• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4162 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۵ مرداد

نگاهي اجمالي به روند رو به رشد آموزش‌مجازي

پايان دوران مكتبخانه‌اي

پيمان نوروزي

در زندگي امروز كه شاهد روند رو به رشد سرعت در تمام ابعاد آن هستيم، بازار كلاس‌هاي آموزش مهارت‌هاي نويسندگي هم داغ شده است. ظاهرا علاقه‌مندان نوپاي اين فن هم تمايل دارند مقدمات ابتدايي اين هنر را در دوره‌هايي كوتاه فرا بگيرند تا اگر هنرآموزي استعداد داشته باشد، دست‌كم در همان چند جلسه بتواند راه خود را به دنياي نشر پيدا كند.

فضاي مجازي هم در اين ميان به بازيگري مهم بدل شده است و به وضعيت پيش آمده دامن مي‌زند؛ چنان كه حالا كلاس‌هاي آموزشي مهارت نويسندگي در فضاي مجازي برپا است.

طبع‌آزمايي در نوشتن (چه شعر و چه داستان) از آن دست اتفاقاتي است كه بسياري افراد، حداقل يك‌بار در جهت آن كوشيده‌اند. اينكه حرف دل را بتوان موجز و موثر به رشته تحرير درآورد هنر ارزشمندي است. شايد به ظاهر سهل باشد اما كاري است پر زحمت و دشوار كه ممارست بسيار مي‌طلبد. از استثناهاي مستعد كه بگذريم باقي علاقه‌مندان اين هنر بايد سال‌ها بخوانند و بكوشند و مشق كنند تا به فنون آن آراسته شوند. به قول نظامي: ‌«سخن گفتن بكر جان سفتن است/ نه هر كس سزاي سخن گفتن است».

اما مدتي است كه بعضي از نويسندگان شناخته‌شده و پرطرفدار، ديگر تمايل چنداني به برگزاري دوره‌هاي حضوري كارگاه‌هاي ادبي ندارند و اغلب كلاس‌هاي خود را در فضاي مجازي برگزار مي‌كنند. هنرجوي علاقه‌مند بعد از پرداخت مستقيم شهريه در يكي از شبكه‌هاي اجتماعي مجازي وارد گروهي مي‌شود كه توسط نويسنده‌اي ايجاد شده و دوره آموزش مهارت را به صورت مجازي پي مي‌گيرد.

بي‌شك چنين امكاني خالي از لطف نيست. هنگامي كه استفاده از محضر اساتيد در دسترس نباشد (مشابه ده‌ها نمونه‌ كه به هر دليل خارج از وطن زندگي مي‌كنند)، با استفاده از ظرفيت تكنولوژي‌هاي نوين ارتباطي مي‌توان حداقل به اين راضي شد كه از راه دور يك استاد، تجربياتش را با مخاطبان در ميان بگذارد و مسير راه را اندكي روشن كند.

 

انگيزه، اصلي‌ترين عامل پيشرفت

لطف گذراندن چنين دوره‌هايي به حضور در كلاس درس است. هنگامي كه گروهي با علاقه‌اي مشترك دور هم جمع مي‌شوند و با همراهي مدرسي كاربلد مشق مي‌كنند صحبت‌ها و نكته‌هايي طرح مي‌شود كه اتفاقا همان‌ها بخش بسيار مهم يادگيري و آموزش هستند. اغلب هنرجويان هوشيار از لابه‌لاي همين بحث‌ها، نكته‌هايي مي‌آموزند كه شايد هيچگاه در قالب بحث مجزاي مجازي در كلاس مطرح نشود. آنگاه كه هنرجو چندبار در طول يك دوره فرصت پيدا مي‌كند شعر، يادداشت يا مطلب خود را در حضور ديگران بخواند و مشقش را مورد قضاوت قرار دهد، بهتر مي‌تواند با نقاط ضعف و قوت‌ كار خود آشنا شده و نسبت به جايگاه خود در اين وادي آگاهي پيدا كند. اما در فضاي مجازي امكان طرح چنين بحث‌هايي موجود نيست. چرا كه عموما انجام بحث‌هاي مفصل كه لازمه چنين كلاس‌هايي است از حوصله فضاي مجازي (روي صفحه گوشي تلفن همراه يا مانيتور) خارج است. عليرضا ايرانمهر يكي از نويسندگان پر كار حوزه ادبيات است كه مجموعه داستان‌هايي مثل «ابر صورتي» و «باران‌ساز» از او منتشر شده است. او كه كارگاه‌هاي نويسندگي موفقي داشته، اين روزها كلاس‌هاي خود را به صورت مجازي برگزار مي‌كند. ايرانمهر درباره كلاس‌هاي ادبي كه به صورت مجازي برگزار مي‌شوند، مي‌گويد: «در وهله اول تمام علاقه‌منداني كه وارد چنين دوره‌هايي مي‌شوند (حضوري يا مجازي) هدف‌شان كار حرفه‌اي در زمينه داستان‌نويسي نيست و اغلب به عنوان تقويت يك مهارت شخصي وارد اين كارگاه‌ها مي‌شوند.» او همچنين مهم‌ترين عامل پيشرفت علاقه‌مندان اين هنر را انگيزه شخصي مي‌داند: « اگر انگيزه پيشرفت در هنرجويي بالا باشد در دوره‌هاي مجازي بهتر مي‌تواند استعداد خود را پرورش دهد زيرا در فضاي مجازي فرصت بسيار بيشتري براي تداوم تمرين‌هاي كلاس وجود دارد. اما به عنوان مدرسي كه در اين فضا تجربه‌هاي خوبي داشته يكي از اشكالات اين شيوه آموزش را نديدن هنر‌جويان مي‌دانم. چرا كه بسياري افراد به دلايل مختلفي مثل كم‌رويي، كم‌كاري مي‌كنند و رفته‌رفته از گروه جا مي‌مانند.» عليرضا ايرانمهر خجالتي بودن شاگردان را يكي از دلايل اصلي كاهش تعداد آنها در دوره‌هاي مجازي ادبي مي‌داند و معتقد است: «در دوره‌هاي حضوري مي‌توان با شناخت اينگونه از هنرجويان آنها را به نحوي با جمع بيشتر درگير كرد و به كار وا داشت.» اين نويسنده در ادامه به موضع تنبلي نيز اشاره مي‌كند: «اينكه هنرجو در دوره‌هاي حضوري براي رفتن به كلاس، زمان و پول هزينه مي‌كند و شهريه‌هايي به نسبت بالا مي‌پردازد، باعث مي‌شود تعهد بيشتري نسبت به كار خود احساس كند. در صورتي كه در دوره‌هاي مجازي هنرجويان نسبت به حضور مستمر تعهدي احساس نمي‌كنند و به راحتي جلسات را از دست مي‌دهند.»

 

لزوم نگاه جدي‌تر به آموزش از راه دور

نمي‌توان منكر محاسن رشد تكنولوژي در آموزش از راه دور شد. چنان‌كه در ابعاد بسيار بزرگ، دانشگاه‌هاي مطرح نيز دوره‌هاي متنوع خود را از فاصله‌هاي بسيار دور برگزار مي‌كنند تا براي متقاضيان امكاني مجازي مهيا شود.

كاوه فولادي نسب نويسنده، مترجم و فعال رسانه، از جمله مدرسان شناخته‌شده داستان‌نويسي است كه دوره‌هاي آموزش حضوري و مجازي را در سطوح مختلف برگزار مي‌كند. او درباره نقطه آغازين آموزش مجازي در ايران به «اعتماد» مي‌گويد: «آموزش مجازي در ايران تقريبا از زمان دانشگاه پيام نور شكل گرفت در حالي كه امروزه اين روش در دنيا موضوعي بديهي و اثبات شده است. همان‌طور كه دانشگاه‌هاي معتبر دوره‌هاي مجازي برگزار مي‌كنند و مدارك دانشگاهي بااعتباري را ارايه مي‌دهند بنابراين هيچ تفاوتي بين دوره‌هاي مجازي و حضوري وجود ندارد».

او كه در حال حاضر براي پروژه تحصيلي‌اش در خارج از ايران به سر مي‌برد درباره آموزش غيرحضوري نظري مثبت دارد و معتقد است: «هدف از آموزش توليد افراد حرفه‌مند نيست. چراكه نمي‌توان در هيچ حرفه‌اي از جمله نوشتن انتظار داشت افراد بعد از پايان دوره لزوما در آن رشته به جايگاه ويژه‌اي دست يابد».

به نظر اين مدرس ادبيات، هر سيستم آموزشي فوايد خاص خود را دارد: « بُعد عاطفي كه در كلاس‌هاي حضوري جريان دارد و كنار هم قرار گرفتن چهره به چهره هنرجويان بسيار قوي‌تر از سيستم آموزش مجازي است. اما در سيستم غيرحضوري هم صرفه‌جويي در وقت و هزينه، حذف محدوديت مكاني و دسترسي راحت‌تر به فايل‌ها و داده‌هاي كلاس، بهره‌مندي از آموزش را افزايش مي‌دهد.»

اين نويسنده در آخر افزود: «به تجربه دريافته‌ام كه حتي در زمان حضورم در تهران نيز بسياري از هنرجويان به كلاس‌هاي مجازي رغبت بيشتري نشان مي‌دهند.»

 

همه‌چيز آموزش نيست

«زهره عواطفي» كه از علاقه‌مندان ادبيات داستاني است و داستان‌هاي كوتاهش در مجله‌هاي مختلفي به چاپ رسيده درباره تجربه شخصي‌اش به «اعتماد» مي‌گويد: «بين انتخاب كلاس‌هاي مجازي و حضوري بي‌شك دوره‌هاي حضوري را انتخاب مي‌كنم زيرا به تجربه دريافته‌ام كه ارتباط واقعي كمك بهتري به هنرجو مي‌كند و گفت‌وگو در مورد موضوعات مختلف سهل‌تر و موثر‌تر از تايپ كردن آنها است؛ مگر آنكه مدرس خاصي مدنظرم باشد كه امكان برگزاري جلسات حضوري را نداشته باشد.»

در گفت‌وگو با جمع ديگري از هنر‌جويان يك كارگاه داستان‌نويسي مجازي كه دوره مقدماتي را به اتمام رسانده‌اند و در حال حاضر مشغول گذراندن دوره پيشرفته‌اند نظرات متفاوتي بيان شد. در پاسخ به سوالي پيرامون مزايا و معايب اين دوره‌ها، سه تن از هنرجوياني كه در حرفه‌اي جدا از نويسندگي مشغول به كار بودند و صرفا به واسطه علاقه شخصي در اين دوره‌ها شركت كرده‌اند به «اعتماد» گفتند: «برگزاري چنين دوره‌هايي به صورت مجازي اين فرصت را در اختيار آنان قرار داده است كه بتوانند از مطالب كلاس در ساعت‌هاي خارج از كار استفاده كنند؛ بدون اينكه گفت‌وگويي را از دست بدهند. اما اگر قرار بود اين كلاس‌ها به صورت حضوري و در ساعت خاصي برگزار شود شايد امكان استفاده براي آنها هيچ‌گاه دست نمي‌داد.

نكته ديگري را كه «پويان راسخي» از شاگردان اين گروه كه در خارج از ايران سكونت مي‌كند و از علاقه‌مند داستان‌نويسي است مطرح كرد، راجع به روند كند آموزشي كلاس‌هاي مجازي است. او در اين باره معتقد است: «ضعف برخي از شاگردان در بيان صريح مطالب‌شان و حاشيه‌پردازي‌هاي گوناگون كه در گفت‌وگوها اجتناب‌ناپذير است در كنار سرعت پايين تايپ باعث كند شدن سرعت آموزش مي‌شود».

در آخر موضوع مهمي كه تقريبا تمام هنرآموزان برسر آن اتفاق نظر داشتند، بحث فراهم نبودن بسترهاي مناسب براي برگزاري دوره‌هاي آموزش مجازي است. به گفته اين هنرجويان، ‌پيام رسانه‌اي كه در حال حاضر قابل استفاده هستند هيچ كدام امكانات مناسب براي برپايي كلاس آموزشي را ندارند. ضعف‌هايي مانند عدم توانايي در تصحيح مجدد متن، حذف شدن داده‌ها و گاهي مقدور نبودن ذخيره‌سازي داده‌ها، استفاده مطلوب از كلاس درس را با مشكل مواجه مي‌كند. بنابراين به نظر مي‌‌رسد در صورتي كه چاره‌اي پيش پاي هنرجويان نباشد، حضور در دوره‌هاي مجازي از هيچ بهتر است اما اگر امكان حضور در كارگاه‌هاي غيرمجازي وجود داشته باشد، چرا بايد از لطف تنفس در فضاي آموزش صرف‌نظر كنيم و به جاي قرار مقرري در هفته، سر كلاس، هر از گاهي كه فرصت شد سراغي از اينترنت و گروه‌هاي آموزش مجازي بگيريم؟ به هر حال مسلم است كه مقولات فرهنگي و هنري بيش از آنكه نيازمند آموزش باشند به پشتكار، ممارست و پيگيري هنرآموزان نياز دارند. در اين زمينه انگيزه هنرجو است كه باعث مي‌شود با تواني روز افزون تمرينات و يادگيري‌اش را پيگيري كند. در اين زمينه ضمن در نظر گرفتن اثرات مثبت تكنولوژي مي‌توان با هوشياري از فوايد فناوري روز استفاده كرد؛ بي‌آنكه اصل و اساس آموزش خدشه‌دار شود.

 

سخن بكر

شايد خالي از لطف نباشد يادآوري بخشي از صحبت‌هاي «ماريو بارگاس يوسا» در كتاب «چرا ادبيات» درباره نسبت تكنولوژي با ادبيات. «من كاملا از انقلاب عظيمي كه تكنولوژي‌هاي جديد، مثل اينترنت، در عرصه ادبيات و انتشار اطلاعات پديد آورده خبر دارم و اعتراف مي‌كنم كه اينترنت در كار روزانه‌ام كمك‌هاي پر ارزشي مي‌كند، اما قدرشناسي من به خاطر اين تسهيلات به راستي فوق‌العاده، به معناي اعتقاد به اين ادعا نيست كه خواندن بر صفحه كامپيوتر مي‌تواند جانشين مطالعه كتاب بشود. اين ورطه‌اي است كه گذشتن از آن كار من نيست. من نمي‌توانم بپذيرم كه عمل مطالعه آنگاه كه در پي مقصودي عملي است و نه در طلب اطلاعات و برقراري ارتباطي فوري، مي‌تواند بر صفحه كامپيوتر آن روياها و لذات حاصل از كلمات را با همان حس صميميت و همان تمركز ذهني و خلوت معنوي كه از مطالعه كتاب حاصل مي‌شود، در يك جا گرد آورد.

اين شايد حاصل تعصبي باشد برخاسته از نداشتن تجربه عملي و از ملازمت ديرين ادبيات با كتاب و كاغذ. اما من اگرچه براي دريافت اخبار جهان به اينترنت رجوع مي‌كنم، هيچ‌گاه براي خواندن شعر گونگورا يا داستاني از اونتي يا مقاله‌اي از پاز به سراغ كامپيوتر نمي‌روم چون يقين دارم كه تاثير اين دو شيوه مطالعه يكي نخواهد بود. من يقين دارم، هر چند قادر به اثباتش نيستم كه با برچيده شدن كتاب ادبيات لطمه‌اي جدي، حتي مرگبار خواهد خورد؛ البته واژه «ادبيات» از ميان نخواهد رفت. اما كم و بيش به يقين مي‌توان گفت كه اين واژه بر متوني اطلاق خواهد شد كه فاصله آنها با آنچه امروز ادبيات مي‌خوانيم، همان فاصله سريال‌هاي آبكي از تراژدي‌هاي سوفوكلس و شكسپير است».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون