• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4074 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۶ ارديبهشت

تبعات فيلترينگ زندگي دوم ما

اميدعلي منصوري

ما نمي‌توانيم فضاي مجازي را ناديده بگيريم چون زندگي دوم ماست و براي بسياري از شهروندان و كارآفرينان جهان اولشان است. فضاي مجازي و به‌خصوص تلگرام كار شهروندان را در بسياري از مبادلات راحت كرد و مردم متوجه شدند مي‌توانند خيلي از كارها را به صورت مجازي انجام دهند. بنابراين بايد اين فناوري‌ها را بپذيريم ولي مباحثي مانند ورود به حريم شخصي و... در همه دنيا وجود دارد و بايد بپذيريم كه اين فناوري‌ها تا حدي زندگي شخصي ما را تحت شعاع قرار مي‌دهد.

تنها جمهوري اسلامي ايران با فناوري‌هاي جديد اطلاعاتي و ارتباطاتي درگير نيست و تمام كشورها با اين شبكه‌ها درگيري دارند. ما وارد دوراني شده‌ايم كه عصر جامعه اطلاعاتي و جامعه نظارتي است؛ حجم زيادي اطلاعات وجود دارد كه بايد بر آنها نظارت وجود داشته باشد. دست‌كم تجربه فيس‌بوك نشان داد كه چگونه ممكن است اطلاعات شخصي افراد به شركت‌هاي تبليغاتي فروخته شود. در كشورهاي اروپايي نظير آلمان، براي چنين سوءاستفاده‌هايي، جرايم سنگين مالي در نظر گرفته‌اند كه بتوانند بازدارندگي ايجاد كنند. نكته قابل توجه اين است كه اين قبيل مسائل در دراز مدت قابل كنترل و سانسور نيست. البته قابليت نظارت وجود دارد. درباره شبكه‌هاي اجتماعي دانستن و فهم اين نكته اهميت دارد كه نمي‌شود سد راه جريان اطلاعات شد.

فيلترينگ شايد در كوتاه‌مدت جواب بدهد ولي قطعا در درازمدت مشكل ايجاد مي‌كند. در واقع دولت بايد در اين زمينه عالمانه عمل كند و اگر شبكه‌اي را فيلتر مي‌كند، دايمي نباشد و در آن مدت كوتاه بتواند برنامه‌اي را جايگزين كند كه مردم به آن جذب شوند. برنامه‌هايي تخصصي كه بيشترين امكانات را داشته باشد و با ديگر برنامه‌ها رقابت كند. در واقع نمي‌توان يك دكه زد و به مردم گفت فلان روزنامه را بخر و فلان روزنامه را نخر. شرايط بايد طوري باشد كه مردم بتوانند انتخاب كنند. علاوه بر اين فيلتر در شبكه‌هاي اجتماعي معنا ندارد، زيرا با فيلتركردن هر برنامه‌اي مردم به سراغ ديگر برنامه‌ها مي‌روند و اين روند همين‌طور ادامه پيدا مي‌كند. ما بايد برنامه‌هاي بومي خود را بر پايه تخصص، تنوع، خلاقيت و... شكل دهيم تا نيازمان به ديگر شبكه‌ها نباشد. البته بايد توجه داشته باشيم كه بهتر است يك برنامه حرفه‌اي و متنوع ساخته شود و از تعدد برنامه‌ها جلوگيري شود. به عنوان مثال پيام‌رسان سروش براي كودكان هم ساخته شود. نكته آنجاست كه واكنش مسوولان به فضاي مجازي در وهله اول نبايد سياسي باشد. در واقع مسائل و مشكلاتي كه فضاي مجازي دارد براي همه كشورها وجود دارد و تنها مختص ايران نيست. مسائلي وجود دارد كه در فرهنگ يك كشور خط قرمز است و در فرهنگ يك كشور ديگر نيست. ما اگر با ديد سياسي نگاه نكنيم و با ديد ارتباطاتي نگاه كنيم، نحوه نظارت متفاوت خواهد بود. ما مي‌توانيم از بهترين ابزارهاي اطلاعاتي استفاده كنيم و نگاه سياسي به آنها نداشته باشيم.

در شرايطي كه فناوري‌هاي ارتباطي دايم در حال گسترش هستند بايد براي شهروندان به صورت مستمر فرهنگ‌سازي كنيم. به‌خصوص اينكه در واقع بايد آگاهي شهروندان در استفاده از اين فناوري‌ها افزايش پيدا كند. در واقع ما بايد نفع مردم را در نظر بگيريم و از ابزارهاي فناورانه‌اي استفاده كنيم كه مشكلي براي مردم ايجاد نكند. علاوه بر اين مردم در كنار مزيت‌ها بايد با خطرات و ضررهاي آن هم آشنا شوند و مصونيت‌سازي كنيم. بنابراين مسوولان و به‌خصوص نمايندگان مجلس و... بايد با اين تغييرات آشنا شوند و ببينند چه تحولاتي در حال رخ دادن است. از طرفي ديگر جمعي از اساتيد و متخصصين حوزه ارتباطات جمع شده‌اند و انجمني به نام انجمن ملي سواد رسانه‌اي تشكيل داده‌اند كه با بردن آموزش به نهاد خانواده‌ها و... سواد رسانه‌اي را ارتقا دهند. براي اين آموزش هم بايد فرهنگ مناطق مختلف مورد بررسي قرار گيرد كه در اين زمينه مقالات متعددي به چاپ رسيده است. دولت هم بايد در اين زمينه كمك كند كه سازمان‌هاي مردم‌نهاد به مردم كمك كنند تا نهضت سواد‌آموزي رسانه‌اي آغاز شود و در كنار آن مسوولان و نمايندگان تصميم‌گيري‌هاي صحيح‌تر و بر پايه پژوهش‌هاي علمي نسبت به فناوري‌هاي ارتباطي و جرايم فضاي مجازي داشته باشند. در واقع ما بايد نيازسنجي كنيم و در نظر بگيريم كه مردم ما بسيار هوشمند هستند.

عضو هيات‌علمي دانشگاه سوره

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون