اهميت جلب اعتماد قربانيان جرم
اين وضعيت كه برخاسته از فرهنگ و ارزشهاي جامعه است آسيبي بسيار بزرگتر از خود جرم به همراه دارد.مساله تعقيب و مجازات جرايم جنسي در كشور ما بسيار قاطع و شديد است. اما مساله اين است كه نگاه جامعه به قرباني جرايم جنسي چيست؟ بار سنگيني كه قربانيان اين قبيل جرايم بر شانههاي خود احساس ميكنند چنان است كه از طرح دعوا، روند اثبات و تعقيب مرتكب با كمترين حمايت از قرباني پيش ميرود. در مقابل آسيب روحي و رواني كه اذيت و آزار جنسي ايجاد كرده به مراتب عميقتر و ماندگارتر از اجراي مجازات مرتكب است.
به همين دليل آنچه اينك در پي مطرح شدن آزار و اذيت دختران ايرانشهري مطرح است اين نيست كه عدد آن بزرگ است يا كوچك. توجه به اين نكته نيز ضروري است كه در برخي مواقع وقتي عدد واقعهاي كوچك است از كنار آن ساده ميگذريم. اين اتفاق در كار مطبوعاتي كه بسيار رخ ميدهد زيرا قاعده مطبوعات و ارزشهاي خبري حاكم بر آن به وقايعي توجه دارد كه بزرگتر است. اما در برخي مسائل حتي يك اتفاق هم اهميت دارد و نبايد به سادگي از كنار آن واقعه گذشت به همين دليل نيازي نيست مسوولان اين شهر و مقامات اين استان براي كنترل فضاي اجتماعي از جملات انكاري استفاده كنند يا چنان از جملات مستدل به شيوه دادرسي بهرهبگيرند كه مساله حمايت از قرباني يا قربانيان از آن احساس نشود. اتفاقا در ماجرايي نظير جرايم جنسي رفتار دستگاه پليسي و قضايي بايد به گونهاي باشد كه فرد حتي از خانواده خود بيشتر به آنها اعتماد كند. اما ميدانيم روند اثبات آزار و اذيت جنسي و همينطور روند اثبات تعرض، به خودي خود روندي طولاني و بهشدت براي قرباني مهلك است. حال تاكيد براينكه «هنوز پزشكي قانوني اين ادعاها را اثبات نكرده» احساس خوبي به جامعه منتقل نميكند و شايد بر جنبه انكار جرم تاكيد داشته باشد تا حمايت از قربانيان. آنچه اينك در شهرستان ايرانشهر لازم است، توجه به فرهنگ و ارزشهاي معروف در آن است و اين نكته كه چگونه ميتوان اعتماد افراد آسيبديده از يك جرم را جلب كرد تا ضمن احقاق حقوق آنها به ترميم آسيبهاي روحي و رواني ايجاد شده در آنها اقدام كرد.
بايد توجه داشته باشيم كه آنها قرار است مادران اين سرزمين باشند و بسيار مهم است كه چگونه اعتماد آسيب ديده آنها به جامعه را ترميم و احيا كنيم.