• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4113 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۹ خرداد

گفت‌وگوي «اعتماد» با شهرام كرمي، مديركل هنرهاي نمايشي

پشتوانه‌اي جز هنرمندان ندارم

بابك احمدي

چالش‌هاي مديريتي و غيرمديريتي در تئاتر تمامي ندارد. كمتر هنرمندي يك روز خوش تئاتري در طول چهار دهه گذشته را به ياد مي‌آورد. از كمبود اعتبار و زيرساخت گرفته تا بحران‌هاي داخلي و خارجي! كه همواره اين قشر را تحت تاثير قرار داده است. مسائلي كه از خلال اظهارات مديركل تازه نفس هنرهاي نمايشي نيز مشهود به نظر مي‌رسد. شهرام كرمي، در شرايطي كار خود را آغاز كرد كه طلب دبيرخانه جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر از دولت پس از گذشت 5 ماه از زمان برگزاري پرداخت نشده بود و اين رقم حالا از 5 ميليارد به 6 ميليارد تومان افزايش يافته است. بار ديگر به رقم دقت كنيد تا تنها يكي و فقط يكي از چندين ورطه‌اي كه تئاتر ايران به آن گرفتار آمده را از نظر گذرانده باشيد. اين رقم در زمانه‌اي كه بعضي نهادها و موسسات هنري وابسته صدها ميليارد تومان صرف ساخت فيلم سينمايي نازل با حضور بازيگران بي‌كيفيت خارجي مي‌كنند خنده‌ آور نيست؟ كرمي در روزها و ماه‌هاي آينده با چالش‌هاي ديگري نيز مواجه خواهد شد كه زمزمه‌هايش از حالا به گوش مي‌رسد اما او تاكيد مي‌كند در اين مسير جز هنرمندان و رسانه‌ها پشتوانه‌اي ندارد. اين نخستين گفت‌وگوي تفصيلي مديركل هنرهاي نمايشي با يك رسانه است كه بعد از گذشت 90 روز از آغاز فعاليتش انجام شده است.

 

پيش از اينكه نام شما به عنوان گزينه مديركل هنرهاي نمايشي مطرح شود، كارزار 3هزار امضا براي ابقاي مديركل پيشين يعني مهدي شفيعي به راه افتاد. همچنين همه از دشواري‌هاي موجود در مديريت تئاتر اطلاع داريم، چطور شد اين مسووليت را پذيرفتيد؟

در طول 7-6 سال اخير دو بار مديركلي هنرهاي نمايشي به من پيشنهاد شد كه بار اول پيش از آمدن حسين طاهري خيلي اصرار وجود داشت و بار دوم به آن اندازه جدي نبود. در مقطع اول معتقد بودم افراد لايق‌تر از من كه موقعيت مديريت مركز را دارند بيشتر هستند. بهمن سال گذشته از دفتر معاون هنري تماس گرفتند و خواستند جلسه‌اي داشته باشيم؛ همانجا اولين نكته‌اي كه به ذهنم رسيد بحث مديركلي بود. پذيرش مسووليت اداره كل هنرهاي نمايشي در ديدار با آقاي حسيني مطرح شد و اولين نكته‌اي كه من مطرح كردم دفاع از آقاي شفيعي و عملكرد ايشان بود. حتي پيشنهاد دادم اين تغيير و تحول اتفاق نيفتد ولي كمي كه پيش رفتيم به يقين رسيدم امكان همكاري بين اين دو وجود ندارد و احساس مسووليت كردم.

دليل اصرار معاون هنري براي تغيير مديركل با وجود خواست جامعه تئاتر چه بود؟

با توجه به برنامه‌ها و تفكري كه براي حوزه‌هاي مختلف در نظر داشتند تصميم اين بود كه از مديران جديد استفاده كنند. در نهايت برايم مسجل شد اين تغيير اتفاق خواهد افتاد چون به نظرم جمع‌بندي اين بود كه با وجود موفقيت آقاي شفيعي در مديريت، امكان همكاري بين اين دو وجود ندارد. اين تمايل نه در آقاي شفيعي وجود داشت و نه آقاي حسيني، چون من بعد از جلسه بلافاصله به دفتر مديركل هنرهاي نمايشي رفتم و متوجه شدم وضعيت آنجا هم به همين شكل است. به نظرم بين دو مدير فاصله‌اي وجود داشت به حدي كه از آنها خواستم با يكديگر گفت‌وگو كنند اما ظاهرا اين گفت‌وگو هيچ‌وقت رخ نداد. در نهايت با تعدادي از دوستان مشورت كردم و آنها هم تاكيد داشتند اين مسووليت را بپذيرم. البته بعدها متوجه شدم آن دوستان بيشتر از آنكه به فكر شهرام كرمي باشند، به فكر تئاتر بودند. در نهايت از مادرم خواستم استخاره كند كه خير آمد. اينها چند هفته پيش از شروع كمپين 3 هزار امضا اتفاق افتاد.

تحليل شما از كمپين 3 هزار امضا چه بود؟

آن را يك حركت جدي صنفي ديدم. همه آنها مثل ما نگران انتخاب فردي خارج از دايره تئاتر بودند ولي وقتي نام من مطرح شد همراهي كردند. به همين دليل يادداشت نوشتم و تمام آن سه هزار نفر را پشتوانه خودم دانستم.

بنابراين شما هم تاييد مي‌كنيد نگراني‌هايي در مورد گزينه‌هاي بعد از مهدي شفيعي وجود داشت و توهم توطئه يا نوعي تبليغ براي حفظ يك مدير در كار نبود؟

بله، من هم اينها را شنيده بودم و اين نگراني را داشتم كه اگر مسووليت نپذيرم گزينه‌هايي دور از ذهن و دور از تئاتر به اداره كل هنرهاي نمايشي خواهند آمد.

چون آن زمان عده‌اي معتقد بودند رسانه‌ها يا مخالفان تغيير مديركل براي حفظ وضع موجود ايجاد نگراني مي‌كنند. در حالي كه گزينه‌هاي واقعا عجيب و غريبي مطرح بود.

بله و همين گزينه‌ها به من انگيزه داد. اگر اين اسامي مطرح نمي‌شد من به كار هنري خودم مي‌رسيدم چون جاي ديگري به نوعي همين مسووليت را داشتم و دنبال پست و مقام نبودم. شايد اگر مي‌شنيدم يك نفر از ميان تئاتري‌ها قرار است سكان هدايت اداره كل را به دست بگيرد قدم پيش نمي‌گذاشتم.

خودتان را بيشتر هنرمند مي‌دانيد يا مدير؟

بيشتر هنرمند. واقعيت اين است كه اگر به تمام سخنراني‌ها و مصاحبه‌هايم در جايگاه مديركل هنرهاي نمايشي سازمان فرهنگي، هنري شهرداري تهران توجه كنيد هميشه خواسته‌ام با عنوان نمايشنامه‌نويس و كارگردان تئاتر از من ياد كنند نه مدير. هيچ‌وقت براي كسب مديريت تلاش نكردم و اگر جايي حضور داشتم بر حسب احساس وظيفه نسبت به همكاران تئاتري‌ام بود. به نظرم در طول دو دهه گذشته بيش از آنچه بايد تكليفم را در قبال خانواده تئاتر انجام دادم. هميشه هم بيشتر از سمت‌هاي مديريتي و اجرايي به رزومه و پرونده فعاليت‌هاي هنري‌ام افتخار كرده‌ام، همان رزومه‌اي كه موجب شد مدرك درجه يك هنري دريافت كنم.

حالا مديريت نهادي را برعهده گرفته‌ايد كه هميشه با چالش‌هاي متعدد مواجه است. وضعيت فعلي چقدر از پيش‌بيني‌هاي اوليه شما فاصله دارد؟

بايد يك اعتراف كنم. من حدود 13 سال مسووليت اجرايي برعهده داشتم و با فضاي مديريتي در مركز غريبه نبودم. اما هميشه فكر مي‌كردم مديركل هنرهاي نمايشي راس هرم فضاي مديريتي تئاتر است كه مي‌تواند كار فكري انجام دهد.

بايد برنامه‌ريزي كند.

بله، هميشه فكر مي‌كردم مديركل بايد برنامه‌ريزي و اجراي اين برنامه‌ها را برعهده داشته باشد. هيچ‌وقت فكر نمي‌كردم با چالش‌هايي در اين سطح مواجه شوم. الان حدود 90 روز است كه مسووليت را پذيرفته‌ام اما در تمام اين مدت كمترين زمان من صرف كار فكري شده و مسائل اجرايي و مشكلاتي كه با آنها دست به گريبانم تمام وقتم را گرفته است. به همين دليل حالا خيلي راحت‌تر از گذشته مي‌توانم ارزيابي كنم مديران گذشته با چه چالش‌هايي مواجه بودند و آيا در نهايت عملكرد موفقي داشته‌اند يا خير. شما به راحتي نقد مي‌كنيد، ولي من بابت انتخاب يك مدير، پيشنهاد يك ايده يا بعضي كارهاي اجرايي با چالش‌هايي مواجهم كه راه نقد را باز مي‌كند. هر جريان و سليقه‌اي هم از زاويه ديد خودش با مسائل مواجه مي‌شود كه وقتي آنها را به صورت جداگانه بررسي مي‌كنيم هر يك در جاي خود صحيح به نظر مي‌رسند. اما من به جريان خاصي تعلق ندارم و به همين دليل هميشه با طيف‌هاي مختلف مشورت كرده‌ام.

البته همين حالا بحث وجود دارد كه چرا بعضي اعضاي «گروه تئاتر شايا» اين روزها سمت‌هاي مديريتي دريافت مي‌كنند. اما پيش از آن بايد به اهميت استقلال راي و نظر مديريتي اشاره كنم كه بسيار حائز اهميت است. چقدر براي پيشبرد ايده‌هاي‌تان ايستادگي خواهيد كرد؟ و آيا اصولا اين ايستادگي براي شما مقدور هست يا نه؟

من در مورد ايستادگي براي پيشبرد ايده‌هايم مصر هستم ولي يك مساله وجود دارد. اينكه به مشورت هم اعتقاد زيادي دارم. تازه با وجود چنين روحيه‌اي تحليل به وجود مي‌آيد كه افرادي از يك گروه تئاتري خاص احكام مديريتي دريافت كرده‌اند. درحالي كه حقيقتا پيش از اين به نكته‌اي كه گفتيد فكر نكرده بودم. نادر برهاني مرند، پريسا مقتدي يا محسن حسن‌زاده چه قرابتي با گروه من دارند؟ البته كه ايرادي ندارد اگر افراد در طول زمان نسبت به هم شناخت پيدا كنند، به وجوه مشترك برسند كه منجر به همكاري شود.

اين علاقه به مشورت تا حدي با استقلال مدير در تضاد قرار دارد. به نظرم قصد داريد رضايت تمام طيف‌ها را جلب كنيد درحالي كه چنين رويكردي در مديريت معمولا به شكست مي‌انجامد. چون هيچ كس مسووليت پيشنهاد و مشورت خود را نمي‌پذيرد و شما هستيد كه در نهايت تنها مي‌مانيد.

اين نكته درست است ولي وقتي در زمينه انتخاب مديران صحبت مي‌كنيم اصولا با گزينه‌هاي زيادي مواجه نيستيم. مثلا در زمينه انتخاب مدير مجموعه تئاترشهر اگر به سابقه 10 سال اخير مراجعه كنيد به دايره محدودي از گزينه‌ها برمي‌خوريد. اين مورد در بحث انتخاب مديركل هنرهاي نمايشي هم صدق مي‌كند. وقتي دايره وسيعي از انتخاب‌ها در اختيار نداريم با چالشي كه گفتيد مواجه نخواهيم شد. به ويژه اگر قصد داشته باشيم مدير را از ميان هنرمندان انتخاب كنيم؛ گو اينكه در مورد بخصوصي مثل تئاترشهر شما نمي‌توانيد فردي خارج از فضاي تئاتري را در راس مجموعه بگذاريد. گرچه يكي از موفق‌ترين دوره‌هاي فعاليت‌ اين مجموعه بعد از انقلاب به دوراني بازمي‌گردد كه مدير از فضاي فرهنگي خارج از تئاتر به آن وارد شد.

دوران مديريت حسين پاكدل؟

بله و ما هر زمان از دوران طلايي تئاترشهر صحبت مي‌كنيم به ياد دوران مديريت حسين پاكدل مي‌افتيم. گرچه امروز شرايط به سمت و سويي حركت كرده كه اگر من يك نفر خارج از فضاي تئاتر را معرفي كنم از هر طرف با انتقاد مواجه مي‌شوم.

در همين 90 روز پيش آمد نهادي خارج از فضاي هنر و تئاتر شما را بازخواست كند يا دخالتي در كارتان داشته باشد؟

تئاتر چالش‌هاي خودش را دارد. يكي از اين چالش‌ها وجود گروهي است كه به هر دليل نسبت به تئاتر بدبين هستند. شايد بعضي آثار در جلب رضايت اين قشر موفق عمل نكرده يا اصولا در چارچوب معيارهاي آنها قرار نداشته كه نهايتا جو بي‌اعتمادي به وجود آورده است. اين بي‌اعتمادي از چالش‌هاي مديران پيشين بوده و امروز من هم با آن مواجه هستم. سعي كردم تعامل داشته باشم و صحبت‌ها را بشنوم تا بتوانم از تئاتر صيانت كنم چون معتقدم فضاي شبهه‌انگيز پيش آمده، كاذب و بسيار دور از فضاي تئاتر است. اما در اين مدت با چالشي اساسي مواجه نشدم ولي مسائلي هم وجود داشت كه براي مديريت تئاتر بديهي به نظر مي‌رسند چون هميشه با هر تصميم شما يك گروه ناراضي است و گروهي ديگر راضي. وجود نگاه‌هاي متفاوت در تئاتر يك امر پسنديده و جزو ذات اين هنر است. همانطور كه با گونه‌هاي مختلف نمايشي از نمايش‌هاي مذهبي گرفته تا نمايش‌هاي طنز شبانه، تجربي و روشنفكري مواجه هستيم و بايد براي همه آنها فضاي فعاليت تعريف كنيم.

اين گروه ناراضي زمان مديريت شما در شهرداري تهران هم چالش برانگيز مي‌شدند يا فقط براي دولت مساله به وجود مي‌آوردند؟

به‌طور طبيعي دولت با چالش‌هاي بيشتري مواجه است ولي من آن زمان هم با چنين مسائلي مواجه مي‌شدم. شما ببينيد يك زمان در تهران سه نمايش روي صحنه مي‌رفت كه مشكلات زيادي براي مدير وقت به وجود مي‌آورد و امروز بيش از 100 نمايش در پايتخت روي صحنه مي‌رود كه خب چالش‌هاي خودش را ايجاد مي‌كند. منظور اينكه تئاتر هميشه با چالش همراه است. مثلا وقتي به يك مدير قديمي مي‌گويم بودجه‌ ندارم و دستم خالي است، پاسخ مي‌دهد: تئاتر چه زماني بودجه در اختيار داشته است؟ بنابراين به نظرم مديريت تئاتر در ايران يكي از دشوارترين و پر تنش‌ترين شاخه‌هاي مديريتي است. شما ببينيد مطالبه هنرمندان، راضي كردن و برنامه‌ريزي براي آنها، مطالبه سيستم بالادستي، مطالبه نهادهاي فرهنگي از تئاتر، بيكاري پيشكسوت‌ها يا مسائلي مانند كار با نيروي انساني موجود و جذب نيروي جديد فقط گوشه‌هايي از چالش‌هاي اين عرصه هستند. اين مسائل موجب مي‌شود با يك فضاي بسيار متغير مواجه شويم كه برنامه‌ريزي را بسيار دشوار مي‌كند. يك عده‌ مي‌گويند تئاتر خصوصي ضربه زده، عده ديگر مي‌گويند ظرفيت به وجود آورده، بعضي مي‌گويند جشنواره‌ها آفت‌ هستند و عده‌ ديگر موافق برگزاري‌اند. به همين دليل مي‌بينيم در 20 سال گذشته مديران، پرتلاش يا به قول آقاي شفيعي شبانه روزي كار كردند ولي همواره عده‌اي ناراضي بودند. شما نظرات خودتان در طول يك سال گذشته را نگاه كنيد، ببينيد چقدر نقد داشتيد.

مديريت قبلي مشخصا به اين نتيجه رسيد كه وضعيت تئاتر از نظر زيرساخت در مرحله بحراني قرار دارد و وارد عمل شد. ارزيابي شما از نياز روز جامعه تئاتر چيست؟

در تلاش هستم كه هدفمند و با برنامه گام بردارم. نه اينكه درگذشته برنامه وجود نداشته بلكه مي‌خواهم از دستاوردهاي گذشته به عنوان ظرفيت بهره ببرم. سعي خواهم كرد همه امور از چارچوب و قاعده‌مندي برخوردار باشد. مثلا معتقدم بايد تئاتر خصوصي را به نفع كاهش تصدي‌گري دولت بپذيريم ولي در عين حال به سوي نظام ارزش‌گذاري و درجه‌بندي كيفي حركت كنيم. هدف محدود كردن سالن‌هاي خصوصي نيست بلكه مي‌خواهيم فعاليت‌ها هدفمند پيش برود. بايد به تناسب شرايط روز قوانين تصويب كنيم و در عين حال باري كه اين سالن‌ها از روي دوش دولت برداشته‌اند را ناديده نگيريم. بحث كمك به هويت سالن‌هاي خصوصي است.

به نظرم در ادره كل مثل هر نهاد دولتي ديگري با چالش‌ ساختار فرسوده، منابع انساني معمولا ناكارآمد و فقر بودجه مواجه هستيد. مهم‌ترين چالش پيش روي شما چيست؟

مهم‌ترين چالش من بحث بودجه است. تاكيد دارم تمام كاستي‌هاي تئاتر قابل مديريت و حل و فصل است ولي اگر اعتبار تامين نشود بسياري از اهدافي كه براي تحقق آنها قدم در ميدان گذاشتم قابل اجرا نيست.

طلب تئاتري‌ها چقدر است؟ چون معاون هنري فروردين ماه قول پيگيري داد اما همچنان اتفاقي نيفتاده است.

6 ميليارد تومان بدهي داريم. معاون هنري از طرق مختلف پيگيري كرد اما عمده نهادهاي دولتي در سه ماه اخير اعتباري دريافت نكرده‌اند. من هم در آخرين گفت‌وگويي كه داشتم اعلام اميدواري كردم اين مطالبه تا پايان خرداد پرداخت شود اما فعلا منتظريم تيرماه كه در اصطلاح فصل اعتبار ناميده مي‌شود از راه برسد.

براي ايجاد ظرفيت چه فكري كرديد؟ چون بعضي معتقدند مديران در ايران، مدير نفتي هستند و به دريافت پول نفت عادت كرده‌اند.

بايد ببينيم وارد كدام عرصه شده‌ايم. ما از مديريت تئاتري صحبت مي‌كنيم كه هنري مستقل و نيازمند حمايت است. درباره صنعت سينما يا موسيقي و حتي هنرهاي تجسمي صحبت نمي‌كنيم. اگر به تمام اين سه حوزه توجه كنيد، خواهيد ديد كه با مشكلات كمتري مواجه هستند چون فعاليت‌ هنرمندان آن عرصه‌ها درآمدزايي زيادي دارد. تئاتر فضاي صنعتي ندارد. اصلا اجازه بدهيد راحت‌تر صحبت كنيم. چرا در 20 سال گذشته هيچ شركت يا سازمان اقتصادي مهمي تمايلي به مشاركت در فعاليت‌هاي تئاتري نشان نداده است؟ درحالي كه شاهد هستيد نهادهاي متعدد در زمينه توليدات سينمايي وارد عمل مي‌شوند. تصور نكنيد مديران قبل توجهي به اين امر نداشتند اما سرمايه به آن معنا هيچ‌وقت جذب تئاتر نمي‌شود. آيا ايرانسل حاضر است تمامي فعاليت‌هاي تئاترشهر در طول يك سال را حمايت كند؟ آيا حاضر است حامي فعاليت سالن‌هاي خصوصي شود؟‌ پاسخ منفي است چون تئاتر مثل سينما فراگيري تبليغاتي برايش ندارد. به همين دليل هم جشنواره‌هاي تئاتري هيچ‌وقت حامي جدي نداشتند. من هم تلاش خواهم كرد ولي تعاريف سنتي معتقدند سرمايه‌گذاري در تئاتر براي‌شان خروجي ندارد چون صرف هزينه در تئاتر يك‌ نوع سرمايه‌گذاري پنهان است و شركت‌هاي تجاري علاقه‌اي به سرمايه‌گذاري پنهان ندارند.

‌ همانطور كه اشاره كرديد در اين 90 روز فرصت چنداني براي برنامه‌ريزي نداشتيد و با مشكل بودجه مواجه بوديد. چقدر از اين كمبود به عدم تخصيص مستقيم ارتباط دارد؟ مثلا اگر پاي «موسسه توسعه هنرهاي معاصر» در ميان نبود انتقال بودجه سرعت بيشتري نمي‌گرفت؟

به هر حال بودجه‌اي كه به تئاتر اختصاص پيدا مي‌كند بسيار كم است و همان مقدار كم هم به موقع واريز نمي‌شود. اين مهم‌ترين چالش تمام مديران تئاتر بوده و هست. هيچ‌وقت نشد اعتبار جشنواره‌ها به موقع به دست ما برسد. بنابراين تخصيص بودجه مستقيم و غيرمستقيم براي من تفاوتي ندارد و اين فقط واريز به موقع بودجه است كه اهميت دارد.

 

تئاتري‌ها دوران مهدي شفيعي را با گسترش سالن‌هاي خصوصي به ياد مي‌آورند. انتظار داريد دوران شما را چطور به ياد بياورند؟

برنامه‌ريزي منسجم براي تداوم فعاليت‌هاي مثبت گذشته.

در برابر جريان‌هاي بيرون از وزارت ارشاد كه مخالف اين گسترش هستند ايستادگي مي‌كنيد؟

تمام تلاشم را خواهم كرد. ما بايد از سالن‌هاي خصوصي حمايت كنيم. امكان تعطيلي سالن‌هاي خصوصي وجود ندارد و ما موظفيم جريان به راه افتاده كه مبتني بر خواست دولت و نياز هنرمندان بوده را به رسميت بشناسيم. كاهش تصدي‌گري دولت در امور فرهنگي هنري مطابق اصل 44 قانون اساسي در ديگر عرصه‌ها مثل آموزش اتفاق افتاده است. من تلاش مي‌كنم با وضع قوانين منسجم، هويت‌بخشي به سالن‌ها در وضعيت بهتري قرار بگيرد.

اين نگراني وجود دارد كه روحيه ماخوذ به حياي شما منجر به رفتار تهاجمي مخالفان تئاتر شود.

من هم همين نگراني را دارم ولي در عين حال به حمايت جامعه تئاتر و رسانه‌ها اميدوارم. اين مهم‌ترين سرمايه من است چون واقعا جز هنرمندان هيچ پشتوانه ديگري ندارم. يك نويسنده و كارگردان هستم كه قدرت سياسي ندارد و فقط احساس وظيفه كرده است. من به هيچ جريان سياسي وابسته نيستم و به همين دليل كار برايم سخت‌ مي‌شود. اشاره كرديد كه رجوع بيش از حد به مشورت ضعف مديريت را به دنبال دارد ولي بايد بگويم من جز هنرمندان هيچ پشتوانه‌اي ندارم. به همين دليل اگر انتخابي داشته باشم كه جامعه هنري نپذيرد در تصميم خودم تجديد نظر خواهم كرد. يك تفكري مي‌گويد هنرمندان تئاتر در مديريت موفق نيستند ولي قصد دارم بگويم تئاتري‌ها از پس كار برمي‌آيند. چرا هميشه منتظريم ديگران براي تئاتر اتفاقي رقم بزنند، درحالي كه همه‌چيز بايد توسط خودمان انجام شود.

چرا معرفي مدير تئاترشهر طول كشيد؟

تئاترشهر محل آزمون و خطا نيست. كمي با طمانينه پيش مي‌روم تا فرد صاحب صلاحيت را انتخاب كنم. مدير تئاترشهر بايد از سه ويژگي سابقه مديريتي، برنامه مدون و اعتبار نزد هنرمندان برخوردار باشد غير از اين موفق نخواهد بود. البته گزينه مورد نظر انتخاب شده و مسائل اداري در زمينه جذب نيرو كمي فرآيند را كند كرده است.

اين انتقاد كه هر كس به شهرام كرمي درخواست اجرا در تئاتر شهر مي‌دهد با چراغ سبز مواجه مي‌شود را مي‌پذيريد؟

براي همه هنرمندان احترام قائلم و به درخواست‌ همه گوش مي‌دهم اما هيچ‌وقت مسوول اجرا دادن به افراد نخواهم شد.

منظورم تا زماني است كه مدير تئاترشهر معرفي شود.

برنامه تئاترشهر تا پايان سال توسط آقاي شريعتي بسته شده و ما هم طبق همان برنامه پيش مي‌رويم. تقاضاي اجرا در تئاترشهر زياد است ولي به همه همين را مي‌گويم كه جدول بسته شده است. اگر اختيار داشتم حرف شما صحيح بود.

معاون هنري چرا تئاتر نمي‌بيند؟

من به ايشان برنامه داده‌ام اما جز يكي دو مورد به ديدن تئاتر نيامدند، شايد بهتر باشد دلايل را از خودشان پيگيري كنيد.

 


حدود 90 روز است كه مسووليت را پذيرفته‌ام اما در تمام اين مدت كمترين زمان من صرف كار فكري شده و مسائل اجرايي و مشكلاتي كه با آنها دست به گريبانم تمام وقتم را گرفته است. به همين دليل حالا خيلي راحت‌تر از گذشته مي‌توانم ارزيابي كنم مديران گذشته با چه چالش‌هايي مواجه بودند و آيا در نهايت عملكرد موفقي داشته‌اند يا خير.

مهم‌ترين چالش من بحث بودجه است. تاكيد دارم تمام كاستي‌هاي تئاتر قابل مديريت و حل و فصل است ولي اگر اعتبار تامين نشود بسياري از اهدافي كه براي تحقق آنها قدم در ميدان گذاشتم قابل اجرا نيست.

در تلاش هستم كه هدفمند و با برنامه گام بردارم. مي‌خواهم از دستاوردهاي گذشته به عنوان ظرفيت بهره ببرم. سعي خواهم كرد همه امور از چارچوب و قاعده‌مندي برخوردار باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون