دليل افزايش شاخص كل در بازار سرمايه چه بود؟
مسير معكوس بازار بورس
مريم نبيپور
گزارش سازمان بورس اوراق بهادار كه براي هفته منتهي به 23 خرادماه منتشر شده است، نشان ميدهد كه ارزش كل معاملات طي اين هفته 13.348ميليارد ريال بوده كه نسبت به هفته گذشته 172 واحد رشد داشته است. اين در حالي است كه از ابتداي سال تاكنون 132.068ميليارد ريال افزايش نسبت به آخرين آمار سال گذشته به چشم ميخورد. در همين بين، حجم معاملات مربوط به اين هفته نيز با افزايش 199 درصدي از عدد 1.856 ميليون سهم به 5.554 عدد صعود داشته و ازابتداي سال تاكنون 49.626 ميليون سهم ردوبدل شده است. بازار بورس در حالي قدمهاي پاياني براي 100هزاري شدن شاخص كل را برميدارد كه همچنان برخي خلأها و مشكلات مربوط به زيرساختهاي اقتصادي پابرجا هستند. عميقتر شدن بازار سرمايه ميتواند از ابتداييترين موارد براي قوي كردن بازار سرمايه براي نگه داشتن نقدينگي در بازار است. از طرفي كاربردي كردن زيرساختهاي اين بازار نيز ميتواند كمك شاياني به افزايش سطح اعتماد داشته باشد. اعتمادي كه از يك سو بايد سرمايه را از بازارهاي ديگر خارج كند و از ديگرسو نقدينگيهاي موجود را حفظ كند. آنچه سرمايهگذاران را به سمت بازار سرمايه كشانده است پيش از اينكه ترغيب به شركت در بازارهاي بورسي و منتفع شدن از مزاياي آن باشد مسائل پيرامون افزايش حجم نقدينگي در بازارهاي موازي است، اين عامل رشد قيمت را به سطحي رسانده كه احتمال حباب بودن قيمتها را به قطعيت تبديل كرده است. ماهيت حباب بودن قيمتها ميطلبد همچنان كه تولد يكبارهاي داشتهاند در آينده نزديك مرگي زودهنگام را تجربه كنند و مجددا كاهش قيمت در اين بازارها را داشته باشيم كه همين موضوع سبب شده است نقدينگيها بار خود را به آرامي از اينبازارها ببندند و اينبار بازار سرمايهها را به عنوان ايستگاه كسب سود خود انتخاب كنند. خبر رشدحجم معاملات بازار سرمايه كه خود را در افزايش شاخص كل نشان ميدهد ميتواند مژده از اقبال هرچند ديرهنگام سرمايهداران به اين بازار بدهد ولي آيا بازار سرمايه براي دوام اين حركت برنامهاي دارد و از همه مهمتر آيا بورس زيرساختهاي لازم براي نگه داشتن اين حجم از نقدينگي را دارد؟ بازار سرمايه درحالي مقصد اين حجم از نقدينگي شده است كه نسبت به بازارهاي موازي از ظرفيتهاي بالقوهاي برخوردار است، خلاف بازارهاي ارز و سكه كه با هجوم نقدينگيها طي ماههاي اخير تلاطمهايي را متحمل شدند، اين تالار شيشهاي است كه ميتواند حركت توده وار نقدينگيهاي سرگردان را نه تنها از بازارهاي موازي خارج كند بلكه زمينهاي براي دستيابي به شرايط اقتصادي بهينه را در كشور فراهم كند.
آثار سوء اين افزايش قيمت در بازارها به كاهش قدرت خريد محدود نميشود بلكه طبق مكانيسم قيمتها رشد قيمت بايد سيگنالي باشد براي ورود فعالان طرف عرضه به ميادين اقتصادي، كما اينكه در بازار مسكن نيز با تكيه بر وقفهاي بودن ميزان عرضه در بازارها، رشد قيمت ميتواند سيگنال ورود به بازار را براي فعالان ساخت و ساز ايجاد كند. ماهيت حباب بودن افزايش قيمت در بازارهاي ارز و سكه سبب شده است دركنار بالارفتن قيمتها نوعي ركود در بازارها حاكم شود و مجال اجرايي شدن اين قانون را فراهم نكند.
اگر مشكلات زيرساختي در بازار سرمايه منتفع شود، ميتوان از شبه پولهايي كه اتخاذ سياست «كاهش نرخ بهره بانكي» موجب شده است به «پول شدن» روي آورند جهت روي كار آمدن بيشتر و بيشتر شركتهاي بورسي بهره برد. از طرفي بورس ارزي نيز ميتواند پا به پاي بورس كالايي در نيل به اين مهم نقشآفرين باشد.