عليرضا كيانپور
انتخابات مجلس دهم در اجلاسيه سوم، چيزي شبيه به «بهجاي خود» در فرهنگ نظاميگري بود. انگار گذر ايام در اين يكي، دوسال، از فضاي درهم و برهم روزهاي نخست كه زمان شوكهاي شديد سياسي ناشي از درهم شكستن ائتلافات انتخاباتي و چفت شدن همكاريهاي نو درونپارلماني بود تا اعتماد دوباره در تولد يكسالگي و دوباره نااميدي از اين ائتلافات، كمي تنظيم امور را بهخصوص در هيات رييسه و راس پارلمان مختل كرده بود و حالا انگار در نيمه اين راه پرتلاطم چهارساله، لازم بود «مردي از خويش برون آيد و كاري بكند». فراكسيون اميد ديروز با تمام زنان و مردانش انگار اين مرد درخويش فرورفته بود كه در مجلس 3 فراكسيوني دهم، صاحب اكثريتِ فراكسيوني بود اما اكثريت مجلس را نداشت. «اميد» صاحب اكثريت نسبي مجلس دهم بود، چه در تمام اين دو سال و بهخصوص يك ساله اخير كه اينچنين در خود فرورفته بود و چه حالا كه انگار به خود آمده و زنان و مردانش ميگويند از فردا با روحيه دوچندان براي تحقق شعارهاي اصلاحات تلاش خواهند كرد. محمود صادقي، عضو ارشد اين فراكسيون در اين رابطه به «اعتماد» گفته است: «اين تجديد روحيهاي در فراكسيون اميد ميشود و اگر كمي با جرات باشيم، حتي ميتوانيم از تعبير «تجديد حيات» استفاده كنيم. احساس ميكنم روحيه اعضا بهمراتب بهتر شده و آقاي عارف هم با عزمي جديتر ادامه كار را دنبال ميكنند. اما درمجموع بار مسووليتمان است كه سنگين شده و اميدوارم بتوانيم پاسخگوي مردم باشيم.»
وزنكشي فراكسيونها
فارغ از اينها، آنچه بهزعم همه ناظران در اين انتخابات به كف آمد، وزن واقعي 3 فراكسيون سياسي اميد بود. موضوعي كه بالاخره پس از 2سال از عمر مجلس دهم، وقتي 3 فراكسيون حداقل در رايگيري مرحله نخست با يكديگر رقابت كردند تا مشخص شود سنگيني تقريبي هركدام چقدر است. آنجا كه محمدرضا عارف كانديداي «اميد» با 114 راي بالاتر از 2 رقيب اصولگرايش ايستاد. در همين رقابت بود كه علي لاريجاني كانديداي اول «مستقلين» با 101 راي و حميدرضا حاجيبابايي نامزد اصولگرايان در فراكسيون «ولايي» با 54 راي نفرات دوم و سوم شدند.
12 مرد هيات رييسه مجلس
انتخابات هيات رييسه مجلس در آستانه سومين اجلاسيه دوره دهم ديروز برگزار شد و حالا همانطور كه احتمالا در ساعات گذشته بهلطف راديو- تلويزيون و رسانههاي برخط مطلع شدهايد، تركيب اين هيات با چند تغيير بهظاهر جزيي و آرايي قابلتامل براي فعاليت در سال جاري سوگند ياد كرد. علي لاريجاني كانديداي مورد حمايت فراكسيون ولايي و مستقلين همچون يك دهه اخير رييس مجلس و قوه مقننه خواهد بود و مسعود پزشكيان و علي مطهري دو گزينه فراكسيون اميد براي سومين سال پياپي نواب رييس خواهند بود. احسان قاضيزاده هاشمي، احمد اميرآبادي فراهاني و اكبررنجبرزاده 3 عضو هيات رييسه سال دوم، هر سه از فراكسيون ولايي سال جاري هم جزو دبيران هيات رييسه خواهند بود تا محمدعلي وكيلي، علياصغر يوسفنژاد و عليرضا رحيمي هر سه از فراكسيون اميد سه كرسي ديگر دبيران هيات رييسه را پركنند. البته تفاوتي جزيي است كه از 6 نام يادشده، 4 نام تكراري است و تنها يوسفنژاد و رحيمي تازگي دارد. حتي اين هم تغييري جزيي بهحساب ميآيد كه اينبار بالاترين آرا درمجموع به وكيلي و يوسفنژاد رسيد و سال قبل قاضيزاده هاشمي و اميرآبادي فراهاني نفرات نخست بودند. اما واقعيت اينكه گاهي همين تغييرات جزيي تحولات سياسي را رقم ميزنند؛ تفاوتهايي بهظاهر جزيي و درواقع اثربخش كه بهخصوص در تعداد آرا و نسبتشان با آراي سال قبل و دو سال قبل نهفته است. مثلا اينكه لاريجاني همچنان رييس مجلس ماند اما در مرحله اول كه برنده نيازمند كسب اكثريت مطلق آراي صحن بود، نهتنها همچون ديگر رقابتش با عارف در رايگيري هيات رييسه موقت مجلس دهم كه با 173 راي در مقابل 103 راي عارف پيروز شده بود، بلكه با ريزش بيش از 70 راي نسبت به آن رايگيري با 101 راي درمقابل 114راي عارف شكست خورد. و در مرحله دوم نيز كه برنده تنها با كسب اكثريت نسبي نيز رييس مجلس ميشد، درحالي با 147 راي بر 123 راي عارف چيره شد كه حميدرضا حاجيبابايي گزينه فراكسيون ولايي كه درمرحله نخست تنها 54 راي آورده بود، رسما به نفعش كناره گرفت؛ آن هم وقتي سال اول 237 راي داشت و سال دوم 203 راي. سه كرسي كارپردازان يا همان ناظران هيات رييسه اما شاهد همين تغييرات جزيي هم نبود و آراي نمايندگان دقيقا به همان سه نفري رسيد كه سال قبل كارپرداز يا ناظر هيات رييسه بودند: اسدالله عباسي از ولايي و بهروز نعمتي و محمد آشوري تازياني هر دو از مستقلين. فهرستي 12 نفره مطابق آنچه اين ساعات اخير در اخبار خواندهايد.
همه راضي از بازي
با اين همه اما به باور برخي نمايندگان، انتخابات هيات رييسه مجلس اهميت چنداني براي شهروندان ندارد. ميگويند: «براي مردم كوچه و بازار چه فرقي ميكند، چهكسي بالا بنشيند و آن يكي پايين؟!» اين را مثلا غلامعلي جعفرزاده ايمنآبادي، نايبرييس نخست فراكسيون مستقلين و ازجمله حاميان سرسخت لاريجاني چندساعت پيش از آغاز همين انتخابات هيات رييسه و در اثبات ادعايش درمورد اشتباه «اميد» بهخاطر رقابت بر سر كرسي رياست مجلس به «اعتماد» گفته بود و البته صرفا تا آنجا حاضر به پافشاري بر نظرش بود كه قرار نباشد اين رياست بلاموضوع براي ملت تغيير كند.
«اميد»؛ برنده سياست و اخلاق
اميديها اما همانطور كه پيش از مشخص شدن نتايج بر نظرشان در مورد رقابتي تام و تمام با دو فراكسيون ديگر و براي تمامي 12 كرسي هيات رييسه اصرار داشتند، پس از اتمام اين رقابت نفسگير نيز تاكيد كردند كه كارشان اشتباه نبوده است. بهرام پارسايي، سخنگوي اين فراكسيون به «اعتماد» گفته است: «برنده سياسي و اخلاقي اين رقابت فراكسيون اميد بود. سال نخست مستقل آمديم و وضعي به نتيجهاي شبيه به امروز رسيديم اما سال دوم وارد ائتلاف شديم و بهخاطر عهدشكني موتلفمان لطمه خورديم. درنتيجه امسال براي اثبات هويت اصلاحطلبانه و احياي فراكسيون وارد رقابتي مستقل از ديگر فراكسيونها شديم و درنهايت نيز هم موفق به افزايش تعداد كرسيهايمان در هيات رييسه شديم.» اين نماينده اصلاحطلب درباره اعمال فشار به فراكسيون اميد با حربه حذف مطهري ميگويد: «سال پيش بخشي از جريان رقيب موضوع حذف مطهري را دنبال ميكرد كه انسجام فراكسيون اميد مانع از تحقق هدف آنها شد اما امسال موضوع حذف مطهري علاوه بر خواست رقيب، جوي بود براي منصرف كردن ما از رقابت براي رياست. اما اينبار هم تمام اعضاي فراكسيون يكپارچه هم به مطهري و هم به پزشكيان راي دادند تا مشخص شود وزن واقعي فراكسيون اميد چقدر است و ما حاضر به عبور از اهداف و مطالبات اصلاحطلبانهمان نيستيم.»
«مستقلين»؛ خوشحال از رياست آقاي رييس
فراكسيون اميد البته خود را پيروز اين رقابت ميداند و بهخصوص اگر قرار باشد عطف توجهمان به آن «تغييرات بهظاهر جزيي» باشد، بايد بپذيريم كه آنها پيروز شده و دو فراكسيون ديگر شكست خوردهاند. اما اگر از دريچه خواست و اهداف هر كدام از فراكسيونها به نتايج نگاه كنيم، شايد به نتايجي ديگر برسيم و بيراه نيست اگر بگوييم كه نتيجه اين انتخابات براي هر سه فراكسيون، پيروزي بوده است. مثلا مستقلين. مهرداد لاهوتي بائوج پيش و پس از برگزاري اين انتخابات به «اعتماد» گفته بود كه «تنها خط قرمزشان در اين انتخابات ابقاي رييس است.» حالا هم اين مهم، محقق شده و به اين اعتبار، مستقلين خوشحالند. آنها همچنين همانطور كه پيش و پس از انتخابات گفته بودند، صرفا در شرايطي براي نواب رييس كانديداي مستقل معرفي ميكنند كه براي حفظ لاريجاني در كرسي رياست احساس خطر كنند؛ وگرنه دوست دارند پزشكيان و مطهري نوابرييس باشند. اين شد كه پس از حفظ لاريجاني در كرسي رياست با اعمال شاقه، هادي قوامي را به رقابت با پزشكيان و مطهري فرستادند اما همانطور كه در عمل ثابت شد و لاهوتي نيز در گفتوگويش با «اعتماد» تاييد كرد، بخشي از آرايشان را به پزشكيان و بهخصوص مطهري دادند و شايد مهمتر آنكه بهجاي معرفي عزتالله يوسفيانملا كانديداي اولشان براي كرسي نايبرييسي، قوامي را به ميدان فرستادند كه حتي در فراكسيون هم راي كمتري داشت؛ اقدامي تاكتيكي از جانب هيات رييسه اين فراكسيون براي حفظ نواب وقت يا چراغ سبز به اعضا براي آنكه با خيالي آسودهتر به پزشكيان و مطهري راي بدهند. جالب آنكه لاهوتي، سخنگوي اين فراكسيون حتي از اين هم فراتر رفت و درباره نزديكي گفتماني اين فراكسيون به پزشكيان و مطهري گفته است: «واقعيت اين است كه درصد بالايي از ما، اعضاي فراكسيون مستقلين از طريق «ليست اميد» راهي مجلس شديم؛ بنابراين همانطور كه از ابقاي رييس خوشحاليم، از انتخاب مجدد نواب هم احساس خوشحالي ميكنيم.»
«ولايي»؛ اقليت خرسند و اميدوار به آينده
جالبتر اينكه فراكسيون اصولگرايان يا همان نمايندگان ولايي هم از نتيجه اين انتخابات خوشحالند. اين رضايت هم در نطق انصراف حميدرضا حاجيبابايي رييس اين فراكسيون زماني كه با 54 راي پايينتر از عارف و لاريجاني ايستاد، حس كرد و هم در سخنان و تحليلهاي اعضاي اين فراكسيون. حاجيبابايي كه به اصرار لاريجاني چند ثانيه پشت تريبون رفت و ضمن اعلام انصراف، حمايتش را از رييس فعلي اعلام كرد، جملهاي مهم نيز به زبان آورد كه بر هدف اين فراكسيون از شركت مستقل حداقل در مرحله نخست دلالت داشت: اينكه به جامعه هدف و رايدهندگانشان بگويند در مجلس، اقليتند و اگر مثلا گرهاي از مشكلات كشور نگشودند، به اين دليل بوده است. عليرضا سليمي، عضو ارشد اين فراكسيون هم در اين رابطه به «اعتماد» گفته است: «به هر حال فضاي انتخابات هيات رييسه هر سال با سال قبل متفاوت است. همانطور كه فضاي انتخابات مجلس دهم با مجلس نهم متفاوت بود و قطعا انتخابات دوره يازدهم هم با دوره دهم تفاوتي اساسي خواهد داشت.» اين نماينده عضو جبهه پايداري ادامه داد: «فضاي انتخابات مجلس دهم، فضاي برجام و حمايت از دولت بود و اكثريت مجلس هم نمايندگان حامي اين تفكر بودند و قاعدتا در انتخابات بعد، نگاه مردم با آنچه در انتخابات قبلي مجلس ميديدم، متفاوت خواهد بود»؛ مصداقي بارز از خوشبيني اين روزهاي طيف تندروي جريان اصولگرا به اينكه نارضايتي نسبي مردم از وضعيت موجود، شهروندان را بهسمت آنها جلب خواهد كرد.
شكست پروژه حذف مطهري
اصولگرايان قطعا خوشحالند؛ چراكه توانستهاند از 5 كرسي كه در 9 كرسي دبيران و كارپردازان داشتند، 4 كرسي را حفظ كنند اما شايد خوشحالي عمدهشان از رياست لاريجاني با راي موثر آنها باشد. سليمي ميگويد: «طيفهاي مختلف اصولگرايان از ابتدا به لاريجاني كمك كردند و شما ديديد راي مستقلين بهتنهايي نتوانست لاريجاني را در صدر بنشاند و كاملا روشن بود كه اگر «ولايي» نبود، لاريجاني هرگزقادر به حفظ رياستش نبود.» آنها البته دوست داشتند يكي از كرسيهاي نواب رييس را هم براي خودشان بردارند. سليمي به 134 راي عبدالرضا مصري اشاره ميكند و با مقايسه آن با 143راي علي مطهري، فاصله 9 راي را نوعي پيروزي براي فراكسيون ولايي ميداند؛ گفتاري كه شايد ناخواسته تمايل جدي جبهه پايداري به حذف مطهري را نيز فاش ميكند.
آسيبشناسي ضعفهاي «اميد» در لحظه پيروزي
اين است كه بايد بگوييم هر 3 فراكسيون در اين بازي انتخاباتي، پيروز شدند و حالا خوشحالند و البته بايد اعتراف كنيم كه «اميد» از هر نظر پيروز اصلي اين رقابت بود. اما اميديها هم در تحقق برخي مطالباتشان ناكام ماندند. آنها پيش از آنكه رسما وارد رقابت براي رياست شوند و نيز، پيش از آنكه حفظ نواب رييس را خط قرمز خود عنوان كنند، خواستار فرستادن يك نماينده زن و يك اهل سنت به هيات رييسه بودند و باوجود معرفي و حمايت 2 گزينه زن و اهل تسنن، درنهايت ساير نمايندگان به اين مطالبه اصلاحطلبانه راي ندادند. محمود صادقي در اين باره به «اعتماد» گفته است: «شايد مجلس هنوز به بلوغ لازم نرسيده است. البته ميتوانيم خوشبين باشيم و بگوييم اينكه بيش از 80 نفر به نماينده زن و اهل سنت راي دادند، جاي خوشحالي دارد. اما به هر حال حساسيتهاي سنتي مانع از تحقق اين مطالبات است.»او همچنين به عدم توفيق «اميد» در انتخاب كارپردازان اشاره ميكند و ميگويد: «ما تابع نظر فراكسيون راي ميدهيم اما شايد اگر افراد شاخصتري را براي اين كرسيها معرفي ميكرديم، نتيجه بهتري حاصل ميشد. چرا كه راي شخصي افراد هم بسيار تاثيرگذار است.» نكتهاي كه علي سبحانيفر نيز به آن معتقد است. او به «اعتماد» ميگويد: «گاهي بهتر است بهجاي رايگيري، سياستورزي كنيم. ما حضرتي، تابش يا تاجگردون را داريم كه ميتوانند با اين گزينهها رقابت كنند كه شايد به دلايلي ناشي از شأن سياسيشان اصلا در فراكسيون هم اعلام كانديداتوري نكنند. ما بايد خودمان اين افراد را بياوريم. بايد برندسازي كنيم و از برندهايمان استفاده كنيم.» همزمان برخي اعضاي فراكسيون اميد معتقدند بسياري به هر دليل به اين فراكسيون ميتازند و حتي بخشي از جريان اصلاحات هم پشت آنها را خالي كرده است. محمود صادقي در اين باره ميگويد: «فرصت مناسب براي تعامل بهتر بدنه اصلاحات و فراكسيون اميد حاصل نشده و جريان اصلاحات به طور كامل پشت سر اين فراكسيون نبوده است»؛ شايد دليلي ديگر براي ناكامي «اميد» در آن چند كرسي از دست رفته!