• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4158 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۱ مرداد

گفت‌وگو با كوروش بابايي درباره اجراي پروژه تازه‌اش

موسيقي بدون مرز

نيوشا مزيدآبادي

 

 

«كوروش بابايي» نوازنده كمانچه متولد 1350 در آبادان به دنيا آمد. او نوازندگي كمانچه را از ده سالگي آغاز كرد و با گروه‌هاي متعدد پاپ و سنتي در ايران روي صحنه رفت. از جمله اين برنامه‌ها مي‌توان به اجراهايي با فرامرز پايور و پرويز مشكاتيان اشاره كرد. كوروش بابايي در جشن موسيقي ما كه هر‌ساله در تالار وحدت برگزار مي‌شود نامزد دريافت تنديس طلايي در بخش بهترين آلبوم موسيقي سنتي شد. او اين روزها بر پروژه تازه‌اش با عنوان Borderless (بوردر لِس) تمركز دارد كه براساس ايده ناديده‌ گرفتن مرزها براي رسيدن به بيان موسيقايي جهاني شكل گرفته است. درباره اين پروژه با كوروش بابايي گپ كوتاهي داشته‌ايم كه در ادامه مي‌خوانيد...

 

اين روزها در حال پرورش ايده تازه‌اي با عنوان «بوردر لِس» هستيد. اين ايده چطور شكل گرفت؟

پروژه «بدون مرز» (Borderless) ايده‌اي بود كه من از سال‌ها پيش علاقه‌مند به اجراي آن بودم، با اين انگيزه كه موسيقي‌اي خلق كنيم كه خارج از مرزبندي‌هاي جغرافيايي رايج ارايه شود و پيوندي بين موسيقي ايراني و ساير نقاط جهان به‌وجود آورد. هسته اصلي و مركزي اين ايده، موسيقي ايراني است چون گروه براساس دو ساز اصلي (كمانچه و سنتور) شكل گرفته ولي هدف ما چنان كه از اسم گروه بر مي‌آيد، اين است كه بتوانيم گروه را گسترش دهيم و در نقاط مختلف دنيا با نوازنده‌ها و خواننده‌هاي متفاوت روي صحنه برويم. بر اين اساس در ماه نوامبر امسال براي اولين‌بار در كانادا و امريكا و در ايالت‌هاي كاليفرنيا، نيويورك و تورنتو اجرا خواهيم كرد. علاوه بر اين درصدد هستيم اين تور را در ايران و كشورهاي اروپايي نيز روي صحنه بريم.

پيش از اين در يكي از آلبوم‌هاي‌تان از ساز «تارهو» استفاده كرديد كه شبيه به كمانچه است. با توجه به اينكه دغدغه اصلي شما ايجاد يك موسيقي بي‌مرز است چرا از «تارهو» در اجرايي شدن اين ايده بهره نمي‌گيريد؟

البته معلوم نيست از اين ساز استفاده كنم يا خير. همانطور كه اشاره كرديد موسيقي گروه ما هيچ مرزي ندارد و مي‌توانيم از سازهاي مختلف استفاده كنيم. يكي از اين سازها تارهو ساخته پيتر بيفين استراليايي است كه بدون پوست است و رزونانس و صدادهي آن با كمانچه‌هاي متداول فرق مي‌كند ولي در عين حال باز هم نيمي از صدايي كه توليد مي‌كند به كمانچه شباهت دارد و نيمي ديگر به سازهاي خاور دور. اساسا «تارهو» از تركيب ساز «ارهو» كه يك ساز چيني است با ساز «تنبور» تركي به وجود آمده است به همين دليل هم عنوان «تارهو» را براي آن انتخاب كرده‌اند. به طور قطع اگر در اين پروژه مجالي باشد از اين ساز هم استفاده خواهم كرد.

تا آنجايي كه خواندم گستره صوتي «تارهو» به محدوده باس نزديك‌تر است. فكر مي‌كنيد اين صدا مي‌تواند هم‌نشين خوبي براي ساز سنتور باشد؟

رجيستر صوتي اين ساز منطبق با ساز كمانچه است ولي لحن صداي آن نرم‌تر و اصطلاحا بم‌خوان‌تر است. «تارهو» در گستره صوتي سازها در مرز صوتي سوپرانو قرار مي‌گيرد با اين تفاوت كه صداي نرم‌تر و گردتري دارد. به بيان بهتر ساز كمانچه فركانس‌ بالاهاي بيشتري دارد اما اين ساز فركانس‌هاي پايين‌ بيشتر.

دغدغه جهاني شدن موضوع روز موسيقي ايران است. اكثر نوازنده‌هاي ايراني مي‌كوشند تا با اجراي قطعات غربي با ساز ايراني تا حد كمي به اين ايده نزديك شوند.البته عكس اين قضيه هم مصداق دارد و به نظر من چنين تجربه‌هايي در مفهوم جهاني شدن محلي از اعراب ندارند. «جهاني شدن» از ديدگاه شما چطور ميسر مي‌شود؟

دغدغه من جهاني شدن موسيقي ايران نيست و ازطرفي هم قصد ندارم كه قطعه‌اي از موزارت يا آهنگسازان نامي غرب را با كمانچه اجرا كنم تا به اين واسطه تكنيكم را به رخ بكشم. البته ناگفته نماند كه من چنين تجربه‌هايي را هم رد نمي‌كنم و معتقدم هر‌كس مي‌تواند روي هدفي كار كند و محصول تمريناتش را به نمايش بگذارد.

اما چنان‌كه گفتم ما نمي‌خواهيم موسيقي غربي را با سازهاي ايراني اجرا كنيم يا نوازنده‌هاي غربي را وادار كنيم كه موسيقي ايراني (مثلا‌اي ايران) اجرا كنند، كما‌اينكه ريچارد كلايدرمن در ايران اين كار را كرد. من جذابيتي در اين كار نمي‌بينم و معتقدم چنان كه اگر يك موزيسين فرانسوي رديف ميرزا عبدالله را با تبحر فراوان بنوازد باز هم در اجراي نغمات نمي‌تواند با نوازنده‌هاي ايراني كه از دوران كودكي با اين نغمات بزرگ شده‌اند، برابري كند. ما اصلا دنبال اين هدف نبوده‌ايم. دليل آنكه عنوان اين پروژه را
Borderless گذاشته‌ايم، اين است كه قصد نداريم مرزهاي جغرافيايي كشورها تعيين كننده موسيقي ما باشد.

مثلا ممكن است در دستگاه شور بنوازيم و به فراخور فضاي ايجاد شده وارد گام‌هاي مينور و ماژور غربي شويم. ما مي‌خواهيم بدون آنكه ترسي از شكستن سنت‌ها داشته باشيم صرفا به اجراي موسيقي درون خود و برون جامعه امروز فكر كنيم.

موسيقي‌اي كه در نهايت توليد مي‌شود آمبيانت است يا ملوديك؟

موسيقي ملوديك خواهد بود اما گاهي اوقات ممكن است وارد فضاي بداهه و آمبيانت شود. هدف من اين است كه از قابليت‌هاي فردي نوازنده‌ها بهره‌مند شويم. در غالب اين اجراها يك الگوي ريتميك اصلي (معمولا در مقدمه) نواخته مي‌شود اما اين الگو به واسطه خلاقيت نوازنده‌ها در طول اجرا بسط پيدا مي‌كند و آزادانه پيش مي‌رود. يكي از اهداف ما اين است كه از قابليت فردي موسيقيدان حاضر در گروه براي بداهه‌پردازي استفاده كرده و ملودي‌هاي جديدي خلق كنيم كه قابليت گسترش داشته باشند. من تجربه چنين اجراهايي را با موسيقيدانان ديگر داشته‌ام و مطمئنم نتيجه شيريني در پي خواهد داشت.

اغلب چنين تجربه‌هايي زماني موفق بوده‌اند كه نوازنده‌ها سال‌ها با هم ساز زده و به فضاي موسيقايي هم آشنايي دارند. اين در حالي است كه شما و نوازنده سنتور گروه كيلومترها از هم فاصله داريد و امكان تمرين‌هاي مدام وجود ندارد...

لزوما قرار نيست نوازنده‌ها با هم آشنا يا مدت‌ها ساز زده باشند اتفاقا گاهي پيش مي‌ايد كه بين دو نوازنده ناآشنا فضاي موسيقايي بهتري شكل مي‌گيرد چراكه ايده‌هاي تازه و نويي دارند درست مثل دو غريبه كه در آستانه آشنايي، خصوصيات يكديگر را شناسايي مي‌كنند. اگرچه من و احسان مطوري دورادور با هم ساز زده و كار كرده‌ايم اما به نظر من بسيار بهتر از كساني كه سال‌ها با هم ساز زده‌اند توانسته‌ايم به بيان مشترك برسيم. چون مسير گفت‌وگوي بين ما از پيش تعيين شده نيست و مي‌توانيم رنگ‌آميزي خلاقانه‌تري داشته باشيم.

قرار است در اين تجربه ساز تار در كنار سنتور قرار گيرد. آيا بعد از اين سازهاي ديگري هم به گروه اضافه خواهد شد؟

هدف ما اين است كه گروه را بزرگ‌تر نكنيم تا بتوانيم كنترل بهتري روي آن داشته باشيم و در نقاط مختلف دنيا برنامه اجرا كنيم. فعلا همين دو ساز ملوديك گروه ما را تشكيل مي‌دهند اما در ادامه قرار است دو ساز كوبه‌اي هم به اين آنسامبل اضافه شود. از سوي ديگر ممكن است خواننده‌اي را هم در گروه داشته باشيم اما اجراهاي‌مان خواننده محور نيست و او هم مثل يك صداي صوتي (ساز) عمل مي‌كند. تلاش ما اين است در وهله اول خواننده‌اي را پيدا كنيم كه نوازنده هم باشد و بتواند رنگ بهتري به اين گفت‌وگوي موسيقايي بدهد. اگر موفق به پيدا كردن چنين خواننده‌اي نشديم از هنرمندي استفاده مي‌كنيم كه صدايش مثل ‌سازي كنار ديگر سازها باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون