روزهاي سخت آقاي مربي
رضا سالار
پس از اعلام اسامي تيم ملي، در كمترين زمان ممكن سيل انتقادات به خروجيهاي تيم افزايش پيدا كرد. به نحوي كه شيريني مراسم بدرقه و حتي حضور در جام جهاني به كمترين ميزان پيشبينيها رسيد. خط خوردن دو نفر بيشتر از همه باعث هجوم به كارلوس كيروش شد. جايي كه سيد جلال حسيني و ووريا غفوري نامشان به ليست انتظاري رفت كه باورش سخت بود.
كارلوس كي روش با خط كشيدن روي اين دو نفر چنان جو خطرناكي ايجاد كرد كه گذر از آن بدتر از عبور از ميدان مين است. سيد جلال حسيني در اين فصل ستون مقتدر دفاع پرسپوليس و ناجي چندين باره بيرانوند بود. از طرفي ووريا غفوري در نيم فصل دوم چنان درخشان بود كه باور نبودش در جام جهاني در هيچ ذهني نميگنجيد.
اگرچه اين روزها با اعلام اسامي نهايي تيمهاي جام جهاني عبور از ستارگان موفق در هر تيمي به چشم ميخورد. ايكاردي، گلزن برتر كالچو از ليست آرژانتين خط خورد. ناينگولان از ليست تيم ملي بلژيك خط خورد تا با نااميدي از بازيهاي ملي خداحافظي كند. خاوي مارتينز و موراتا در ليست نهايي اسپانيا قرار نگرفتند. از اين نامهايي كه جام جهاني را به هر دليلي از دست دادند كم نيست. در طول تاريخ هم مربياني بودند كه روي بهترين و برترينها خط كشيدند. كانتونا را در اوج به تيم ملي دعوت نكردند. اما همان فرانسه بدون كانتونا قهرمان جام جهاني شد.
اما در مورد تيم ملي ايران اين ايراد وجود دارد كه كيروش ميتوانست اين دو نفر را با خود به جام جهاني ببرد چراكه با هر منطقي اين دو نفر ميتوانستند در ليست نهايي باشند. درست است كه تيم ملي نميتواند بر اساس سليقه عموم مردم بسته شود، اما زماني كه احساس شود چنين ضربه مهلكي ميتواند همت جمعي را كاهش دهد، ميشد تصميم منطقيتري گرفت.
زماني كه كيروش روي نامهاي مهمي چون رحمتي و عقيلي خط كشيد، چنين هجمهاي ايجاد نشد چراكه اكثريت اهالي فوتبال بدون تعصب رنگي قبول داشتند كه هر دو نفر اشتباه كردند و تقاص آن را هم بد پس دادند. اما واقعا جايي براي عبور از حسيني و غفوري نبود. حتي ميشد با تخمين بالا خط خوردن سيد حسين حسيني، كاوه رضايي و اميد نورافكن و بيت آشور را پذيرفت. حتي بهانههاي كيروش براي عبور از اين گروه دوم را عدهاي پذيرفتند. اگرچه بهت خط خوردن سيد جلال حسيني و ووريا غفوري چنان زياد بود كه كسي به اين گروه دوم فكر نكرد. اينكه غفوري در باشگاهش تغيير پست داشته نميتواند دليل قانعكنندهاي باشد چراكه كيروش نميتواند براي مربي باشگاهي تعيين تكليف كند. ضمن اينكه تا به حال خودش بارها و بارها جاي بازيكنان را در تيم ملي تغيير داده. اما يك سوي قضيه هم ميتواند تفكر كيروش باشد. مربياني هستند كه نبود يك بازيكن را به نيمكتنشينياش ترجيح ميدهند. نشستن احتمالي سيد جلال حسيني و ووريا غفوري شايد سختتر از كنار گذاشتن امروز آنها باشد.
اگرچه گمان ميكنم با هجمه پيش آمده هر اتفاقي ممكن است رخ دهد. از طرفي كيروش در نهايت از ليست خود ميتواند روي دو نفري كه تحت هيچ شرايطي شانس بازي ندارند خط بكشد و اين دو نفر را ببرد كه در هر صورت اين اتفاق روي ناخوشي از فوتبال است يا كيروش تحت فشار، اين دو را برميگرداند با اينكه به اين اشتباه خود پي ميبرد. در هر دو صورت جو براي كارلوس كيروش خوب نخواهد بود. شايد همين خط خوردن و نتيجه نگرفتن تيم ملي جو شديد مخالف را عليه او كند. اما اگر كيروش توانست نتيجه مناسبي بگيرد، بايد بار ديگر به تفكرات او احترام گذاشت چراكه بارها از پيچهاي خطرناك اينچنيني به سلامت عبور كرده و نشان داده كه جور ديگر نگاه ميكند.