• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4135 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۵ تير

مرد را فقري اگر باشد خوش است!

اهورا جهانيان

يكي از كليشه‌هاي رايج جهان فوتبال، به‌ويژه در كشورهاي جهان سوم، رسيدن جواني فقير و بدبخت به قله شهرت و ثروت از طريق درخشش در بازي فوتبال است. البته اين كليشه واقعيت دارد. وقتي پله و مارادونا چنين مسيري را طي كرده‌اند، پس پربيراه نيست كه بخواهيم فوتبال را پل خوشبختي و ثروت و شهرت و هزارويك برخورداري اخلاقي و غيراخلاقي ديگر قلمداد كنيم. اما همه بزرگان فوتبال هم در دوران كودكي و نوجواني فقير و بيچاره نبوده‌اند. ميشل پلاتيني و ليونل مسي و روبرتو باجو ديويد بكام و بسياري ديگر، سطح زندگي خانواده‌شان به لحاظ مالي، متوسط يا بالاتر از متوسط بوده است. پس چرا ما با كليشه ستاره‌ برآمده از فقر و نكبت بيشتر خوشيم؟ شايد چون چنين سير و صعودي جذابيت دراماتيك بيشتري دارد. ويالي و لنتيني در فوتبال ايتاليا، جوانان مرفهي بودند اما جذابيت دراماتيك‌شان كمتر از گتوسو و ماتراتزي بود. همچنين، اينكه بسياري از ستاره‌هاي فوتبال برزيل در دهه‌هاي 1950 تا 1990، فرزندان فقر و محروميت بودند نيز عامل مهم ديگري در علاقه ما به ستاره سابقا فقير است. در گفت‌وگوهاي فردوسي‌پور با بازيكنان تيم ملي در برنامه 2018، به ويژه گفت‌وگو با ميلاد محمدي و عليرضا بيرانوند و سعيد عزت‌اللهي، بر اين نكته تاكيد زيادي مي‌رفت كه «تو چقدر سختي كشيدي و از كجا به اينجا رسيدي!» البته سختي كشيدن مد نظر فردوسي‌پور، شايد فقط فقر فزاينده دوران پيشاستار‌گي اين بازيكنان نبود؛ ولي وقتي به كسي مي‌گوييم از كجا به اينجا رسيدي، كاملا روشن است كه داريم به او مي‌گوييم از باتلاق نكبت به درياي ثروت و خوشبختي رسيده‌اي! در اثر چنين روحيه‌اي، چيزي به نام فضيلت فقر در فضاي فوتبال ما ايجاد شده است؛ بدين معنا كه يك بازيكن محبوب و موفق، مثل علي كريمي، بهتر است يك دوره فقر هم در زندگي‌اش باشد تا كارنامه رشدش چنان باشد كه بايد. اين فضيلت فقر، البته كه نياز به رونمايي هم دارد. يعني اگر يك بازيكن مشهور و محبوب قبلا فقير و بدبخت بوده، حتما بايد او را خفت بدهيم و از فقرش در برابر ده‌ها ميليون بيننده تلويزيوني بگوييم و او را تشويق كنيم كه خودش هم از مصائب دوران بي‌پولي‌اش داد سخن سر دهد. شايد هم برنامه ماه‌عسل احسان عليخاني در تقويت چنين گرايشي در صداوسيما موثر بوده است؛ وگرنه در دهه 60 كمتر گزارشگري كاري به كار سابقه فقر و بدبختي بازيكنان فوتبال داشت. شاهرخ و شاهين بياني بازيكنان مرفهي بودند ولي مجتبي محرمي و مرتضي كرماني‌مقام، بچه جنوب شهر بودند و برخاسته از خاكستر فقر؛ اما در دهه 60 كسي دايما به ما يادآوري نمي‌كرد كه مجتبي و مرتضي بچه‌پولدار نبوده‌اند. اينكه مدام بخواهيم ديگران درباره سابقه تنگدستي‌شان حرف بزنند، اصلا اخلاقي است آيا؟ مگر حافظ نگفته است با دل خونين لب خندان بياور همچو جام؟ و مگر از قديم فضيلت در اين نبود كه صورت‌مان را با سيلي سرخ كنيم. البته كه بر پدر فقر و بانيان فقر اين و آن لعنت، ولي تشويق ديگران به جار زدن فقرشان، بايد سيئه‌اي باشد كه در صداوسيماي ما حسنه شده است. اين رويكرد و روحيه، در برنامه «فصل داغ فوتبال» به اوج خودش رسيد؛ زماني كه جواد خياباني از عليرضا بيرانوند پرسيد آيا هنوز به فكر فقرا هستي؟ بيرانوند هم بر اساس منطق موقعيت تلاش كرد يكي دو قطره اشك بريزد تا بگويد ديروزش را فراموش نكرده و دردكشيده و سينه‌سوخته است؛ گريه‌اي كه اگر مستحق جايزه تمشك طلايي نبود، دست كم چندان باورپذير هم به نظر نمي‌رسيد. خلاصه اينكه، آقايان! فقر فضيلت نيست؛ اينقدر بر طبل فقيربودگي ستاره‌هاي فوتبال نكوبيد و از مصائب زندگي‌ شخصي‌شان در ايام ماضي، پرده‌برداري نكنيد. همان برنامه ماه‌عسل بس است تا ما قبول كنيم در اين مملكت كلي فقير و بدبخت‌بيچاره داريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون