در صورت انديشه ورزي
عباس منوچهري
در زمانه غلبه ثروت و قدرت بر عالم زندگي مردمان، قانعيراد جبهه توحيد و عشق و مسووليت را انتخاب كرده بود و تا آخرين روزهاي زندگي خود در آن زندگي كرد و الگويي شد براي دوستان، دانشجويان و همه جويندگان راه و رسم زندگي خوب و درست. جامعهشناسي براي قانعيراد صورت انديشهورزي بود و عطف توجه به خير و مصلحت مردم ايران جوهر انديشه او. وي در انتخاب آنچه بايد انجام دهد و اعراض از آنچه نبايد، معيارهاي اصيل خود را هميشه حتي در نامساعدترين شرايط، حفظ كرد.
اميد با تلاش و نقد با تاييد راستي و درستي در ذهن و دل قانعيراد عجين بود. دكتر قانعيراد روشمند ميانديشيد و دلسوزانه سخن ميگفت. او شخصيتي اصيل، انديشهورز و ناقد جدي صاحبان زر و زور و تزوير بود. وي از همفكران دكتر علي شريعتي بود و به قول خوش با شريعتي فكر ميكرد تا او را نقد كند. او خود مصداقي از روشنفكر مسوول بود كه نوع بارز و اصيل روشنفكري از نظر شريعتي بود. اخلاق، آگاهي و روشنگري دغدغههاي بنيادين قانعيراد بودند. صراحت و صداقت او تحسينبرانگيز بود و فقدان وي به آساني جبرانپذير نيست. خدمات دكتر قانعيراد را نميتوان محدود به كلاس و كتاب دانست. حضور او ميان دوستان و همكاران، حتي در زماني كه از بيماري جانكاه رنج ميبرد، براي همه ما درسآموز بود. خدايش قرين رحمت كند و خداوند ما را ياري دهد تا الگو بودن او را در آنچه از زندگي باقي مانده داريم پيوسته در نظر داشته باشيم.