• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5673 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۸ دي

درنگي بر مساله حصاركشي دور تئاترشهر

وقتي ايده «تئاتر براي مردم» پايمال مي‌شود

سعيد فلاح‌فر

بعد از چند سال كشمكش و بحث‌هاي مختلف، بالاخره نوك كلنگ به سنگفرش تئاترشهر رسيد. موضوع حصاركشي اولين جنجال معماري و شهرسازانه اين بنا نيست. مهم‌ترين رويداد اينچنين به بخش جنوبي مجموعه و حذف پاركينگ منجر شد. مجتمع فرهنگي و مسجد وليعصر(عج) در ضلع جنوبي و در حريم بصري تئاترشهر احداث شد و از طرف اغلب گرايش‌هاي معماري در طراحي و مكان‌يابي مورد انتقاد قرار گرفت. مسجدي كه طراحي نامناسب آن از همان فرم كلي و نماي شهري اثر و چگونگي فراخوان ورودي مسجد شروع مي‌شود. طوري كه شهروندان بدون نوشته‌هاي راهنما براي پيدا كردن ورودي مسجد حتما دچار زحمت مي‌شوند. خصوصا كليت فرم و غيبت عناصر معمول معماري مسجد، اين شائبه را شكل داد كه بناي مجتمع فرهنگي مذكور، اصولا به قصد كاربري مسجد طراحي و اجرا نشده است. البته اعتراضات و نقدها مانع از اتمام اين پروژه نشد.
ماجراي ديگر مربوط به احداث خروجي مترو چهارراه وليعصر(عج) بود كه منجر به تحصن اهالي هنر به ويژه هنرمندان تئاتر و همراهي مديركل مركز نمايش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شد. در پي تشديد اعتراضات و به‌‌رغم آغاز عمليات ساختماني، مديريت وقت مترو و شهردار تهران اعلام كردند كه اين ايستگاه به احترام هنرمندان به بخشي از پارك دانشجو منتقل خواهد شد اما عملا طرح ايجاد زيرگذر چهارراه وليعصر(عج) ايستگاه مترو را به چند متر آن سوتر منتقل كرد. طرحي كه باز از نظر طراحي با انتقاداتي روبه‌رو بود. بعضي عبور عابرين از زير زمين و عبور خودروها از روي زمين را ـ به عكس آنچه در پل‌هاي هوايي رخ مي‌دهد ـ نوعي بي‌احترامي تلقي كردند. عده‌اي طراحي بدون مشخصه و شكستگي و نشانه‌هاي مكان‌يابي را از اشكالات طرح مي‌دانستند. هنوز هم سرگرداني عابران براي پيدا كردن خروجي درست از مشكلات اين زيرگذر است. اختلال در منظر بناي تئاترشهر اما بحث اصلي در انتقادات بود.
داستان حصاركشي محوطه تئاترشهر بعد از سرقت مجسمه‌هاي محوطه پررنگ‌تر شد. در حالي كه هيچ مرجعي توضيح نداد سارقان چطور توانسته‌اند بي‌هيچ ردپايي دست به اين سرقت زده باشند يا چرا در موارد ديگر سرقت، ايده ديواركشي را پياده نكردند؟ كم‌كم شايعه امنيت در محوطه تئاترشهر پررنگ‌تر شد. سابقه تردد شهروندان فراجنسيتي در پارك دانشجو و تجمع معتادان و خرده موادفروشان هم مي‌توانست در شكل‌گيري اين فضا موثر باشد. ثبت چند درگيري منجر به جرح در پارك دانشجو و محوطه تئاترشهر (كه حتي بنا بر شايعاتي ساختگي بود) توانست دغدغه امنيتي بعضي مديران شهرداري و معاونت هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را توجيه كند. موضوعي كه متعاقب اين رخدادها وارد ادبيات طرح حصاركشي شد، موضوع دستفروشان اطراف بناي تئاترشهر بود كه حتي زندگي سالم شبانه‌اي را براي اين نقطه شهري به ارمغان آورده بود. در مجموع اعلام شد؛ بنا به مطالبه هنرمندان تئاتر و شهروندان و براي حفظ امنيت اهالي تئاتر، شهرداري تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اقدام به حصاركشي اطراف ساختمان خواهند كرد. هنوز هم معلوم نيست سهم و مسووليت اين طرح تا چه اندازه به عهده شهرداري تهران و تا چه اندازه به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي است؟
