ادامه از صفحه اول
كينه دشمنان از اصلاحات
رفتار امروز اپوزيسيون برانداز با اصلاحطلبان از همين تصور نشات ميگيرد. جريان اصلاحات به اصولي اعتقاد دارد. با وجود تبليغات ناجوانمردانهاي كه حتي خوديها انجام دادند تا اصلاحطلبان را خارج از نظام نشان بدهند، اصلاحطلبان به هيچوجه شالودهشكن نبودهاند. چه در دوره اصلاحات و چه در اتفاقات 18 تير سعي كردند تا اصلاحطلبان را مقصر بدانند؛ در حالي كه معلوم بود چه كساني اين هزينهها را به كشور تحميل كرده بودند. همواره رهبران و نيروهاي موثر و شناخته شده اصلاحطلب در دفاع از نظام كوشيدهاند و مردم را به بنيادهاي اساسي نظام يعني جمهوريت و اسلاميت ترغيب كردهاند؛ هر چند اصلاحطلبان قرائت خود را از اسلاميت ارايه ميدادند. اسلامي كه اصلاحطلبان به آن تاكيد دارند، با خمير مايه جامعه ما عجين بوده و جزو لاينفك جامعه ايراني است. اسلام توانسته پاسخگوي نيازهاي اخلاقي، تاريخي و انساني ايرانيان باشد. اصلاحطلبان همواره تاكيد كردهاند كه مردم حق آزادانه تعيين سرنوشتشان را دارند. دين اسلام مدافع آزادي انسانها، توزيع عادلانه ثروت و حقوق برابر انسانها است و با مردم سالاري ارتباط تنگاتنگي دارد. بعد از دوم خرداد دولت اصلاحات در مقايسه با دولتهاي قبلي و بعدي در توسعه كشور و ايجاد فضاي آزاد در جامعه نقش بيشتري داشت. در دولت اصلاحات با اينكه شعارهاي پرطمطراق ضد فساد هم داده نميشد، مردم شاهد كمترين ميزان اختلاس، رانت و رونق اقتصادي بودند. اصلاحطلبان دل در گرو دفاع از كشور دارند و مخالف هر نوع تبعيض قوميتي و جنسيتي هستند و در عين حال در عمل هم بهطور نسبي كارنامه موفقتري از ديگر مدعيان ارايه كردهاند. اصلاحطلبان اميد را در جامعه ترويج دادهاند. بعد از اتفاقات تلخ سال 88 ديديم كه باز هم مردم به اصلاحطلبان اقبال نشان دادند. البته اقبال مردم به اصلاحطلبان بار سنگيني بر دوش آنها ميگذارد. بايد توجه داشت كه مردم به تبيين دقيقتري از وضعيت و تحولات امروز جامعه نياز دارند. چنين سرمايهاي مورد كينه دشمنان نظام است كه سعي ميكنند اين اميد را در جامعه تخريب كنند.
لزوم تقويت همدلي در مجلس
اينكه شعار پايان خط اصلاحطلبي و اصولگرايي با تمركزوگستردگي شديد رسانهاي غرب مواجه ميشود و گروه خائن و قصاب رجوي تمام فعاليتهاي خود را روي القاي اين نجواي نحس ميگذارند نشان ميدهد كه آنها دقيقا از همين ناحيه آسيبپذيرند و اهداف خود را برباد رفته ميدانند. حضور و تاثيرگذاري واقعي مردم در نوع اداره كشور و اميد داشتن آنها به جناحهاي سياسي داخلي درست آن چيزي است كه كشور را بيمه ميكند و دشمنان را ناكام ميسازد. سپر دفاعي كشور در مقابل اين همه فشار و مانعتراشي به دست آوردن رضايت و پشتيباني اكثريت ملت است. هرگاه ما مردم را داشته باشيم و مردم صداقت ما را بپذيرند از بدترين شرايط و تنگناها به خوبي عبور ميكنيم و هر محاصرهاي را با قدرت ميشكنيم. امريكا دوباره قصد محاصره اقتصادي كشور را دارد ولي اميد اصلي و ثانويه او اين است كه مردم تاب مشكلات اقتصادي را نداشته باشند و با تنشهاي داخلي، ايران به زانو درآيد. در همين جا كاملا مشخص ميشود كساني كه عامدانه به نارضايتيها دامن ميزنند و در بزرگنمايي مشكلات از هيچ كوششي فرونميگذارند آب به آسياب چه كساني ميريزند و خواسته يا ناخواسته اهداف كدام جبهه را به عملي شدن نزديك ميكنند؟ بايد تاكيد كرد كه نقطه قوت ما خدمت همهجانبه به مردم است. مگر در دوران دفاع مقدس نبود كه با درايت و صداقت و پشتكار و خلوص دولت وقت مردم آن همه سختيها و كمبودها را تحمل ميكردند و به توصيههاي امام حكيم در پشتيباني از دولت سنگتمام ميگذاشتند؟ ما با جلب حمايت مردم از طريق صداقت و مبارزه با تبعيضها قطعا خواهيم توانست خيال باطل دشمنان اين مرزوبوم را برهم زنيم و سربلند و پيروز از صحنه نبرد اقتصادي كه امريكا و اسراييل و عربستان ميداندار آن شدهاند بيرون بياييم. نقطه قوت ايران اسلامي ادامه روندهاي دموكراتيك در كشور است. همهجا بايد اراده و خواست اكثريت مردم جاري و ساري شود و همه مسوولان در برابر آن پذيرنده باشند. امروز مقاومت یا دور زدن خواست مردم افزون بر اینکه کاری ناصواب و غیراخلاقی و غیرقانونی است. کیان کشور را هم در معرض خطر قرار میدهد. ما نمایندگان ملت موظفیم که در همه سطوح و زمینهها پاسدار اراده و خواست ملت باشیم و با تمام توان مطالبات آنها در همه عرصههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را پیگیری کنیم. تاخیر در اجرای مطالبات مردم خطرناک است همانطور که پاسخگویی به این مطالبات آرامشساز و وحدتآفرین است. اگر برآوردن برخی از خواستهها خصوصا در زمینههای اقتصادی زمانبر است، پاسخ به درخواستهای نخبگان و اقشار مختلف جامعه در زمینههای سیاسی چنین نیست و میتوان به سهولت آنها را برآورده ساخت. رفع حصر یکی از آن مطالبات است که واقعا ادامه آن هیچ توجیه قانونی و حتی سیاسی ندارد.