كودكان پناهجوي بدون همراه در اتحاديه اروپا٭
نويسنده: ربكا اودونل، جيوتي كانيكس
ترجمه: سعيده مختارزاده ٭ ٭
تعداد كودكان بدون همراهي كه براي فرار از تعقيب، مخاصمات، خشونت و فقر يا براي پيوستن به اعضاي خانواده خود و دستيابي به فرصتهاي تحصيلي و اقتصادي به اروپا مهاجرت ميكنند، در حال افزايش است. بسياري از آنها از طريق سفر دريايي بسيار خطرناك و عبور از راههاي خشكي و دريا، خود را به اروپا ميرسانند و پس از آن از كشوري به كشور ديگر ميروند يا توسط قاچاقچيان انسان يا قاچاقبرها برده ميشوند. بسياري از آنها درخواست حمايتهاي بينالمللي ميكنند، اما بسياري ديگر نيز در معرض تبعيض و سوءاستفاده قرار ميگيرند. بر اساس گزارش سازمان آمار اروپا تعداد كودكان جدا شده و بدون همراه كه در اتحاديه اروپا به دنبال پناهندگي هستند از سال 2010 افزايش داشته است. در فاصله ژانويه تا اكتبر سال 2015 تعداد كودكان بدون همراه پناهجو در سوئد به تنهايي 23 هزار و 349 نفر بوده است كه اين تعداد از كل تعداد كودكان بدون همراه پناهجو در سرتاسر اتحاديه اروپا در سال 2014 بيشتر است. بايد توجه داشت به علت اينكه تعداد زيادي از اين كودكان درخواست پناهندگي خود را ثبت نكردهاند، در حال حاضر آمار كامل و دقيقي وجود ندارد، اما همين ارقام موجود بسيار قابل توجه است.
در سالهاي اخير، اتحاديه اروپا تعهدات مشخصي درباره كودكان بدون همراه براي دولتهاي عضو ايجاد كرد كه شامل اصلاحيه نظام مشترك اروپايي پناهندگي، دستورالعمل اتحاديه اروپا درباره قاچاق انسان و دستورالعمل بازگشت اتحاديه اروپا ميشود. اگرچه هنوز در كشورهاي مختلف تفاوتهايي در رفتار با كودكان بدون همراه بر مبناي مقررات متفاوتي كه درباره آنان بهكار گرفته ميشود، وجود دارد؛ اما اتحاديه اروپا تلاشهاي مجدانهاي براي تاكيد بر حقوق مشترك اين افراد اول و مهمتر از همه به عنوان كودك از طريق اجراي يك برنامه عمل اتحاديه اروپايي درباره كودكان بدون همراه (2014 – 2010) دارد. اين برنامه عمل به دنبال پاسخ به برخي مسائل مهم و دشوار در خصوص همه كودكان بدون همراه، از جمله قيموميت، ارزيابي سن، رديابي خانواده و راهحلهاي پايدار است.
در حال حاضر، دولتهاي عضو اتحاديه اروپا در مراحل ابتدايي اجرا و تمرين تعهدات مشترك اتحاديه اروپايي در حقوق بينالملل هستند كه همراه با تجربيات مثبت و چالشهاي اساسي براي اين دولتها در خصوص شناسايي، دريافت و مراقبت از كودكان بدون همراه در اروپا است. در شرايط كنوني، تشريك مساعي بازيگران حمايت از كودك در كنار بازيگران اجراي حقوق مهاجرت و پناهندگي براي تشخيص مخاطرات نسبت به كودكان در مسير حركت و اقدام براي نگهداري آنها در مكانهاي امن بسيار حياتي است. زماني كه دغدغههاي كنترل مهاجرت و جرم هنوز بر حمايت از كودك و الزامات بشردوستانه تقدم مييابد، مشكلات خاصي درباره كودكاني كه در مرز سن 18 سال هستند، يا به دنبال پناهندگي نيستند، به وجود ميآيد.
يك چالش اساسي (كه درباره همه كودكان جدا شده و بدون همراه مشترك است) اين است كه چطور براي آنها يك «راهحل پايدار» پيدا شود؛ يعني از اينكه اين كودكان قادر باشند به تمامي نيازها و حقوقي كه در كنوانسيون حقوق كودك پيشبيني شده است دست يافته و در معرض خطر تعقيب يا صدمه جدي قرار نگيرند و تا بزرگسالي رشد يابند، اطمينان حاصل شود. اين رويكرد، نيازمند آن است كه دولتها درخصوص ايجاد و تحقق نتايجي تلاش كنند كه شايد مستقيما در راستاي كنترل مهاجرت قابل لمس نباشند، اما با هدف مستقيم تحقق مصالح عاليه كودك صورت ميگيرد.
در اين راستا، يك راهحل پايدار ممكن است شامل ادغام اجتماعي بر مبناي بشردوستانه حتي بدون درخواست حمايت بينالمللي باشد. در نهايت، اين امر نيازمند همكاريهاي بيشتر دولتهاي عضو با يكديگر در راستاي شناسايي مناسبترين سازوكار و موقعيت براي رشد و مصالح عالي كودك باشد. به عنوان مثال ممكن است اين هدف با صدور اجازه انتقال كودك به كشور ديگر از طريق برنامه استقرار مجدد و با تاكيد بيشتر بر اجراي اصل به هم پيوستن خانواده تحقق يابد. علاوه بر اين، بهكارگيري اقدامات مناسب براي يافتن راهحلهاي پايدار، تنها راه درست دستيابي به هدفي است كه دولتهاي عضو بر آن تاكيد دارند. اين هدف همان بازگشت كودكان بدون همراه به كشورهاي مبدا خواهد بود در شرايطي كه مصالح عاليه آنها تامين شود.
رعايت مصالح عاليه كودك
چندين دولت عضو اتحاديه اروپا براي حمايت از تصميمات مناسب مقامات براي راهحل پايدار براي كودكان بدون همراه، برخورداري از روند تعيين مصالح عاليه كودك را گزارش كردهاند. در اتحاديه اروپا همچنين پروژههايي در خصوص ارايه تعريف دقيقتر، تشخيص و بهكارگيري راهحلهاي پايدار در راستاي مصالح عاليه كودك در جريان است. از طرف ديگر، بسيار مهم است كه اطمينان حاصل شود اين تصميمگيريها بر مبناي اطلاعات درست از شرايطي كه بر زندگي كودكان در كشورهاي مبدا اثر ميگذارد، صورت ميپذيرد. در نهايت، پروژههاي اتحاديه اروپا همچنين به روند بازگشت مربوط خواهند بود كه شامل بررسي و ارزيابي نتايج بازگشت براي كودكان و خانوادههايشان ميشود.
با توجه به جمعيت زياد افراد، همچنين جو سياسي دشوار كنوني، خطر اينكه توجهات و منابع در جهت توسعه اقدامات ضروري اوليه و فعاليتها در كشورهاي ثالث با هدف جلوگيري از مهاجرت و مبارزه با قاچاقچيان منحرف شود، وجود دارد. بنابراين، اين موقعيت فورا نيازمند همكاري اتحاديه اروپا و دول عضو آن به صورت نظام مند براي ايجاد پيشرفتهايي نهتنها در نظام پناهندگي و اقدامات ويژه براي مقابله با قاچاقچيان كودكان بلكه براي پديد آمدن رويههايي كه مرتبط با مصالح عاليه ديگر كودكان مهاجر است، خواهد بود. به هر روي، سياستگذاران ممكن است در حال حاضر نسبت به اتخاذ چارچوبهاي سياست جديد محتاط باشند؛ ليكن در نهايت دولتهاي عضو زماني كه اتحاديه اروپا نقش فعال ولو محتاطانهاي در حمايت از آنان براي محفاظت همه كودكان از غفلت، خشونت و استثمار در داخل منطقه بازي ميكند، سود خواهند برد. به نظر ميرسد يك استراتژي جامع اتحاديه اروپا درباره كودكاني كه به تنهايي يا با همراه مهاجرت ميكنند، ميتواند موثرترين راه پيش رو باشد.
پينوشتها:
٭ این مقاله در سال 2016 در شماره 51 مجله Forced Migration که در لینک زیر قابل دسترسی است منتشر شده است:
http://www.fmreview.org/destination-europe/odonnell-kanics.html
٭ ٭ کارشناس ارشد حقوق بین الملل