با نخستين اخبار از طرح حصاركشي، زمزمه مخالفت‌ها اوج گرفت. علاوه بر معماران و شهرسازان، تعدادي از كارشناسان حفاظت و مرمت بناها و بافت‌هاي تاريخي هم وارد اين ميدان اعتراض شدند. تا جايي كه عده‌اي از اين كارشناسان در يك ويديو، مخالفت‌هاي قانوني و علمي خود را اعلان كردند. در نتيجه برخي مديران ناچار به تغيير موضع شده و اعلام كردند منظور از حصاركشي، ديوار نبوده و قصد مشخص كردن حريم ملكي و فرهنگي مجموعه تئاترشهر مطابق با عرصه مالكين ساختمان است. بي‌اينكه معناي درستي از مفهوم «حريم» در اين اظهارات اراده شده باشد.
همچنان نقدهايي بر اين گفتار به گوش مي‌رسيد كه به ظاهر تغيير دولت، موقتا موجب توقف طرح شد. شروع دوباره مذاكرات بين نهادهاي مربوطه اما علاوه بر انتقادات گذشته، نوعي خشم هم در بين بعضي صاحب‌نظران ايجاد كرد كه عمدتا واكنشي به احساس عدم شفافيت -شما بخوانيد عدم صداقت- به سخنگويان اين طرح بود.
اولين موضوع اين عدم شفافيت بازي با عبارات «حصاركشي»، «ديوار» و «حريم» بود كه تا امروز عملا مشخص شده همه اين عبارات براي انحراف ذهن مردم بوده و همواره همان ديواركشي و «محدوديت فيزيكي مكان» مورد نظر طراحان بوده است. از جمله از طرف مديران و حتي طراح چنين وانمود شد كه عناصر طراحي اين طرح ارتفاعي ندارد و تنها به منظور معين كردن حريم و محدوده ايجاد مي‌شود. در حالي كه طراحي اصلي و موجود محوطه تئاترشهر از طريق اختلاف سطوح، پله‌ها، حوض‌ها و... كاملا حايز اين ويژگي بوده و نيازي به طراحي جديد ندارد. كمي بعد، موضوع حصاري با ارتفاع بسيار كوتاه به ميان آمد. ادعاي بعدي در مقابل مطالبات، تعاريف و ضوابط امروزين شهرسازي اين بود كه اين ديوار مانع حضور و تردد مردم نخواهد شد و تنها براي حفاظت در مقابل ورود معتادان، سارقان، دوجنسي‌ها و خلاصه متخلفين عمل خواهد كرد. علاوه بر سمت‌گيري‌هاي قابل بررسي و توجهات اخلاقي در اين تقسيم‌بندي، اين سوال وجود داشت كه چنين ديواري با چه مكانيسم يا هوش و الگوريتمي قادر به چنين تشخيص و عملكردي خواهد بود؟! عدم نمايش عمومي طرح‌هاي آماده شده نيز مويد همين ترديدها در بين متخصصان مي‌شد. چرا چنين طرح مهمي نبايد به يك خرد جمعي در جامعه معماري و شهرسازي واگذار مي‌شد؟! آيا لازم نيست طرحي در اين ابعاد ملي و فرهنگي به مشاوران و طراحان مجرب و صاحب صلاحيت متناسب يا از طريق مسابقات معماري واگذار شود؟ از طرفي همواره اين سوال وجود داشت كه به فرض وجود ناامني‌ها، آيا ديواركشي يك مجموعه فرهنگي ـ هنري چاره درستي براي برقراري امنيت است؟ آيا ارزش امنيت در سوي ديگر چهارراه تفاوتي با اين سو دارد؟ آيا اهالي تئاتر حفظ امنيت خود را واجب‌تر از ساير شهروندان مي‌دانند؟! چرا مجريان طرح تلاش داشتند موافقت چند نفر از پيشكسوتان تئاتر را به عنوان سند صحت طراحي ارايه كنند در حالي كه هيچ كدام از اين موافقان، كمترين اطلاعي از ظرايف شهري و معماري و شهرسازي و حفاظت بناهاي تاريخي ندارند؟ تركيب تقريبا دولتي حاضرين در روز آغاز پروژه براي مسوولان پيامي نداشت؟
عدم ورود موثر و رسمي وزارت گردشگري، ميراث فرهنگي و صنايع دستي و همسويي با تعداد زيادي از كارشناسان اين حوزه هم موجب تعجب است. در حالي كه ساختمان مجموعه تئاترشهر با تصويب شوراي ثبت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران در سال 1384 در فهرست آثار ملي كشور قرار گرفته بود. تغييرات در محدوده حريم معين شده در نقشه‌هاي ثبتي فهرست آثار ملي هم نشان مي‌دهد؛ موضوع اعمال ضوابط ثبت در داخل حريم ـ از جمله ساماندهي ضلع شمالي خيابان انقلاب و ضلع غربي خيابان وليعصر (عج) ـ به مراتب اولويتي بالاتر از ديواركشي محوطه دارد.
برخي هم تلاش داشتند كه وجود نرده‌هاي محوطه تا دهه شصت را دليل براي احياي اين حصار بدانند، اما الزامات شهرسازي معاصر، ارتقاي كيفيات زيستي و امنيتي شهر نسبت به دوران پيش از انقلاب و بحران‌هاي سال‌هاي نخستين انقلاب اسلامي و همچنين اولويت حفظ شرايط موجود، ادعاي لزوم بازگشت به وضعيت نرده‌هاي مجموعه را هم منتفي مي‌كند چه رسد به ايجاد يك طرح جديد و مداخلات تازه معمارانه.
 آنچه در آخرين روزهاي منتهي به كلنگ‌زني، بيش از گذشته مورد تاكيد قرار گرفت، استناد به مطالبه اهالي تئاتر بود. اگر اين ادعا درست باشد، بايد با صداي رسا پرسيد كه اهالي تئاتر با شعار «تئاتر براي مردم» چگونه به اين تفكيك ناعادلانه تن مي‌دهند؟ آيا آنها خودشان را نسبت به مردم، دستفروش‌ها و بيماران مواد مخدر و... ممتاز محسوب مي‌كنند؟ چگونه در چنين اوضاع نه چندان مطلوب اقتصادي و به خاطر آسودگي خود، عليه معيشت شاغلين كنار خيابان نظر مي‌دهند؟ اگرچه عملا جز اندكي اسامي ثابت، نه در روز كلنگ‌زني و نه در رسانه‌ها، فهرست قابل توجهي از مدافعان طرح به چشم نمي‌خورد و گمان نمي‌رود چنين تصور و تصويري از حمايت هنرمندان قابل اثبات باشد.
در نهايت كارزاري خطاب به شهرداري تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تهيه شد كه تعداد امضاهاي آن از حدنصاب مطالبه براي ثبت در دبيرخانه سازمان مورد نظر عبور كرده است.
به فرض معضلات امنيتي براي اهالي تئاتر و...؛ حذف صورت مساله و اعمال محدوديت‌هايي مثل ديواركشي ـ با هر تعبير و اصطلاح و واژه‌اي ـ تنها راه يا آخرين و بهترين شيوه تامين امنيت شهري نيست. به ويژه مغايرت آن با روح فعاليت‌هاي فرهنگي ـ هنري و مردمي‌ترين شكل آن، يعني نمايش، چهره ناخوشايندي به جامعه تحميل مي‌كند. بهتر آن است كه اجازه ندهيم تناقضات ميان نظرات چندين دوره مديريت فرهنگي و شهري كشور، ميراث ناصواب مديران قبلي و به ويژه اقدامات غيرتخصصي، جناحي، سياسي و... يا ـ خداي نكرده ـ پافشاري بر مقابله با خواست قاطبه فرهيختگان و هنرمندان و فرهنگيان و... فضا را براي تهمت «ضديت با هنر و تئاتر» مهيا كند. به ياد داشته باشيم كه «تئاترشهر»، «مجموعه فرهنگي و هنري آزادي»، «موزه هنرهاي معاصر تهران»، «موزه فرش» و... متعلق به حكومت پهلوي نيست، بلكه اين ابنيه مثل بزرگراه تهران ـ كرج يا تهران ـ قم، مثل كاخ نياوران، مثل ساختمان مجلس و... متعلق به ملت ايران اسلامي است و همه موظف به حفظ شأن و جايگاه اموال ملي هستيم.


 آنچه در آخرين روزهاي منتهي به كلنگ‌زني، بيش از گذشته مورد تاكيد قرار گرفت، استناد به مطالبه اهالي تئاتر بود. اگر اين ادعا درست باشد، بايد با صداي رسا پرسيد كه اهالي تئاتر با شعار «تئاتر براي مردم» چگونه به اين تفكيك ناعادلانه تن مي‌دهند؟ آيا آنها خودشان را نسبت به مردم، دستفروش‌ها و بيماران مواد مخدر و... ممتاز محسوب مي‌كنند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون