پسلرزههاي يك پيشنهاد جنجالي
تسليم يا تدبير
زهير موسوي| در شرايطي كه افكار عمومي و جو كشور تحت تاثير پيروزي تيم ملي فوتبال قرار داشت، تعدادي از فعالين سياسي با نگارش نامهاي خطاب به سران عاليرتبه نظام خواستار مذاكره مستقيم با امريكا شدند. بيشتر از آنكه متن نامه غير منتظره باشد، اسامي امضاكنندگان آن سبب تعجب شده است. اسامي كه هيچ قرابت و نزديكي سياسي با يكديگر ندارند اما حاضر شدهاند نامشان كنار يكديگر رديف شده و راهكاري براي برونرفت از وضعيت فعلي ارايه دهند. از همان دقايق اوليه انتشار اين نامه بسياري منتظر واكنش افراد و رسانههاي جريان اصولگرايي بودند. كساني كه پس از خروج امريكا از برجام زخم شكستشان در انتخابات سرباز كرده و به هر بهانهاي به دولت حمله ميكنند. اما در كمال تعجب رسانههاي اصولگرا در برابر اين نامه سكوت كردهاند و جز روزنامه جوان و سايت خبري مشرق تا زمان نگارش اين مطلب، واكنشي به اين نامه نداشتهاند. اين سكوت سه احتمال را در پي دارد؛ نخست آنكه رسانههاي اصولگرا همچنان سرگرم حواشي فوتبالي و جام جهاني هستند كه اين مورد بسيار بعيد به نظر ميرسد زيرا آنها حاضر به از دست دادن كوچكترين فرصتي براي حمله به جريان اصلاحات و اصلاحطلبان نخواهند بود. احتمال دوم آن است كه اين جريان تصميم به سكوت در برابر اين نامه گرفته و منتظر اعلام نظر بزرگان خود هستند. در اين احتمال آنها در ابتدا سعي دارند نسبت به اين نامه بيتفاوت بوده و به راحتي از كنار آن گذر كنند مگر آنكه اتاق فكرشان تصميم جديد اتخاذ كند. هرچند پيادهنظام اين طيف سياسي در فضاي مجازي با انتشار توييتهايي نسبت به امضاكنندگان اين نامه حمله كرده و آنهارا خودفروخته معرفي كردهاند. احتمال سوم ميتواند جالب توجه باشد؛ شايد اين سكوت به اين معنا است كه قوه عاقله جريان اصولگرايي مشغول تامل درباره اين نامه و حساب و كتاب محتواي آن است. قوه عاقلهاي كه تاكنون ترمز جريان تندرو را كشيده و آنها را وادار به سكوت كرده است. هرچند قوه عاقله اين جريان نيز به دليل اختلافات سياسي هيچگاه محتويات اين نامه را تاييد نخواهد كرد اما ممكن است درصدد باشد با ادبيات و روشهاي ديگري، راهبردي با همين هدف اما مسيري جدا تعريف كند. احتمالي كه با توجه به شرايط امروز كشور شايد دور از ذهن نباشد.
واكنش اصولگرايان
واكنشهاي روزنامه جوان و سايت خبري مشرق همان جنس هميشگي را داشت. ادبيات ثابتي كه تنها بنا بر موضوع، كليدواژهها تغيير ميكند اما محتوا همان هميشگي است. روزنامه جوان نوشت: «چطور ميشود پاره شدن برجام را از سوي امريكا ديد و باز هم از ايران خواست براي مذاكره با امريكا آماده شود؟! اين پنج سال مذاكره چه دستاوردي داشت كه باز تكرار شود؟! نويسندگان نامه چه تضميني دارند كه امريكا باز با زيركي چندين سال ايران را معطل مذاكره نكند و بعد زير همهچيز نزند؟ اولين دليل اشتباه تحليلي و محاسباتي نويسندگان اين نامه آن است كه نتوانستهاند دريابند كه شايد از جهت نمايش مذاكره امريكا و كره شمالي، اكنون وقت دعوت ايران به مذاكره با امريكا باشد، اما از جهت آنكه امريكا به تازگي از توافقنامه چندجانبه و مهم برجام خارج شد و همه تعهداتش در قبال ايران را بعد از چند سال مذاكره زير پا گذاشت و تصوير روشني از يك پيمانشكن و بدعهد را از خود مقابل چشم مردم ايران گذاشت، حتما زمان بدي است. چطور ميشود پاره شدن برجام از سوي امريكا را ديد و باز هم از ايران خواست براي مذاكره با امريكا آماده شود؟!» سايت خبري مشرق نيز واكنشي مشابه نشان داد و از اين نامه با عنوان «نامهاي با تِم تسليم» ياد كرد. مشرق نوشت: «اين نخستينبار نيست كه نويسندگان اين نامه در يك بزنگاه مهم براي مردم ايران، به جاي قرار گرفتن در صف ملت ايران، همراهي با تحريمكنندگان و صف بيگانگان را ترجيح دادهاند. با درخواست اين گروه براي مذاكره با امريكا، حكايت آن دزدي كه ميگفت، از هركجا دزدي ميشود، سراغ من ميآيند و از قضا، كالاي دزدي شده از منزل من پيدا ميشود! در اذهان متبادر ميشود؛ حال كساني كه در مقطع كنوني درخواست مذاكره با رييسجمهور امريكا كه هنوز چند روزي نيست كه از بدعهدي آنها با ملت ايران در ماجراي خروج از برجام نگذشته، چگونه با عدم مرعوبيت در مقابل امريكا و اصلاحطلبي قابل جمع است؟» اين سايت درحالي از همراهي نويسندگان اين نامه با بيگانگان مينويسد كه ظاهرا فراموش كرده است پس از خروج امريكا از برجام براي تسويه حساب سياسي با دولت روحاني فرياد شادي سر ميداد. بنابر احتمال دومي كه در بالا به آن اشاره شد، به نظر ميرسد توپخانه رسانهاي جريان تندرو از امروز فعاليت خود عليه نويسندگان اين نامه را آغاز كند.
واكنش اصلاحطلبان
واكنش اصلاحطلبان اما به اين نامه متفاوت بود. عدهاي مخالف بودند و عدهاي موافق. هركدام منطق خاص خود را داشتند. سعيد شريعتي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد در توييتر خود نوشت: «نميتوان اصلاحطلب بود و از پيشنهاد و توصيه مذاكره مستقيم استقبال نكرد. با اين وجود دوستان نويسنده بيانيه، توجه دارند كه گفتوگوهاي حتي مستقيم و بالنسبه فراگير ايران و ايالات متحده در جريان بود اما اين ترامپ بود كه ساز ترك ميز مذاكره را با پيششرطهاي خودسرانهاش كوك كرد.» در واقع شريعتي در اين توييت ضمن استقبال از مذاكره مستقيم، به نويسندگان نامه هشدار داده است كه بايد مراقب سياستها و حقههاي ترامپ بود. در مقابل اظهارنظر شريعتي، احمد زيدآبادي، فعال سياسي اصلاحطلب قرار دارد. زيد آبادي با انتشار متني در كانال تلگرامي خود ضمن تاييد تاثيرگذاري بيانيههايي از اين دست بر فضاي رسانهها، آن را عامل پيچيدهتر شدن شرايط دانست. زيدآبادي نوشت: «اين نوع بيانيهها طبعا در فضاي عمومي و رسانهاي بيتاثير نيست؛ اما در عمل به نظرم كمكي به تسهيل آغاز مذاكره نميكند و از جهاتي آن را سختتر و پيچيدهتر ميسازد.» او در ادامه از فعالان سياسي خواسته است تا با سعهصدر بيشتري نسبت به اين موضوعات برخورد كرده و اجازه دهند تا حاكميت در اين موارد تصميمگيري كند. در كنار زيدآبادي و شريعتي، عبدالله ناصري، عضو بنياد باران نيز به اين نامه واكنش نشان داد. ناصري در گفتوگو با نامهنيوز ضمن حمايت از گفتوگوي مستقيم با امريكا، گفت: «واقعيت اين است كه جمهوري اسلامي بايد خيلي زودتر از اينها و در شرايط بهتر مذاكره مستقيم را شروع ميكرد اما حتما امروز هم كه چهره تندرويي به نام ترامپ در مسند كار است و حاضر ميشود نزاع قديمي با كره شمالي را از طريق مذاكره پايان دهد، ميتوان از اين راهكار بهره برد.» در كنار موارد پيشنهاد شده در نامه فعالين سياسي، عبدالله ناصري پيشنهادي براي بررسي قانوني پيشنهاد نويسندگان ارايه كرده است كه نشان ميدهد اصلاحطلبان علاوه بر پيشنهاد هدف، مسير پيشنهادي نيز در نظر دارند. پيشنهاد ناصري برگزاري نظرسنجي در مجلس براي مذاكره مستقيم با امريكا است. او دراينباره به خاطرهاي در دهه هفتاد اشاره كرده و گفته است: «كميسيون سياست خارجي و امنيت ملي در مجلس ششم يك نظرسنجي ملي و علمي انجام داد كه نشان ميداد 76 درصد مردم به ضرورت مذاكره مستقيم با امريكا باور داشتند و در عين حال قريب همين ميزان نيز اعتقاد داشتند كه امريكا قابل اعتماد نيست و ما بايد خيلي هوشمندانه مذاكرات را پيش ببريم.»
به گفته وي، نظرسنجي مورد اشاره مربوط به حدود 16 سال قبل و زمان جورج بوش پسر است كه ايران را محور شرارت ميناميد. حتما اگر اين نظرسنجي در دولت اوباما و در دولت روحاني به طور كاملا علمي و فارغ از گرايشات سياسي صورت گرفت حتما درصد بيشتري به ضرورت مذاكره مستقيم و رعايت موازين عزت و مصلحت ايران ميپرداختند.
نكته قابلتوجه آن است كه نميتوان اين پيشنهاد را ناديده گرفت. در وهله نخست شايد اين تصوير در اذهان ايجاد شود كه چطور ميتوان به كشوري كه همين يك ماه پيش از برجام خارج شده اعتماد كرد؟ اما واقعيت ماجرا اين است كه ترامپ يك تاجر بزرگ است و به همه موضوعات به چشم يك معامله نگاه ميكند. ترامپ دوست دارد حرف خود را به كرسي بنشاند و دقيقا به همين دليل اين روزها مشغول عمل به وعدههاي انتخاباتي خود است. او گفته بود از برجام اوباما خارج ميشود و عمل كرد. درباره حل مشكل كره شمالي وعده داده بود و در همين راستا هفته گذشته در يك ديدار تاريخي با رهبر كره شمالي ديدار كرد. ترامپ يك وعده ديگر نيز داده و آن مذاكره با ايران است. پرواضح است كه ترامپ از اينكه اوباما توانسته با ايران به توافق برسد عصباني است نه با اصل توافق. او ميخواهد مرد تاريخ ساز ايالات متحده شود از همين رو خواستار مذاكره با ايران است تا اين موفقيت نيز مانند ديدار با رهبر كره شمالي در كارنامه او ثبت شود. اگر نگاهي اجمالي و به دور از احساس به پيشنهاد مطرح شده توسط فعالين سياسي شود، شايد بتوان درباره اين پيشنهاد فكر كرد.
اين نا مهها مذاكره را سختتر ميكند
احمد زيدآبادي با انتشار متني در كانال تلگرامي خود ضمن تاييد تاثيرگذاري بيانيههايي از اين دست بر فضاي رسانهها، آن را عامل پيچيدهتر شدن شرايط دانست. زيدآبادي نوشت: «اين نوع بيانيهها طبعا در فضاي عمومي و رسانهاي بيتاثير نيست؛ اما در عمل به نظرم كمكي به تسهيل آغاز مذاكره نميكند و از جهاتي آن را سختتر و پيچيدهتر ميسازد.» او در ادامه از فعالان سياسي خواسته است تا با سعهصدر بيشتري نسبت به اين موضوعات برخورد كرده و اجازه دهند تا حاكميت در اين موارد تصميمگيري كند.
بايد مراقبت حقههاي ترامپ بود
سعيد شريعتي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد در توييتر خود نوشت: «نميتوان اصلاحطلب بود و از پيشنهاد و توصيه مذاكره مستقيم استقبال نكرد. با اين وجود دوستان نويسنده بيانيه، توجه دارند كه گفتوگوهاي حتي مستقيم و بالنسبه فراگير ايران و ايالات متحده در جريان بود اما اين ترامپ بود كه ساز ترك ميز مذاكره را با پيششرطهاي خودسرانهاش كوك كرد.» در واقع شريعتي در اين توييت ضمن استقبال از مذاكره مستقيم، به نويسندگان نامه هشدار داده است كه بايد مراقب سياستها و حقههاي ترامپ بود.