گفتوگو بر سر اصول ممنوع
اميرواعظ آشتياني
موضوعي كه اخيرا تحت عنوان گفتوگوي ملي مطرح شده مرا به تعجب واداشته است. مگر ما تا به امروز گفتوگو نداشتهايم؟ وقتي ميگوييم گفتوگوي ملي يعني قهر و جدايي مطلقي وجود دارد كه اكنون تصميم گرفتهايم گفتوگوي ملي داشته باشيم؟ اگر هم چنين موضوعي وجود داشته باشد چرا بايد اجازه دهيم كار به اينجا برسد؟ گفتوگو يك نوع ديپلماسي است كه پيامبر هم از آن استفاده ميكردند. در حقيقت ديپلماسي اسلامي از 1400 سال پيش آغاز شده است و اكنون نيز يك گفتوگوي منطقي ميتواند آرامش را به جامعه هديه دهد. اما اين گفتوگو چه نوع گفتوگويي است؟ آيا ميخواهيم درباره اصول گفتوگو كنيم؟ اگر اينگونه است نميتوان به آن لقب گفتوگو اطلاق كرد.
اصول تعريفشده و مشخص است. من متصور هستم در اين گفتوگوها بيشتر سليقهها نقش دارند تا اينكه گفتوگوي ملي مطرح باشد و اين مهم مشمول هر دو جريان سياسي اصلاحطلب و اصولگرا ميشود. با سليقه نميشود حكومت كرد لذا ما بايد هدفگذاري خود را بار ديگر بازخواني كرده و براي تحقق اهداف نظام گفتوگو كنيم. بايد از صحبتهاي بيهوده و بيحاصل كه خروجي مناسب ندارد، پرهيز شود. گفتوگو بايد به استناد قانون اساسي در جهت پيشرفت و توسعه كشور باشد. حال اينكه قانون اساسي نياز به اصلاح دارد بحثي جدا است. ما بايد سليقهها را كنار گذاشته و محتواي اين گفتوگوها را مشخص كنيم.
فعال سياسي اصولگرا