كوتاه درباره فعاليتهاي آندرانيك خچوميان
سختي، رنج، موفقيت
آندرانيك سيمونيان
روزهاي انقلاب بود؛ جوانهاي ارمني، برخي به هنگام و برخي با تاخير به سمت مراكز پر جنب و جوش فعاليتهاي اجتماعي جذب ميشدند. مشتي جوان فعال با سوابقي كه از آن سوي خط انفصال 22 بهمن ميآمد، با جديت در اين مراكز سرگرم كار بودند. يكي از اين جوانها با پيگيري تمام، كار تئاتر را دنبال ميكرد و از همان روزهاي آغازين سعي داشت معركه تئاتر را گستردهتر و جوانهاي مستعد را به سمت آن جذب كند.
اما آندرانيك خط خودش را داشت، روياي خودش را و فاصلهگذاري درستي ميان خواب و بيداري پيداكرده بود. چند نمايش ابتدايي در حياطهاي مدارس و انجمنهاي ارمنيها به روي صحنه رفت و جوانها با نامهاي غريبي آشنا شدند و به عنوان مثال، صداي استانيسلاوسكي با صحنهگرداني آندرانيك به صحنههاي كوچك ما رسيد.
آندرانيك فرصت را ساخته بود و لذت بيداري با سختي كاري توانفرسا برشانههايش سنگين شده بود و آن روز و آن لحظهها براي او، نه لحظات غوطهور شدن در ورطه خواب و بيداري كه يكي از نابترين مراحل سفر در راهي بود كه او سعي داشت ديگران را نيز با خود همراه كند.
حالا آندرانيك پوست درانده بود و بچههاي سر چهارراه روي صحنه، در صفي منظم از كنار ماكارنكو به سمت استانيسلاوسكي ميرفتند و شكسپير در دوردستها لبخند ميزد. به زودي آندرانيك به اتفاق تني چند از منتخبينش به روي صحنه تئاترهاي شهري يا دانشكدهها، هنرنمايي ميكردند و زندگي به راه خودش ميرفت. كارهاي توانفرسا براي گذران زندگي، آندرانيك را هر روز پختهتر ميكرد و به سمت ترقي ميبرد. بعد از فراغت از كار نيز او به تئاتر و به ويژه درس و ادبيات ميپرداخت و ميخواند و ميخواند. سالها بعد، جنگ ناخواسته تحميل شده تمام شد. دوران بازسازي بود. تئاتر هم رونقي تازه يافت و اينبار آندرانيك يكي از كادرهاي بيادعاي اين سپاه شورآفرين بود. كمكم دوراني جديد آغاز شد. يكي از دو قدرت بزرگ جهاني فرو پاشيد و جمهوري اسلامي روابط نويني را با جمهوري ارمنستان آغاز كرد. هفت هزار سال گذشته فرهنگي، سياسي، اقتصادي و نظامي مشترك، پس از وقفهاي 70 ساله دوباره جوانه زد. آندرانيك از اولين روزها تبديل به يكي از سفيران فرهنگي دو ملت شد و وظيفه سنگيني به عهده گرفت. مسووليت شناساندن دوسويه هويتهاي تئاتري ارمنستان و ايران، ايجاد روابطي گستردهتر و شناختي تقريبا فراگيرتر، حالاديگر بر دوش آندرانيك خچوميان سنگيني ميكرد.
امروزه ارمنستان و ايران تئاترهاي يكديگر را تا حدودي ميشناسند. به لطف فستيوالهاي دهه فجر و ديگر فستيوالها، گروههاي پر تعدادي از تئاتر ارمنستان در ايران بودهاند و گروههاي مختلفي نيز از ايران به ارمنستان سفر كردهاند؛ در همه اين ديدارها نقش اول بر عهده آندرانيك خچوميان بوده است. اگرچه او در اولين سالها با همت خود، آغازگر اين حركت بود اما به زودي دولتها و به ويژه جمهوري اسلامي ايران به ارزش روابط در اين حوزه پي برده و كمر هم به تقويت آن بسته است.
خيلي زود گسترش متقابل روابط، نياز به شناخت بيشتر از پتانسيلهاي موجود دو طرف را ملموستر كرد، در همين مرحله هم آندرانيك خچوميان در جهت شناساندن بضاعت ادبيات نمايشي دو طرف كمر همت بست و اولين ترجمههاي او به ميز كتابفروشيها راه يافتند. آندرانيك با ترجمه نمايشنامه «منم اومدم» به جرگه مترجمين پيوست و تا به امروز بيش از 30 اثر نمايشي را از ارمني به فارسي و پنج نمايش از فارسي به ارمني ترجمه و منتشر كرده است. خچوميان در سالهاي اخير ترجمههايي از آثار نثر نيز انجام داده است كه از آن جمله ميتوان به كتاب «داستانها و افسانههاي ارمني» اشاره كرد. او از سال 1393 به معرفي آثار طنزنويس برجسته ارمني يعني يرواند اتيان همت گماشت. در سال 1394 كتاب «رفيق پانجوني» را در نشر افق منتشر كرد، كتابي كه در فاصله يك ماه به چاپ دوم رسيد. پس از آن خچوميان «سالهاي نفرين شده» را كه دربرگيرنده خاطرات تلخ اتيان از دوران اسارت در اردوگاههاي نسلكشي ارمنيان است را ترجمه كرد كه به وسيله يكي از كميتههاي برگزاركننده صدمين سال نسلكشي ارمنيان، منتشر شد. مراسم رونمايي دو كتاب اخير كه به ترتيب در نشر افق و انجمن ارامنه رافي برگزار شد، به مناسبتهاي ويژهاي براي گردهمايي و همدلي روشنفكران، فعالين دانشگاهي، اهالي تئاتر و سينماي مسلمان و ارمني ايران تبديل شد. از آندرانيك خچوميان در دو سال اخير آثاري چون «به آينه نگاه نكن» نوشته پرچ زيتونتسيان، «زن رييس شوراي محله» نوشته يرواند اتيان، «غارنشينان» نوشته سرو خانزاديان، «تب جنوب» نوشته آبيك آواكيان و «دخترك، ساعت ساز و من» اثر گورگن خانجيان منتشر شده است. اقبال خوانندگان از اين آثار بسيار اميدبخش و دلگرمكننده است. حدود چند سال پيش جمعي از فعالين تئاتر ارمنستان مهمان جشنواره تئاتر آييني سنتي و همچنين كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر بودند. در يكي از شبهاي حضور اين ميهمانان و در محل تئاتر شهر، مراسم رونمايي كتاب بسيار جالبي تحت عنوان «نمايشنامههاي معاصر ارمني» انجام شد؛ كتابي كه دربرگيرنده آثار 12 نمايشنامهنويس معاصر ارمنستان و در برنامهاي متقابل و مشترك در برابر ترجمه و انتشار 10 اثر نمايشي نويسندگان ايراني كه در ارمنستان چاپ و منتشر شده است، به وجود آمده بود. در اين مراسم كه با حضور سفير جمهوري ارمنستان، اساتيد دانشگاه و فعالين سرشناس تئاتر برگزار شد، درباره زمينههاي فرهنگي موجود و لزوم گسترش تعاملات فرهنگي بحث و تبادل نظر شد.
آندرانيك خچوميان، عضو انجمن كارگردانان خانه تئاتر و كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر و همچنين عضو هياتمديره كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر و عضو انجمن دستاندركاران تئاتر ارمنستان است. او عضو افتخاري تئاتر ملي و آكادميك سوندوكيان و تئاتر هامازگايين است. آندرانيك خچوميان كه عضو انجمن نويسندگان ارمنستان نيز هست تاكنون مفتخر به دريافت نشان «آرداوازد» از انجمن دستاندركاران تئاتر ارمنستان و مدال طلاي وزارت فرهنگ ارمنستان شده است. آندرانيك اينك در تهران زندگي ميكند و همچنان به فعاليت خود در حوزههاي تئاتر و ادبيات ادامه ميدهد. از ديگرآثار ترجمه او ميتوان به كتاب «زندگي بر شاهراه قديم روم» نوشته واهان توتوونتس و «سفرهاي اردك زيرك» نوشته ادوارد ميليتونيان اشاره كرد.
رييس هيات مديره كانون مترجمان رسمي ايران