• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4115 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۳۱ خرداد

تماشاي باخت آلمان در كنار آلماني‌ها

ژرمن‌ها چه با وقاربودند

سپهرداد دراني

 

 

براي بازي تيم ملي آلمان و تيم ملي مكزيك خيلي موشكافانه تحقيق كردم تا جاي خوبي را براي ديدن بازي انتخاب كنم. اين طور كه من متوجه شدم، در اين دوره از مسابقات مسوولان شهر هانوفر هيچ جاي مشخصي را براي نمايش خياباني بازي‌ها در نظر نگرفته بودند. برعكس اكثر شهرهاي آلمان و معروف‌ترين آنها دروازه براندنبورگ شهر برلين كه هر دوره جمعيت بي‌نظيري را براي ديدن فوتبال به سمت خودش جذب مي‌كند. با اين حال يكي از بزرگ‌ترين كافه‌هاي شهر را براي ديدن بازي انتخاب كردم، نزديك يك ساعت به شروع مسابقه حركت كردم به سمت كافه‌باغ، مسيرم را از مركز شهر انتخاب كردم تا در طول مسير شور و شوق مردم براي شروع مسابقه تيم ملي كشورشان و مدافع عنوان قهرماني را ارزيابي كنم. اشتياقي كه به‌شدت در چشمان و لباس‌هاي مردم موج مي‌زد. جو شهر كاملا فوتبالي شده بود و همه به نوعي آماده شروع شدن مسابقه مي‌شدند. اكثر كافه‌هاي شهر يك نمايشگر بزرگ را براي تماشاي مسابقه در فضاي بيروني كافه تعبيه كرده بودند.

اكثر آدم‌ها لباس تيم ملي آلمان را به تن كرده بودند و با پرچم و رنگ‌هاي مختلف خودشان را مهياي يك مسابقه هيجان‌انگيز كرده بودند. من با ياد و خاطره بازي خاطره‌انگيز انگلستان- آلمان، و علاقه شديدم به چلسي با پيراهن آبي شيرهاي لندن به تماشاي مسابقه مي‌رفتم. البته نهايت اتفاقي كه رخ داد اين بود كه با تعجب نگاهم مي‌كردند و كسي اعتراض نمي‌كرد كه چرا در چنين روزمهمي پيراهن يك تيم ديگري را پوشيده‌اي. با انرژي خاصي كه از مردم پرشور در طول مسير گرفته بودم نزديك كافه شدم، اولين نكته‌ عجيبي كه به نظرم آمد تنوع رده‌سني بود، پير و جوان و بچه و بزرگسال همه آمده بودند با لباس تيم ملي كشورشان تا بازي را تماشا كنند. نكته بعدي اينكه فوج عظيمي از اين جمعيت كه قطعا بيشتر از هزار نفر بودند با دوچرخه خودشان را رسانده بودند، حتي خانواده‌ها هم به همراه بچه‌هاي‌شان و دوچرخه براي تماشاي بازي به كافه آمده بودند.

تقريبا ۴۵ دقيقه تا شروع بازي مانده بود، اما هيچ‌جايي براي نشستن وجود نداشت و به سختي مي‌شد در آن فضاي بزرگ‌ جايي حتي براي ايستادن پيدا كرد و لحظه لحظه به تعداد جمعيت افزوده مي‌شد. قسمتي از باغ را براي ايستادن و تماشاي بازي انتخاب كردم كه تعداد اندكي مكزيكي يك ميز براي خودشان گرفته بودند. شايد نزديك به 30 نفر بودند اما خيلي پرشور و پرهيجان و براي دوستان آلماني‌تبارشان كري مي‌خواندند. جمعيت خوشحال و شاد آلماني يا مشغول خريد غذا و خوراكي بودند يا خريدن نوشيدني‌هاي رنگارنگ. حصار چوبي اطراف كافه هم پر از جمعيت شده بود و يك چنار بسيار بزرگ و قديمي هم درست وسط باغ و رو به تلويزيون بزرگي كه براي تماشاي بازي تعبيه شده بود، قرار داشت. من كه تمام اين مدت مشغول مقايسه مشاهداتم با شرايط و روزهاي مشابه در ايران بودم، تصور مي‌كردم كه اگر اينجا ايران بود حتما روي شاخه‌هاي تنومند اين درخت هم چند جوان نشسته بودند اما خب اينجا آلمان بود و آلماني‌هاي محافظه‌كار بعيد است كه جان‌شان را براي ديدن فوتبال به خطر بيندازند. با تشويق حاضرين از خيال و تصور بيرون اومدم. چند نفري به احترام سرود ملي آلمان ايستادند ولي اكثريت غريب به اتفاق روي صندلي‌هاي‌شان نشستند و تماشا كردند و تنها در انتهاي سرود همه جمعيت تشويق هماهنگي انجام دادند.

فوتبال ديدن آلماني‌ها براي من خيلي جذاب بود، همه شور و هيجاني را كه من فقط در استاديوم از آدم‌ها ديده بودم آلماني‌ها در كافه به منصه ظهور‌گذاشته بودند. با هر توپي به وجد مي‌آمدند. با كوچك‌ترين موقعيتي آه بلندي به نشانه تاسف مي‌كشيدند و براي يك موقعيت نصفه و نيمه هم دست مي‌زدند و بازيكنان و تيم ‌ملي‌شان را تشويق مي‌كردند، گاهي احساس مي‌كردم براي تماشاي يك مسابقه تنيس آمده‌ام نه يك مسابقه فوتبال. لوزانو براي مكزيك گلزني كرد و سكوت عجيبي بر فضا حاكم شد. من جرات خوشحالي پيدا نكردم اما مكزيكي‌ها سكوت را شكستند و هرچه جيغ و هورا بلد بودند كشيدند. تقريبا بقيه زمان بازي با موقعيت‌هاي نصفه و ‌نيمه تيم آلمان به همين منوال گذشت و بازي تمام شد، اما نه خبري از اشك بود نه آه. كشتي‌هاي هيچكس انگار غرق نشده بود. جمعيت زيادي آنجا را ترك كردند و ديگران هم نشستند و به گپ زدن مشغول شدند. خيلي عجيب بود كه باخت براي آلماني‌ها آنقدرها هم ناراحت‌كننده نبود. شايد هم بود؛ به هر حال اينها آلماني هستند. حتي شايد از شدت محافظه‌كاري غمگين بودن‌شان را هم پنهان مي‌كنند. كسي به يواخيم لوو ناسزا نمي‌گفت، كسي تصور نمي‌كرد دنيا تمام شده است. هيچ‌كس در پي توجيه باخت با اشتباهات داوري نبود. تفاوت‌هاي بزرگي كه بين فرهنگ هواداران ايراني و آلماني به وضوح ديده مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون