• 1404 دوشنبه 29 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6046 -
  • 1404 يکشنبه 28 ارديبهشت

تبعات تحريم‌هاي گسترده در سينماي ايران

سعيد رجبي‌فروتن

اخيرا نشستي با عنوان «ارتباطات فرهنگي با اروپا از مسير سينما، فرصت‌ها و چالش‌ها» در دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد. براساس گزارش‌هاي منتشر شده، سخنرانان اين مراسم ضمن ايراد صحبت درباره مزيت‌هاي رقابتي سينماي ايران با سينماي ديگر كشورهاي جهان، سينما را بهترين سفير براي نمايش فرهنگ و هويت ايران دانستند و آن را پس از شعر و ادبيات ايراني معرف هويت فرهنگي ايران دانستند.
گويندگان در اين نشست كه آقايان رائد فريد‌زاده (رييس سازمان سينمايي) و عليرضا شجاع‌نوري (فعال سينمايي و بازيگر) بودند، هر يك در گذشته نزديك به يك دهه مسووليت امور بين‌الملل بنياد سينمايي فارابي را برعهده داشتند و مصاديق روشني را از واكنش شخصيت‌هاي اروپايي در قبال برخي فيلم‌هاي ايراني راه‌يافته به جشنواره‌هاي معتبر اروپايي مطرح ساختند.
آنچه در كلام ميهمانان اولين نشست كمتر شنيده شد، آن است كه در يك دهه اخير به خاطر چالش‌هاي موجود در روابط خارجي كشورمان و تحريم‌هاي گسترده تحميلي، ارتباطات فرهنگي از جمله سينمايي به حداقل و پايين‌ترين حد ممكن رسيده و اگر جايي نامي از سينما و سينماگر ايراني است، در جشنواره‌هاي سينمايي آسيايي و اروپايي است كه البته در ساليان اخير فيلم‌هاي زيرزميني و نيز فيلم‌هاي ايراني سينماگران مهاجر نيز به آنها افزوده شده است. فيلم‌هاي دو گروه اخير عموما سياه‌نمايي از زندگي مردم عادي در ايران يا رويكردي برخلاف فرهنگ و سياست‌هاي رسمي ايران را دنبال مي‌كنند. اين گره وقتي كورتر مي‌شود كه بدانيم برخي فيلم‌هاي توليد شده در ايران هم با اخذ مجوز ساخت، در اجرا به گونه‌اي توليد شده‌اند كه با هنجارهاي رسمي و عرفي جامعه فاصله زيادي داشته‌اند. چنين فيلم‌هايي بدون دريافت پروانه نمايش در جشنواره‌هاي جهاني حضور يافته‌اند و موفق به اخذ جايزه نيز شده‌اند. اگر انتخاب‌هاي سياسي بعضي از جشنواره‌ها را ناديده بگيريم، سال‌هاست كه سينماي ايران فيلم‌هايي را با خصلت شاعرانگي در جهان عرضه نكرده و گويي با درگذشت عباس كيارستمي پرونده چنين فيلم‌هايي براي هميشه بسته شده است. مهاجرت اصغر فرهادي برنده دو جايزه اسكار و يك جايزه گلدن گلوب و ترجيح او براي ساخت فيلم در خارج از كشور نيز دست سينماي ايران را خالي‌تر از گذشته كرده است. با اين وجود اشاره به دستاوردهاي سينماي ايران در گذشته و مباهات به كسب افتخارات جهاني، توجيه‌گر وضع موجود نيست و تكرار آن، مشكلات موجود در مسير جهاني شدن سينماي ايران را برطرف نمي‌سازد. به ياد داشته باشيم كه موفقيت‌هاي به دست آمده بيش از آنكه ناشي از برقراري ارتباط با انبوه مخاطب جهاني و درآمد ارزي حاصل از آن باشد، در محدوده جشنواره‌ها و مجامع نخبه‌گراي سينما بوده است و فيلم‌هايي هم كه به خاطر كسب جايزه اسكار اكران گسترده‌تري داشته‌اند به يك جريان بدل نشده‌اند و تك ستاره‌هايي در اكران جهاني بوده‌اند. راهيابي سينماي ايران به بازار جهاني مستلزم گسترش روابط سياسي و اقتصادي با كشورهاي جهان از جمله اروپاست كه حكمراني سياسي ما بايد براي آن انديشه كند و عادي‌سازي روابط خردمندانه و در چارچوب مصالح ملي را لااقل در حد دهه‌هاي هفتاد و هشتاد خورشيدي ممكن سازد. هر دو سخنران نشست اخير بر ضرورت يادگيري زبان (انگليسي) از سوي سينماگران تاكيد كرده‌اند. تسلط سينماگران از جمله تهيه‌كنندگان، كارگردانان و فعالان پخش به زبان انگليسي براي بسط مراودات فرهنگي و حرفه‌اي با همتايان خود در كشورهاي خارجي، مادام كه سياستمداران و ديپلمات‌ها بستر فعاليت‌هاي مشترك را فراهم نكرده‌اند، راه به جايي نمي‌برد و در حد يك امكان و توانايي شخصي باقي خواهد ماند.
برداشتن موانع زباني قطعا‌ در گفت‌وگو براي توليد و پخش مشترك، همكاري‌هاي سينمايي، افتتاح دفتر در دو كشور و نظاير آن ضروري است، اما در حال حاضر ديپلماسي فرهنگي به خاطر شرايط خاصي كه سياست خارجي كشور در آن به سر مي‌برد، از دامنه نفوذ كافي برخوردار نيست‌.
روزي كه در شرايط كاملا طبيعي و عادي ارتباطات فرهنگي و رسانه‌اي به پشتوانه همكاري‌هاي سياسي و اقتصادي شكل بگيرد، فرهنگ و هنر ايران از جمله سينما قادر است كه همانند يك رود راه خود را بگشايد و در منظر ديد مخاطب جهاني قرار گيرد. در آن روز كم‌كاري سفيران و رايزنان فرهنگي ايران نيز به اندازه امروز آزاردهنده نيست و هنر ايراني بدون كمك آنها نيز مي‌تواند دلبري كند و به سودآوري برسد. از گذشته تا حال مديران سينمايي معمولا از واكنش چهره‌ها و فعالان سينمايي- بخوانيد نخبگان- درباره فيلم‌هاي ايراني سخن گفته‌اند و آنچه در اين ميان غايب است، بازخورد فيلم‌ها در آيينه افكار و نظرات مردم در كشورهاي خارجي است. نگارنده در شهر كازان روسيه از نزديك شاهد ابراز احساسات پاك تماشاگران عادي در برابر فيلم سينمايي «ميم مثل مادر» (محصول سال ۱۳۸۵) ساخته رسول ملاقلي‌پور بوده و به عينه ديده است كه پس از پايان نمايش فيلم، در دقايق طولاني تماشاگران با چشماني اشكبار به حالت ايستاده دست مي‌زدند و از تماشاي اين فيلم درام ابراز رضايت مي‌كردند. فيلمي كه بعيد مي‌دانم موفق به كسب جايزه از هيچ جشنواره خارجي شده باشد.
غرض اينكه شرايط كنوني عملا راهيابي سينماي ايران به بازارهاي مختلف (سينما، تلويزيون و ديگر پلتفرم‌هاي نمايش فيلم) را با وضعيت بغرنجي روبه‌رو كرده و همه‌ چيز به نگاه برخي منتقدان و سينماگراني كه در جشنواره‌هاي سينمايي حضور دارند، خلاصه شده است. البته در سال‌هاي سپري شده به همت و ابتكار عمل فردي برخي سفرا و رايزنان فرهنگي هفته‌هاي فيلم ايراني در معدود كشورهاي جهان برپا شده، اما اين دست اقدامات آورده مالي و اقتصادي براي صاحبان فيلم‌ها در پي نداشته و از پي آن سلسله توافقاتي براي همكاري‌هاي سينمايي بين دو كشور صورت نگرفته و همه‌ چيز روي كاغذ و گرفتن عكس يادگاري در حين امضا و تبادل توافقنامه‌ها خلاصه شده است. بگذريم كه به خاطر عدم تعهد مديران وقت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي براي پرداخت سهم تهيه‌كنندگان و مالكان فيلم‌هاي ايراني، كمترين تهيه‌كننده‌اي راضي مي‌شود كه فيلمش را مجاني در اختيار آن سازمان قرار دهد. خوشبختانه در اين دوره مديران سينمايي بيشتري در سازمان سينمايي حضور دارند كه هم به زبان خارجي مسلط هستند و هم تجربه زيسته كاري و تحصيلي در خارج از كشور دارند. مطمئنا در صورت بهبود و پيشرفت اوضاع در زمينه سياست خارجي، مديران سازمان مي‌توانند زمينه حضور و مشاركت بين‌المللي بخش خصوصي ايران در بازارهاي جهاني را تسهيل كنند و در ادامه اقتصاد سينماي ايران را از حلقه بسته و كوچكي كه محدود به مرزهاي جغرافيايي كشور است، رهايي بخشند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون