• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4086 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

جامعه متلاطم جامعه مهاجر‌فرست

سيدحسن حسيني

انسان‌ها در طول تاريخ در حال مهاجرت از يك منطقه جغرافيايي به يك منطقه ديگر بوده‌اند. جابه‌جايي‌هاي اوليه براي تامين مواد غذايي بود، به اين دليل كه انسان با مفهوم كشاورزي و دامداري آشنايي چنداني نداشت، وقتي منابع طبيعي در محل زندگي او به پايان مي‌رسيد به منطقه ديگري مي‌رفت تا منابع غذايي مورد نياز خود را تامين كند. اما وقتي انسان توليد مواد مورد نياز خود را از منابع طبيعي آموخت، كشاورز و دامدار شد، عوامل ديگري باعث مهاجرت او شدند. خشكسالي و عوامل اجتماعي تبديل به عوامل مهاجرت انسان‌ها شدند. عوامل اجتماعي در گذشته جنگ‌ها و حملاتي بود كه باعث مهاجرت افراد مي‌شد، اين نوع مهاجرت در غالب موارد به صورت گروهي انجام مي‌شد. وقتي قومي مورد هجوم قرار مي‌گرفت به اجبار مهاجرت مي‌كردند كه كمتر تلفات داشته باشند. با توسعه جوامع نوع ديگري از مهاجرت شكل گرفت كه مهاجرت سياسي است. بعد از دوران صنعتي شدن و تخصصي شدن امور، در حوزه اقتصاد و علمي و دانشگاهي هم مهاجرت‌هايي شكل گرفت. به نسبت سرزميني كه مهاجر فرست است و به اين سطح دانش و تخصص نياز ندارد، افرادي كه صاحب اين دانش و تخصص هستند به سرزميني مهاجرت مي‌كنند كه امكان كار و رشد بيشتر براي‌شان وجود دارد. در ايران از سال 57 مهاجرت‌هايي شكل گرفت كه مربوط به افراد تاثيرگذار رژيم گذشته بود. در سال‌هاي پس از آن و همزمان با جنگ هشت‌ساله هم مهاجرت‌هايي صورت گرفت و بعد هم مسائل سياسي ديگر باعث شد ميزان مهاجر فرستي ايران افزايش پيدا كرد. در تاريخ ايران مي‌توان گفت در 40 سال گذشته بيشتري مهاجر‌فرستي را داشتيم. در عين حال با تغيير رژيم در افغانستان و مهاجرت اجباري مسلمانان، ايران تبديل به يك كشور مهاجرپذير هم شد. ضمن اينكه در ايران علاوه بر مهاجرت‌هاي خارجي، به دليل اينكه سياستگذاري‌هاي مناسبي در زمينه توسعه انجام نشده است، مهاجرت داخلي هم به شكل گسترده‌اي اتفاق مي‌افتد. وقتي در كشور پهناوري مثل ايران سياست‌هاي توسعه‌اي به قطب‌هايي مثل تهران و مشهد و شيراز محدود مي‌شود، قطب‌هاي اقتصادي و خدماتي براي شهروندان ساير نقاط كشور جاذب هستند تا با مهاجرت از شهر خود از امكانات موجود در اين قطب‌ها برخوردار شوند. در كشورهاي توسعه يافته سياست‌هايي كه اتخاذ مي‌كنند در جهت قطبي نشدن مناطق مهاجرپذير امكاناتي را در سطح ملي و به صورت برابر قرار مي‌دهند كه كسي براي دسترسي به امكانات مهاجرت نكند چرا كه مهاجرت‌هاي داخلي هم براي مهاجران و شهرهاي مقصدشان مشكلاتي ايجاد مي‌كند. مهاجرت‌هاي داخلي مي‌تواند پديده‌اي مثل حاشيه‌نشيني را در شهرهاي بزرگ گسترش دهند و تبعات نامطلوبي كه اين حاشيه‌نشيني در اقتصاد و فرهنگ و روابط اجتماعي خواهد داشت در 40 سال اخير مهاجرت اتباع ايراني به كشورهاي ديگر به دلايل مختلفي اتفاق مي‌افتد؛ يكي از دلايل اين مهاجرت اين است كه امكانات رفت و آمد تسهيل شده است. دليل ديگر اين است كه نزديك به 5 ميليون ايراني در كشورهاي ديگر زندگي مي‌كنند و اين افراد بستگاني در ايران دارند كه با سبك زندگي و امكانات اين كشورها آشنا مي‌شوند و همين موضوع باعث مي‌شود كه مهاجرت‌هاي جديدي شكل بگيرد. اين مساله مختص به مهاجران ايراني نيست. همان‌طور كه در فرانسه بيشتر مهاجران عرب و آفريقايي‌تبار هستند و در آلمان و هلند جمعيت مهاجران ترك بيشتر است. در اين كشورها مهاجران اوليه باعث شكل‌گيري مهاجرت‌هاي ديگر هموطنان‌شان شده‌اند. در واقع مي‌توان گفت به همان ميزان كه در مقطعي مهاجر‌فرستي براي يك كشور اتفاق مي‌افتد، اگر شرايط داخلي بهبود پيدا نكند، مهاجر‌فرستي ادامه پيدا مي‌كند. در مورد ايران در ماه‌هاي اخير به نظر مي‌رسد موج مهاجر‌فرستي به سمت كشورهاي منطقه از جمله گرجستان و تاجيكستان شكل گرفته است. اگر بخواهيم علت اين شكل از مهاجرت را بررسي كنيم مي‌توانيم بگوييم ما نياز به اين داريم كه مردم ما طي 10 سال احساس آرامش بيشتر در دستيابي به شغل و درآمد و يك زندگي بي‌تلاطم داشته باشند. وقتي جامعه متلاطم است، عده‌اي مهاجرت مي‌كنند.

جامعه‌شناس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون