژوهشي‎اي‎ قابل ارايه و پردازش هستند كه متناسب با همان سيستم فكري و اتاق فكر بسته و آزمون‎ناپذير و نقدناپذير پژوهشگاه‎ها و مراكز فلسفي بوده و توسط آنها تعيين شده‎اند. در واقع، ظرفيت محتوايي و دامنه خلاقيت فلسفي در چنين مراكزي، صرفا محدود به همان ميزان فكر فلسفي و طرح‎هاي پژوهشي‎اي است كه در همان اتاق فكر بسته تعيين شده و به انجام مي‎رسد. به ديگر سخن، فلسفه در ايران همان است كه در اين اتاق‎هاي بسته پژوهشي طرح شده و تحقق مي‌يابد. 
از سوي ديگر، در برخي مراكز همچون بنياد دايره‎المعارف اسلامي و بسياري مراكز ديگر با عناويني چون پژوهشگاه‎ فلسفه اسلامي، فلسفه صرفا فلسفه اسلامي است؛ يعني شما در هر حوزه فكري و فلسفي كه فعاليت كرده و به تحقيق و مطالعه پرداخته و هر ظرفيت پژوهشي كه داشته باشيد، تنها اگر در اين رشته فلسفي خاص تحصيل كرده باشيد مي‎توانيد در اين مراكز پژوهشي فعاليت كنيد، حال اين موضوع مهمي نيست كه پژوهشگر تحصيلكرده در اين شاخه فلسفي از چه توانايي يا ظرفيت پژوهشي برخوردار بوده و در قياس با دانش‎آموختگان شاخه‎هاي ديگر فلسفه (فلسفه غرب، فلسفه دين، فلسفه تطبيقي و...) قابليت پژوهشي شاخص‎تري دارد يا خير. يا در مراكزي چون دانشگاه علامه طباطبايي و تربيت مدرس، سال‎هاست اجازه ورود به افراد جديد با نگرش‎ها و ديدگاه‎هاي متفاوت داده نشده و به لحاظ جنسيتي نيز اوضاع به گونه‎اي است كه به مدت دو دهه تنها يك استاد زن توانسته در اين سيستم‎هاي بسته آموزشي و پژوهشي به فعاليت بپردازد. 
البته همان‌طور كه در مكتب عقل‎گرايي مدرن قانوني عقلاني وجود دارد كه مي‎گويد هر چه افكار و آرا و ديدگاه‎هاي يك اجتماع، داراي همگوني و اتحاد و نزديكي بيشتري بوده و تحت حاكميت يك ايده يا فرد مشترك گردهم آمده باشند، آن اجتماع، از صلح و امنيت بيشتري نيز برخوردار بوده و حاشيه و دغدغه كمتري نيز خواهد داشت، اما همان‌طور كه چنين سوژه‎هاي عقلاني نيز ناگزير بايستي به تجربه و آزمون درآيند، بديهي است در كنه چنين اتحاد و همگوني در فضاي فكري بسته و نظم و كنترل‎يافته‎اي، نوعي بردگي فكري و حتي عملي وجود دارد كه طبق آن، فرد پژوهشگر بايستي طبق اين قواعد بسته فكري و پژوهشي، انديشيده و به اصطلاح با مهره‎هاي معيني بازي كند. از اين رو، ديگر، نه زبان و نه تفكر و انديشه، آن آزادي انساني را نخواهد داشت كه فلسفه به عنوان تنها حوزه انساني نامشروط براي انديشه و تفكر، روياي آن را براي بشر محقق ساخته بود. 
دكتراي فلسفه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون